چارچوب عملی برای راهاندازی کسبوکار روی بلاکچین!
راهاندازی کسبوکار روی بلاکچین خوب است یا بد؟
طی سالهای گذشته موج عظیمی از تبلیغاتِ جهان را فناوری بلاکچین و مزایای آن به خود اختصاص داده است. در حال حاضر افراد کمی هستند که نام بلاکچین و پروژههای رمز ارزی به گوششان نخورده باشد. اما در عمل کاربردهای فناوری بلاکچین با این سیل عظیم تبلیغات رسانهای تناسب دارد؟ چگونه میتوان فهمید که راهاندازی کسبوکار روی بلاکچین مفید است یا خیر؟
باید در ابتدا به این موضوع توجه کنیم که فناوری بلاکچین در بهترین وضعیت، یک ابزار مفید مدیریتی است و هرگز نباید به عنوان هدف در نظر گرفته شود. در سالهای اخیر شاهد آن بودیم که بسیاری از کمپانیها و توسعهدهندگان پروژههای بزرگ، صرفا به خاطر قرار گرفتن در جامعه بلاکچین، سازوکار مدیریتی خود را تغییر دادند. این امر نه تنها پیشرفتی موثر در راستای گسترش بلاکچین نخواهد بود، بلکه در یک افق بلندمدت میتواند به اعتبار و مزیتهای فناوری بلاکچین آسیب بزند.
اگر نگاهی اجمالی به مجموعه الگوهای تبلیغاتی بلاکچین و پروژههای مبانی بر این فناوری داشته باشیم، خواهیم دید که طرفدارانِ غالبا ناآگاهِ این فناوری معتقدند که با ظهور و گسترش صنعت بلاکچین تمام بحرانهای جهان به پایان خواهد رسید. حتما شما نیز در خلال محتواهای تبلیغاتی این حوزه با چنین موضوعاتی مواجه شدهاید: پایان سانسور و تمرکز سرمایه، برقراری عدالت برای همه افراد، کاهش هزینههای نیروی انسانی، عدم نیاز به واسطهها و حذف تمام بنگاههای اقتصادی واسط، قطع شدن دست سرمایه برای هدایت بازار و… . پرسش اصلی اینجاست که آیا فناوری بلاکچین توانایی هموار کردن تمام این بحرانها را دارد؟ یا بهطور کلی آیا همه این بحرانها حاصل وجود سازمانهای متمرکز بوده و اکنون با ظهور فناوری دفترکل توزیعشده (DLT) مشکلی در جهان باقی نخواهد ماند؟!
اگر کمی واقعبین باشیم، دقیقتر نگاه کنیم و از هجمه عظیم تبلیغات فاصله بگیریم، خواهیم دید که مسائل آنطور که در رسانهها عنوان میشود نیست. قطعا فناوری بلاکچین میتواند نقطه عطفی در ساختارهای اقتصادی موجود محسوب شود و بیشک در آیندهای نه چندان دور شاهد اصلاح و بهینهسازی ساختارهای سنتی اقتصاد خواهیم بود، اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که فناوری بلاکچین و دفترکل توزیعشده، ابزاری است که باید در جایگاه مناسب خود استفاده شود. شمول جهانی این فناوری و قرار گرفتن آن در مسیرهایی که نیازی به آن نیست، نه تنها مزیت محسوب نمیشود بلکه میتواند هزینههای قابلتوجهی را نیز به صاحبان صنایع مختلف وارد کند.
پروژههای متعددی در راستای همراه شدن با موج تبلیغات بلاکچین، سازوکار کلی خود را بر مبنای بلاکچین بنا کردهاند و در نهایت صرفا هزینههای سنگین این تغییر ساختار برای آنها باقی مانده است. بنابراین در اولین قدم باید به شکل دقیقتر با این ابزار نوظهور آشنا شویم و از این طریق کاربردهای کلیدی صحیح آن را درک کنیم. بر همین مبنا ما نیز در مقاله پیش رو قصد داریم یک الگوی جامع برای یافتن بسترهای مناسب استفاده از فناوری بلاکچین ارائه دهیم. امیدواریم این الگوها بتواند در مقابل موج تبلیغات گسترده بلاکچین، مسیر بهینه و عقلانی کاربردهای بلاکچین را روشن کند.
