گزارشی درباره بحران مالی و ورشکستگی بانک سیلیکون ولی (Silicon Valley Bank)

طی روزهای چهارشنبه تا جمعۀ هفته گذشته خبر بحران مالی بانک سیلیکون ولی (SVB) در صدر اخبار اقتصادی جهان قرار گرفت. خبر ورشکستگی یکی از بانکهای معتبر آمریکایی موجی از وحشت را در فضای اقتصاد کلان جهان گسترده کرد. این وحشت فزاینده بیش از آنکه حاصل ورشکستگی این بانک باشد، حاصل نگرانی درباره سرایت ورشکستگی بانکی و فروپاشی اقتصادی بود.
طی سال ۲۰۲۲ با اوج گرفتن آتش جنگ میان اوکراین و روسیه، بهوجود آمدن بحران انرژی و روند افزایشی تورم کالاهای اساسی، بسیاری از تحلیلگران اقتصاد کلان را بر این باور داشت که امکان به وجود آمدن یک رکود جهانی و تکرار وضعیت نابهنجار سال ۲۰۰۸ دور از انتظار نیست. علیرغم آنکه در این روزها شدت بحرانهای مذکور کاهش یافته است، اما همچنان نگرانی حاصل از تکرار دوباره رکود اقتصادی، واکنش بسیاری از سرمایهگذاران و صاحبان صنایع بزرگ را تحتتاثیر قرار داده است.
باید به این نکته توجه داشت که ورشکستگی بانک سیلیکون ولی یک اتفاق تدریجی و طبیعی نیست. بحرانی که این بانک را به مرز فروپاشی رساند، تنها در سه روز اتفاق افتاد. این امر نشان میدهد که شرایط حساس کنونی اهمیت تصمیمگیریهای اقتصادی را چند برابر کرده است. با توجه به اهمیت ورشکستگی بانک سیلیکون ولی و تاثیر آن بر بازارهای مالی بزرگ ازجمله بازار رمز ارزها، قصد داریم در مقاله پیش رو علل ورشکستگی این بانک را با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار دهیم و در همین راستا توصیفی از شرایط حساس کنونی در بازارهای مالی بدست دهیم.
افزایش نرخ بهره و آغاز بحران موسسات مالی
با گسترش موج تورمی در سال ۲۰۲۲، دولتهای مرکزیِ کشورها برای مبارزه با گرانی کالاها نرخ بهره را افزایش دادند. این اقدام از منظر استراتژیهای اقتصاد کلان، امری طبیعی و حتی ضروری است. همانطور که میدانید افزایش نقدینگی در بازار باعث تشدید تورم خواهد شد. شرایط تورمی کالاها، خود باعث سرازیر شدن حجم بزرگی از نقدینگی به بازار است. در همین راستا افزایش نرخ بهره میتواند تا حدی از جابهجایی نقدینگی و وحشت کاهش ارزش پول بکاهد. به همین دلیل بانک مرکزی آمریکا چند ماه پس از شروع جنگ اوکراین و پدیدار شدن عوارض آن در بهای کالا و انرژی، اقدام به افزایش پیوسته نرخ بهره کرد.
افزایش نرخ بهره برای بسیاری از بازارها و موسسات مالی ناخوشایند است. از آنجایی که سرمایهگذاری در بازارهای مالی همواره با ریسک همراه بوده است، افزایش نرخ بهره و کمرنگ شدن مزیت بازارهای مالی در نهایت باعث فرار سرمایه از این بازارها خواهد شد. به همین خاطر طی یکسال گذشته شاهد تعدیل نیرو در بسیاری از کمپانیهای مطرح جهان بودیم. این شرایط برای موسسات مالی از قبیل بانکها نیز مطلوب نیست. بانکها نیز برای حفظ داراییهای خود و مقابله با موج تورمیباید دارای استراتژیهای سرمایهگذاری مختص به خود باشند.
پیشنهاد مطالعه: کاربرد بلاکچین در بانکداری + مثالهایی از بهکارگیری بلاکچین در بانکها
ریسک حاصل از سرمایهگذاری حداکثری
بانک SVB برای حفظ ارزش داراییهای خود، سرمایهگذاری در اوراق بهادار را انتخاب کرد، اما به گفته برخی از متخصصین، میانگین بازدهی پایین این اوراق (۱.۷۵ درصد) باعث شد تا نظر سپردهگذاران تا حدی منفی شود. بانک در راستای جلب رضایت و بازگرداندن اعتماد مشتریان اقدام به سرمایهگذاری جدید و جذب سرمایه کرد. اما این استراتژی برای آنها نقش لبه پرتگاه را بازی کرد. سرمایهگذاری حداکثری این بانک در اوراق بهادار، ریسک بالایی را به بانک تحمیل کرد. مجموع دارایی این بانک در حدود ۲۲ میلیارد دلار تخمین زده میشود. ریسک سرمایهگذاری حداکثری یک بانک در واقع بحران نقدینگی است.
