بررسی لیبرا به عنوان یک ارز جهانی؛ بخش اول
مقدمه
اظهارات انجمن لیبرا در سال 2019 دربارهی انتشار یک ارز جهانی خصوصی، یک بحث داغ را درمورد مزایا و ریسکهای آن به راه انداخت. هدف این پروژه، تدارک یک زیرساخت مالی و ارز جهانی با استفاده از فناوری بلاک چین است که در اختیار میلیاردها نفر قرار میگیرد. در بسیاری از کشورها، نرخ شمول مالی (نسبت تعداد دارندگان حساب بانکی به جمعیت بالغ) کمتر از 50 درصد است و افراد با درآمدهای کمتر، سهم بزرگتری از درآمد خود را برای هزینههای شبکه بانکی و کارمزدهای ارسال وجه میپردازند [1]. به کمک نوآوریهای فناوری اطلاعات مثل اینترنت و گوشیهای هوشمند، خدمات مالی الکترونیکی در دههی گذشته به شدت گسترش یافتهاند به طوری که نرخ شمول مالی در کشورهایی مثل چین، هند و کنیا به 80 درصد رسیده است [2].
با وجود ضعف در زیرساخت ملی خدمات پرداخت الکترونیک، قابلیت انجام پرداخت الکترونیکی، انتقال پول و مدیریت دارایی از تلفنهای همراه، آسایش قابل ملاحظهای را برای مردم به ارمغان میآورد. در این صورت، لیبرا یک طرح عالی به نظر میرسد. فیسبوک در نظر دارد که در نهایت لیبرا برای پرداختهای آفلاین و روزمره مثل پرداخت قبض و خرید قهوه مورد استفاده قرار گیرد.
در این مقاله ابتدا به تعریف پول و ویژگیهای دو شاخه از پول مجازی یعنی پول الکترونیک و ارز دیجیتال میپردازیم. سپس لیبرا را به عنوان یک ارز جهانی و زیرساخت مالی معرفی و سعی میکنیم بلاک چین لیبرا، صندوق ذخیره، انجمن لیبرا و چگونگی انجام یک تراکنش در این پلتفرم را توضیح دهیم. درنهایت نیز به صورت اجمالی ریسکهای توسعهی لیبرا و دورنمای این پروژه را پوشش میدهیم.
تعریف پول
پولهای رایج سه شرط اصلی را که اقتصاددانان برای پول در نظر میگیرند، برآورده میکنند. ذخیرهی ارزش، یعنی پول در صورت نگهداری، ارزش خود را از دست ندهد و نشان دهندهی قدرت خرید دارندهی آن است. پول باید معیار ارزش باشد، یعنی با آن بتوان ارزش کالاها را سنجید. در نهایت باید وسیلهی مبادله باشد که برای این شرط لازم است در دسترس و مورد قبول همه باشد. این یک رویکرد عملکردی در تعریف پول است و نقطهی مقابل آن، رویکرد قدرت مرکزی در تعریف پول است. برای مدتی طولانی نیازی به تصمیمگیری دربارهی این اختلاف در تعریف نبود چراکه ارزهای رایج صادر شده توسط بانکهای مرکزی، آن قدر چیره بودند که هیج روش پرداخت دیگر نمیتوانست سه شرط تعریف عملکردی را برآورده سازد و همزمان از تعریف قدرت مرکزی نیز تبعیت نکند. به هرحال با ظهور ارزهای دیجیتال نشانههایی از تغییر این وضعیت مشاهده میشود و این پرسش را به ذهن میرساند که تا چه حد ارزهای دیجیتال میتوانند به عنوان پول درنظر گرفته شوند.
پولهای الکترونیکی و ارز دیجیتال
پول دیجیتال چیز جدیدی نیست و بخشی از مجموعهی گستردهتر به نام پول مجازی به حساب میآید. پول مجازی نمود فیزیکی ندارد اما به عنوان یک رکورد در یک سیستم حسابداری ثبت میشود. پولهای مردم که در بانکها سپردهگذاری شدهاند و پولهای بانک مرکزی که توسط بانکهای تجاری در حسابهای ذخیره هستند، دو نوع مشخص از پول مجازی محسوب میشوند.
پول الکترونیک یک زیرشاخهی دیگر از پول مجازی است و در چارچوب تعریف نهادهای قضایی چیزی جز یک ابزار کمکی برای یک هدف سنتی در اکوسیستم پول نیست: انتقال سپردهها. پول الکترونیک در این رویکرد سنتی به ارزهای رایج منتشر شده توسط بانک مرکزی اختصاص داده میشود. ایجاد پول الکترونیک به ازای پولهای سپرده منجر به افزایش در عرضهی پول میشود زیرا پولهای سپرده در اختیار صادرکننده پول الکترونیک باقی میماند. اما این افزایش عرضهی پول عمر کوتاهی دارد زیرا در طول حیات پول الکترونیک، پولهای سپرده نزد صادرکننده بلوک بوده و برای حمایت از فعالیتهای مالی قابل دستیابی نبودهاند [3].