میزان تقاضا برای فناوری بلاکچین
طی نشست سالانهای که در Davos در راستای تبادل نظر درباره حوزههای کلان اقتصادی شکل میگیرد، بسیاری از شرکتکنندگان، بلاکچین را به عنوان یک ابزار پیشرو مطرح کردند و از مزیتهای بکارگیری آن در صنایع گوناگون صحبت کردند. شرکتکنندگان این نشست معمولا مدیرهای کمپانیها و سازمانهای بزرگ جهان هستند. به همین خاطر مزیتهای ظهور بلاکچین در سطحی کلان مورد بررسی قرار گرفت؛ از کاربرد بلاکچین در بحث تبادلات بانکی گرفته تا مدیریت منابع انرژی و حذف اعمال نفوذ سرمایهداران.
اگه نشست Davos را به عنوان یک نمونه معتبر و جهانی در نظر داشته باشیم، میتوان نتیجه گرفت که میزان تقاضا برای ورود به عرصه بلاکچین و بهرهگیری از فناوری دفترکل توزیعشده (DLT)، به شکل فزایندهای افزایش یافته است. به طور معمول ورود فناوریهای نوظهور به عرصههای کلان اقتصادی با تاخیری طولانی مواجه است؛ چراکه صاحبان صنایع بزرگ پیش از بررسی و اطمینان یافتن از کارایی و جوانب یک فناوری، وارد آن نمیشوند. با این حال همانطور که اشاره شد، علیرغم آنکه فناوری بلاکچین یک صنعت نوظهور محسوب میشود، توانسته نظر بسیاری از افراد موثر در جهان را جلب کند. این امر میتواند حاصل دو فاکتور بنیادی باشد؛ مزایای ساختاری فناوری بلاکچین و موج عظیم تبلیغات.
پیشنهاد مطالعه: کاربرد بلاکچین در بانکداری + مثالهایی از بهکارگیری بلاکچین در بانکها
منافع تجاری و بهینهسازی بازدهی
یکی از فاکتورهای موثر در انتخاب استراتژی تجاری و ابزار متناسب با آن، سنجش میزان هزینه به فایده یا بازدهی کل است. بیشک میدانید که اگر مجموعه اقدامات صورتگرفته در راستای تجدید ساختار یک مجموعه، در نهایت باعث افزایش کیفیت محصولات و خدمات نشود و از طرفی بازده مالی آن را افزایش ندهد، استراتژی مورد نظر مطلوب نیست. در این میان اگر بکارگیری یک فناوری بدون افزایش هزینهها در نهایت موجب افزایش کیفیت خروجی گردد، وضعیت مثبت ارزیابی میشود. اما همانطور که میدانیم معمولا پیادهسازی یک ساختار نوین مستلزم صرف هزینههای مالی و زمانی گستردهای است. بنابراین نرخ بازدهی مالی در بهینهسازی ساختار کلی یک صنعت از اهمیت ویژهای برخوردار است.
طی نشست اقتصادی Davos برخی از سرمایهگذاران و صاحبان صنایع بزرگ، دغدغههای خود را در باب چالشهای پیش روی فناوریهای غیرمتمرکز بیان کردند. مسئله امنیت شبکههای بلاکچین و پایداری ارزش داراییها، یکی از مسائل کلیدی است. شاید در نگاه اول، حذف واسطهها، کاهش هزینه نیروی انسانی و افزایش دقت اجرا مزیتهایی کلیدی به نظر رسد، اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که افزایش ریسک قطعا در افق بلندمدت نتایج منفی خود را خواهد داشت. به عنوان نمونه تصور کنید یک سازمان با تغییر ساختار خود و مجهز شدن به دفترکل توزیعشده، مدیریت امور را به فناوری بلاکچین بسپارد. در ابتدا صرفهجویی در زمان و هزینه به عنوان مزیتی کلیدی خود را نمایان میکند. اما اگر به علت عدم پایداری بازار رمز ارزها، مسائل امنیتی شبکه، نبود قوانین نظارتی و توان مقیاسپذیری محدود؛ سرمایهگذاران یا مخاطبان این سازمان کاهش یابد، در نهایت شاهد کاهش بازدهی مالی خواهیم بود. هر یک از عوامل یاد شده، فاکتوری در محاسبه ریسک یک استراتژی تجاری محسوب میشود و میتواند بازدهی نهایی را تحت تاثیر قرار دهد.
در همین راستا باید بدانیم که استفاده از فناوری بلاکچین بهعنوان یک ابزار مدیریتی در چه شرایطی بهینه است و در چه شرایطی میتواند منجر به کاهش بازدهی نهایی شود. در ادامه به معرفی الگویی خواهیم پرداخت که از نتایج بحثهای شکلگرفته در نشست Davos استخراج شده است. این الگو که توسط سرمایهگذاران بزرگ جهان تایید شده میتواند راهنمای مناسبی برای بکارگیری فناوری بلاکچین در پروژههای مختلف باشد.