یک موسسه مالی همواره باید آمادگی خروج بخشی از سپردهها را داشته باشد. در صورت نبود نقدینگی کافی، بحران در آستانه تحقق قرار میگیرد. اما شرایط تورمی و ضرورت حفظ ارزش دارایی سپردهگذاران، این بانک را مجبور به سرمایهگذاری حداکثری در بازار اوراق بهادار کرد. همین امر نقدینگی بانک را بهشدت کاهش داد.
ترس از بحرانهای اقتصادی
شاید در شرایط معمول بخش بسیار اندکی از سپردهگذاران اقدام به خارج کردن دارایی خود کنند، اما در شرایط کنونی همه چیز متفاوت است. میتوان به زبان ساده گفت: سرمایهگذاران در موقعیت فعلی به همه چیز با دیده شک نگاه میکنند. برای بانک سیلیکون ولی، حساسیت سرمایهگذاران پیش از این بهخاطر نرخ سود پایین، برانگیخته شده بود. اقدامات بعدی این بانک نهتنها نتوانست اعتماد سپردهگذاران را جلب کند، بلکه منجر به شکلگیری موجی از خروج سرمایه شد.
به عقیده برخی از مهمترین تئوریپردازان اقتصاد کلان، سرمایه اصلی یک موسسه مالی اعتماد مشریان آن است. از طرفی سطح اعتماد مشتریان، بسیار مستعد گسترش یافتن است. بنابراین حتی صدمهای کوچک به اعتماد مخاطبان یک موسسه مالی کافی است تا موجی از نارضایتی و خروج سرمایه آغاز شود. بانک سیلیکون ولی نیز قربانی همین ساختار سرایتپذیر است. با شروع موج خروج سرمایه، بانک مجبور شد برای تامین نقدینگی کافی بخشی از سهام خود را با ضرری ۱.۷ میلیارد دلاری بفروشد.
منتشر شدن این خبر در روز چهارشنبه وحشت فزایندهای را در میان سپردهگذاران بهوجود آورد و روند خروج سرمایه را شدت بخشید. برخی از تحلیلگران معتقدند که این بانک میتوانست با مدیریت مناسب روابط عمومی و ارتباط با مشتریان جلوی شکلگیری این نارضایتی را بگیرد. در واقع به باور این تحلیلگران، نهتنها استراتژی سرمایهگذاری بلکه بخش روابط عمومی این بانک نیز نقش مهمی در ورشکستگی آن بازی میکند. شاید با توضیح بیشتر و شفافسازی ایدههای بانک برای حفظ ارزش داراییها، چنین حجمی از فرار سرمایه رخ نمیداد.
بر مبنای گزارش روزنامه گاردین، در روز جمعه کمیته نظارت بر فعالیتهای مالی آمریکا، مدیریت بانک را برای بازگرداندن سپردهها برعهده گرفت و این بانک را ورشکسته اعلام کرد!
تاثیر ورشکستگی بانک SVB بر بازارهای مالی
خبر ورشکستگی این بانک بهسرعت در صدر اخبار روز دنیای اقتصاد قرار گرفت. بزرگترین نگرانی، درباره کمپانیهای وابسته به این مجموعه بود. از طرفی سیلی از اظهارنظرهای مختلف درباره ساختار اقتصاد فعلی و افزایش بحرانها شروع شد. در همین راستا برخی از سرمایهگذاران و توسعهدهندگان شبکه بلاک چین بر عدم توانایی سیستمهای متمرکز اقتصادی در تامین امنیت داراییها تاکید کردند و بحرانهایی از این دست را حاصل فرسودگی و عدم تطبیق ساختارهای سنتی اقتصاد دانستند. برخی دیگر نیز شرایط تورمی یکسال گذشته را موردتوجه قرار دادند و ورشکستگی بانک سیلیکون ولی را در کنار رکود حاکم بر کل بازار جهانی قرار دادند.
اما نگرانی اصلی تحلیلگران از نشانههای آغاز رکودهای بزرگتر است. در میان گزارشها و اظهارنظرهای مرتبط با ورشکستگی سیلیکون ولی به وضوح ترس حاصل از سرایت این رخداد به بانکها یا بازارهای مالی دیده میشود. آنچه اهمیت دارد این است که فروپاشی این بانک صرفا حاصل تصمیم جمعی سپردهگذاران بود. اگر به هر دلیلی اینگونه اقدامات گسترش یابد بیشک شاهد بحرانهای بزرگ جهانی و تکرار فاجعه سال ۲۰۰۸ خواهیم بود. فضای بازارهای مالی کاملا مستعد این سرایت است. طی سال ۲۰۲۲ بازارهای مالی نوسانات و فروپاشیهای متعددی را تجربه کردهاند؛ از نوسان شدید قیمت نفت و در پی آن، افزایش قیمت انرژی گرفته تا فروپاشی LUNA و FTX در یک فاصله نسبتا کوتاه. این اتفاقات کاملا بر رویکرد سرمایهگذاران موثر بوده و فضای ترس را تشدید کرده است.