ارز دیجیتال به لحاظ مفهومی تفاوت بسیاری با پول الکترونیکی رایج دارد. آنها به صورت دیجیتالی تولید میشوند و باید نشاندهندهی ارزش پولی باشند. انتقال آنها به واسطهگری نهادهای مالی وابسته نیست و با ارزهای بانک مرکزی کنترل و تنظیم نمیشوند. این بارزترین تفاوت ارزهای دیجیتال با پول الکترونیک در مفهوم سنتی آن است. عدم وابستگی به واسطهها باعث میشود قیمت این ارزها به شدت نوسانی شود زیرا تغییرات در تقاضای آنها کاملا در قیمت خرید و فروش این ارزها وارد میشوند. از این رو به طور گستردهای به عنوان ابزار پرداخت استفاده نمیشوند و به لحاظ عملکرد ذخیرهی ارزش، نامناسب و بیشتر برای سرمایهگذاریهای سوداگرانه واجد شرایط هستند [3].
از طرفی ارزهای دیجیتال معروف به ارزهای پایدار[1] که ارزش خود را از ارزهای منتشرشده توسط بانک مرکزی به دست میآورند، نوسان قیمت بسیار کمتری دارند و از طرفی دیگر چون محدود به عمر کوتاه با هدف تسهیل انتقال پولهای سپرده نیستند، پتانسیل بالایی برای مقبولیت و کاربرد گسترده داشته و ممکن است پول آینده به حساب آیند.
ارز دیجیتال به صورت پیوسته روی یک دفتر کل توزیعشده (بلاکچین) ثبت و ضبط شده و با استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری محافظت میشود. غیر از این خصوصیات مشترک، ارزهای دیجیتال روی مفاهیم یکسانی ساخته نشدهاند. بیتکوین، اتریوم، ریپل و بسیاری دیگر مبتنی بر مکانیزمهای متفاوتی برای تولید ارزهای خود و اجماع تراکنشها هستند. اگرچه بیت کوین و بسیاری رمزارز دیگر با یک روش غیرمتمرکز تولید میشوند، اما این یک ویژگی الزامی برای ارزهای دیجیتال نیست؛ چراکه آنها میتوانند توسط یک یا چند صادرکننده منتشر شوند که این یک روش متمرکز است. بلاک چینِ مورد استفاده در این ارزها، یک بلاک چین غیرعمومی یا مجوزدار است.
این تفاوتها در مفاهیم، قابلیت عملکرد ارزهای دیجیتال را به عنوان وسیلهی مبادله تعیین میکنند. برای مثال تراکنشهای بیت کوین استفادهی محدودی برای پرداختهای معمولی و روزمره دارند چون زمان زیادی میبرند. فرآیند استخراج، برق زیادی مصرف میکند و هزینههای تأیید تراکنشهای بیت کوین به دلیل عرضهی محدود آن درحال افزایش هستند، چون هرچه سیستم به حد نهایی خود نزدیک میشود، بیتکوینهای جدید کمتری به عنوان بخشی از برنامهی جبرانی برای فرآیند تأیید تراکنشها میتوانند استخراج شوند. با این اوصاف، بیت کوین جذابیت خود را به عنوان یک وسیلهی پرداخت روزمره از دست میدهد. اما اتریوم، ریپل و بسیاری دیگر، ارزهای دیجیتالی هستند که انتقال آنها آسانتر، سریعتر و ارزانتر است. ارز اتریوم استخراج میشود ولی عرضهی آن نامحدود است، ارز ریپل (XRP) استخراج نمیشود و صدور آن توسط یک شرکت خصوصی صورت میگیرد [3].
در مجموع، دلیل استفادهی لیبرا از بلاک چینهای ائتلافی[2] (مجوزدار) برای تبدیل شدن به یک پول دیجیتال واقعی، مقیاسپذیری و توان بالا، مصرف انرژی کمتر، عرضهی نامحدود، نوسان قیمتی کم به خاطر قابلیت کنترل از سوی عضوهای مرکزی در این نوع از بلاک چین است.
زمینهها و اهداف لیبرا
با توسعهی اینترنت و تلفنهای هوشمند، میلیاردها نفر در جهان میتوانند به اطلاعات و دانش جهانی، ارتباطات مطمئن و سطحی گسترده از خدمات آسان و ارزان دسترسی داشته باشند. این خدمات اکنون با استفاده از یک گوشی هوشمند 40 دلاری نیز در تقریبا تمام دنیا قابل دسترسی هستند. این قابلیت، با افزایش سطح دسترسی مردم به اکوسیستم مالی، نقش پررنگی در شتاب دادن به رشد و توسعه اقتصادی دارد. با این حال، بخش بزرگی از جمعیت جهان یعنی حدودا ۱.۷ میلیارد فرد بالغ، خارج از سیستم مالی هستند و حتی به بانکهای معمول هم دسترسی ندارند. از این جمعیت، حدود یک میلیارد نفر دارندهی تلفن همراه هوشمند و نیمی از آنها دسترسی به اینترنت دارند [4].