پیشنهاد مطالعه: کاربرد بلاکچین در صنعت کشاورزی و غذا
انواع بلاکچین
در قدم اول باید این نکته را در نظر گرفت که کدام سطح از تمرکززدایی برای یک پروژه نیاز است. در برخی از پروژهها عدم تمرکز محض میتواند باعث ایجاد اشکالاتی در روند پیادهسازی و اجرای پروژه شود. همینطور، ممکن است برای یک پروژه، مرکزگرایی ایجاد اشکال کند. بر همین مبنا ساختارهای بلاکچین را از نظر شیوه توزیع و دسترسی به اطلاعات میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
- شبکههای بدون نیاز به مجوز و عمومی (Permissionless, Public System)
- شبکههای مجوزدار و عمومی (Permissioned, Public System)
- شبکههای مجوزدار و خصوصی (Permissioned, Private System)
هر یک از این شبکهها ویژگیهای مختص به خود را دارند و توسعهدهندگان پروژههای بلاکچین میتوانند با توجه به اهداف تجاری خود از هر کدام استفاده کنند. به طور کلی میتوان گفت که هرچه تمرکز شبکه افزایش یابد، مجموعه به سمت خصوصی شدن پیش میرود، اما سرعت اجرای دستورات بالا میرود. از طرفی هرچقدر به قطب عدمتمرکز محض نزدیک شویم، شبکهها عمومی میشوند و سرعت اجرای دستورات کاهش مییابد. در گراف زیر سعی شده به سادگی این رابطه نمایش داده شود.
شبکههای بدون نیاز به مجوز و عمومی (Permissionless, Public System): در این نوع از شبکههای بلاکچین دسترسی نوشتن و خواندن تمام اطلاعات ثبتشده در شبکه برای تمامی افراد مجاز است و تصمیمات صرفا بر مبنای دستورالعملهای قرارداد هوشمند شکل میگیرد. این نوع از بلاکچین، حداکثر تمرکززدایی را دارد و تایید اعتبار تراکنشها در آن، توسط حجم بالایی از دستگاههای متصل به شبکه انجام میشود. این شبکهها قابلیت دخل و تصرف افراد را بهکلی حذف میکنند، اما سرعت اجرای دستورات در آنها کاهش مییابد و فرآیند اعتباربخشی به تراکنشها در آنها پرهزینه است. به شکل معمول این فرآیند با دو سازوکار اثبات-کار (PoW) و اثبات-سهام (PoS) صورت میگیرد. هرچند مکانیزم اثبات-سهام هزینه کمتری دربر دارد اما عدم تمرکز شبکه را کاهش میدهد. بیت کوین و اتریوم و بسیاری دیگر بر مبنای این نوع از شبکه بلاکچین فعالیت میکنند. اما انتخاب چنین ساختاری برای مدیریت یک سازمان پیشنهاد نمیشود.
شبکههای مجوزدار و عمومی (Permissioned, Public System): در این نوع از شبکههای بلاکچین تمام افراد به اطلاعات ثبتشده در شبکه دسترسی دارند، اما صرفا افرادی که دارای مجوز هستند قابلیت ثبت اطلاعات را خواهند داشت. این ساختارِ شبکهای از تمرکز بیشتری نسبت به سیستمهای بدون مجوز برخوردار است. تصور کنید یک سازمان قصد دارد اطلاعاتی مرتبط با فعالیتهای خود را دراختیار عموم قرار دهد. در این شرایط تنها افراد خاصی که متعلق به آن سازمان هستند قابلیت ثبت اطلاعات را خواهند داشت. اما تمام افراد میتوانند از اطلاعات ثبتشده استفاده کنند. از این ساختار میتوان در فعالیتهای سازمانی مرتبط با مخاطب استفاده کرد.
شبکههای مجوزدار و خصوصی (Permissioned, Private System): در این نوع از شبکههای بلاکچین، قابلیت ثبت و خواندن اطلاعات صرفا مختص به افراد انتخابی است. این نوع از سیستمهای بلاکچین حداکثر تمرکز را دارند. از شبکههای مجوزدار خصوصی میتوان برای مدیریت فعالیتهای درونسازمانی استفاده کرد. همانطور که میدانید در ردهبندیهای درونسازمانی دسترسی به اطلاعات محدودیتهای خاص خود را دارد. با استفاده از این فناوری میتوان یک سیستم یکپارچه و غیرقابل تغییر با امکان ایجاد محدودیت دسترسی به اطلاعات، طراحی کرد.