از دست رفتن برابری قیمت استیبل کوین USDC
پس از انتشار خبر بحران بانک سیلیکون ولی، مشخص شد که بنیاد Circle که مالک یکی از مهمترین استیبل کوینهای بازار رمز ارزها است، برای حفظ برابری رمز ارز USDC و دلار، بخش کوچکی از پشتوانههای مالی خود را در این بانک سپردهگذاری کرده است. بحثها و گمانهزنیها درباره میزان سپرده این بنیاد در بانک سیلیکون ولی بسیار داغ بود، تا اینکه این بنیاد اعلام کرد ۳.۳ میلیارد دلار از پشتوانههای مالی رمز ارز USDC در این بانک قرار داشته است. اعلام این خبر باعث شد که موج گستردهای از عرضه USDC در بازار رمز ارزها شکل بگیرد و برابری قیمت این استیبل کوین با دلار به زیر ۱ سقوط کند.
بازار رمز ارزها بار دیگر در آستانه یک ریزش گسترده و شدید قرار گرفت. کاهش قیمت USDC تا مرز ۰.۷ دلار بسیاری از سرمایهگذاران این بازار رمز ارزها را شوکه کرد. خوشبختانه طی چند ساعت این استیبل کوین توانست ارزش خود را بازیابی کرده و جلوی گسترش فشار فروش را بگیرد. اما همین جهش نزولی باعث شد که کل بازار رمز ارزها ریزشی ۱۰ تا ۲۰ درصدی را تجربه کند. از طرفی هجمه تقاضا برای استیبل کوین تتر (USDT) باعث شد این رمز ارز نیز با افزایش ارزشی کمسابقه مواجه شود.
از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که بازارها و موسسات مالی پیوستگی بسیار عمیقی دارند و نمیتوان بحران در یک کمپانی یا موسسه مالی را صرفا در محدوده خودش بررسی کرد. در حال حاضر شرایط برای تکرار بحرانهایی از این دست کاملا فراهم است. با این حال امیدواریم پایداری بازارهای مالی افزایش یابد و موج تورمی حاکم بر ساختار اقتصاد جهان کاهش یابد؛ چراکه تداوم این روند میتواند به فروپاشی موسسات بیشتری منجر شده و این موج را با شدت بیشتری گسترش دهد.
پیشنهاد مطالعه: راهنمای سرمایهگذاری در NFTها + بهترین پلتفرمهای سرمایهگذاری
جمعبندی
خبر ورشکستگی بانک سیلیکون ولی تاثیر مهمی بر کل مناسبات اقتصادی بازارهای مالی گذاشت. آنچه در این موضوع اهمیت دارد، سرعت شکلگیری موج خروج سرمایه و علل آن است. با نگاهی به پرونده ورشکستگی این بانک میتوان گفت که در شرایط نرمال اقتصاد کلان، شکلگیری این فشار خروج سرمایه و ورشکستگی یک موسسه مالی با پشتوانه ۲۲ میلیارد دلاری دور از ذهن بود.
در موارد مشابه معمولا یک حفره امنیتی یا اختلاف شدید ترازنامههای مالی تدریجا باعث ورشکستگی یک موسسه مالی میشود. اما در مورد بانک سیلیکون ولی کل فرآیند خروج سرمایه و اعلام ورشکستگی در سه روز رخ داد. این امر را باید نشانهای از حساسیت شدید فضا به کنشها و تصمیمات اقتصادی در نظر گرفت. در شرایطی که بحرانهای اقتصاد کلان همه چیز را تحتتاثیر قرار داده است، امکان سرایت نارضایتی و شکلگیری موجهای بزرگ فروش یا خروج سرمایه بسیار بالا است.
طی مقاله حاضر سعی کردیم علل اصلی ورشکستگی بانک سیلیکون ولی را با توجه به گزارشها و اظهارنظرهای چند روز اخیر جستجو کنیم. هرچند مشخص شدن علل دقیق این اتفاق نیازمند گذر زمان و بررسی متخصصان است، اما آنچه تا اینجا میتوان به آن استناد کرد، افزایش نرخ بهره، سرمایهگذاری نامناسب، گسترش نارضایتی مشتریان و در نهایت روابط عمومی ضعیف است.
به طور خلاصه میتوان نتیجه گرفت که سرمایهگذاری حداکثری بانک سیلیکون ولی برای جبران میزان بازدهی پایین، باعث کاهش میزان نقدینگی در بانک شد و از طرفی شکلگیری موج برداشت سپردهها، بانک را با زیان ۱.۷ میلیارد دلاری روبهروکرد. تامین سریع نقدینگی باعث شد بانک داراییهای خود را زیر قیمت خرید واگذار کند و انتطار همین خبر، موج برداشت سپردهها را تشدید کرد و در نهایت موجب ورشکستگی این بانک شد.