فیسبوک و چندین عضو موسس دیگر با طرح خود برای تأسیس یک سیستم پرداخت دیجیتال، مفهوم ارز دیجیتال را به سطح جدیدی ارتقا دادهاند. بنابر مدل مفهومی، لیبرا باید هر سه کاربرد در تعریف پول را شامل شود تا بر سلطهی ارز رایج بانکهای مرکزی خاتمه دهد و بتواند سیستم پولی جهانی را متحول کند. لیبرا میخواهد با ترکیب دسترسی آسان و نوسان کم به این هدف بلندپروازانه دست یابد. زیرساخت پرداخت لیبرا بر بستر تکنولوژی بلاک چین است و نیازی به حساب بانکی ندارد و به سادگی با داشتن یک گوشی هوشمند و اینترنت قابل انجام است [2].
برای کسب سطوح بالای اعتماد، انجمن لیبرا قصد دارد ارز خود را تبدیل به ارز پایدار کند که برای این هدف، با یک ذخیره از داراییها پشتیبانی میشود که به آن ارزش ذاتی میدهد. مقدار محدودی برای ارز لیبرا وجود ندارد و آنها در ازای ارز رایج ساخته میشوند و با بازخرید (آزادسازی) از بین میروند. از این رو داراییها در ذخیره، با مقدار ارزهای لیبرا که در جریان هستند، کم و زیاد میشود. هرگاه یک ارز لیبرا تولید و به مشتری فروخته میشود، تمام عایدات در یک سبد از دارایی سرمایهگذاری میشود. ساختن و آزاد کردن ارزهای لیبرا، به صورت خودکار انجام میشود تا ارزش لیبرا در سطحی برابر با ارزش بازاری داراییهای پشتیبان تثبیت شود.
شکل 1: اکوسیستم لیبرا
ارز لیبرا مشابه با صندوقهای سرمایهگذاری به ویژه صندوقهای بازار پول است. قابلیت بازخرید در ارز لیبرا توضیح میدهد که چرا داراییها در ذخیره باید اوراق کوتاهمدت با نقدشوندگی بالا و نوسان کم باشند که از این نظر بهترین آنها اوراق کوتاهمدت دولتی صادرشده از کشورها با ریسک نکول کم و ارزشگذاری شده با ارزهای باثبات با تورم پایین هستند. ذخیرهی لیبرا یک صندوق سرمایهگذاری با پایان باز است و به خاطر محدودیتهای ناشی از قابلیت بازخرید و نقدشوندگی، یک صندوق سرمایهگذاری در بازار ارز است. مسألهی اساسی انتخاب ارزها و وزن آنها در سبد داراییها در ذخیره است [5].
انجمن لیبرا از دو منبع میتواند درآمد کسب کند؛ بهرهی حاصل از داراییهای ذخیره و هزینههای تراکنش. بهرهی داراییها نرخ بالایی ندارد چون اغلب آنها اوراق کوتاهمدت کمریسک و سپردههای بانکی در اقتصادها باثبات هستند. اما هزینههای تراکنش برای مدل کسبوکار لیبرا حیاتی هستند. به خاطر مزیت رقابتی لیبرا ناشی از هزینهی پرسنل و زیرساخت کمتر، هزینههای تراکنش در مقایسه با پلتفرمهای رقیب میتواند خفیفتر باشند.
ادامهی این مطلب را از اینجا مطالعه کنید.
توجه!
مطالب صرفا برای اهداف خبری و آموزشی ارائه می شوند و نباید به عنوان مشاوره ی تجاری از طرف کوین ایران و نویسندگانش مورد استفاده قرار گیرند.
[1] Stable Coins
[2] Consortium Blockchains
منابع:
[1] N. Iwashita, ‘Facebook ’ s Libra is far from broad acceptance as a world currency’, Evol. Institutional Econ. Rev., no. 0123456789, 2020. [2] Libra Association Members, ‘An Introduction to Libra – White Paper’, p. 12, 2019. [3] C. Hofmann, ‘The Changing Concept of Money: A Threat to the Monetary System or an Opportunity for the Financial Sector?’, Eur. Bus. Organ. Law Rev., no. 0123456789, 2020. [4] A. Demirgüç-Kunt, L. Klapper, D. Singer, S. Ansar, and J. Hess, ‘The Global Findex Database 2017: Measuring Financial Inclusion and Opportunities to Expand Access to and Use of Financial Services’, World Bank Econ. Rev., vol. 34, no. Supplement_1, pp. S2–S8, Feb. 2020. [5] B. C. Biancotti and J. E. Gagnon, ‘Facebook’s Proposed’, Int. Econ., pp. 40–42, 2019