با توجه به دستهبندی ساختار شبکههای مبتنی بر بلاکچین اکنون میتوان وارد الگوهای استفاده از آن شد. در این الگو سعی کردیم به روشی ساده، سنجش مفید یا موثر بودن بلاکچین در یک پروژه را ارزیابی کنیم.
الگوی ارزیابی مفید بودن بلاکچین در یک پروژه تجاری
همانطور که در گراف زیر مشاهده میکنید، شرایطی متعددی وجود دارد که میتوان از طریق بررسی آن میزان مفید واقع شدن یا نامطلوب بودن استفاده از بلاکچین را سنجید. ما سعی کردیم این عوامل را در ۱۱ دسته مختلف طبقهبندی کرده و هرکدام را با یک پرسش بازنمایی کنیم. طبق این گراف اگر ویژگیهای پروژه یا سازمان شما با مزیتهای بلاکچین همخوانی داشته باشد، میتوانید برای پیشرفت اهداف خود از فناوری بلاکچین کمک بگیرید.
پرسش اول: آیا قصد حذف واسطهها یا کارگزاریها را دارید؟
اگر پاسخ مثبت است میتوانید پرسش بعدی را پاسخ دهید، اما اگر پاسخ شما منفی است، بلاکچین گزینه مناسبی برای پروژه شما نخواهد بود.
در برخی از پروژهها یا سازمانها، واسطهها نقشی کلیدی ایفا میکنند. در چنین پروژههایی حذف واسطهها میتواند باعث کاهش کیفیت خدمات یا بهخطر افتادن بازدهی کل شود. به عنوان نمونه بانکها را در نظر بگیرید. بسیاری از بانکها برای حفظ کامل امنیت مبادلات، از سازمانهای واسط و متمرکز استفاده میکنند؛ یا ممکن است در یک پروژه استفاده از واسطها روشی ارزانتر از تغییر ساختار کل مجموعه باشد. بنابراین پاسخ به این پرسش اهمیت دارد.
پرسش دوم: آیا محصولات یا خدمات شما در قالب دیجیتال ارائه میشود؟
اگر پاسخ مثبت است میتوانید سراغ پرسش بعدی بروید، اما اگر جواب منفی است، فناوری بلاکچین برای پیشرفت پروژه شما مناسب نیست.
اطلاعات و محصولات دیجیتال به شکلی بهینه از طریق فناوری بلاکچین و دفترکل توزیع، قابل مدیریت است. اما اگر محصولات پروژه شما فیزیکی است و قابلیت تغییر شکل و کیفیت دارد، بلاکچین نمیتواند راهکار مناسبی برای مدیریت این پروژه باشد. تصور کنید بخواهید روند توزیع مواد غذایی را به واسطه فناوری بلاکچین مدیریت کنید. تغییرات شیمیایی رخ داده در محصولات طی روند توزیع را نمیتوان با فناوری بلاکچین ردیابی کرد، به همین خاطر بهتر است محصولات یا خدمات ارائهشده در بستر دیجیتال باشد.
پرسش سوم: وضعیت یا ارزش محصول توسط قاعده خاصی تعیین میشود؟
اگر جواب مثبت است میتوانید پرسش بعدی را پاسخ دهید، اما اگر پاسخ منفی است، فناوری بلاکچین نمیتواند گزینه مناسبی برای مدیریت پروژه شما باشد.
یکی از مسائل کلیدی در ساختار بلاکچین غیرقابل تغییر بودن اطلاعات ثبتشده است. اگر در پروژهای نیاز باشد که اطلاعات دائما تغییر کند یا حذف شود، بلاکچین انتخاب خوبی نخواهد بود. به عنوان نمونه ثبت لیست قیمت کالاهای یک سوپرمارکت در شبکه بلاکچین توجیهی ندارد؛ چراکه اطلاعات بهسرعت باید تغییر کند یا حذف شود، در صورتی که هزینه اعتباربخشی به هر یک از این تغییرات زیاد است.
پرسش چهارم: اجرای تراکنشهای مرتبط با پروژه به سرعت بالایی نیاز دارد؟
اگر پاسخ منفی است میتوانید پرسش بعدی را بررسی کنید، اما اگر پاسخ مثبت است، فناوری بلاکچین هنوز نتوانسته است امکانات لازم را برای سرعتهای بالا فراهم کند.
هرچند فناوری بلاکچین همواره رو به پیشرفت است و در حال حاضر سرعت اجرای تراکنشها به واسطه لایههای واسط افزایش یافته است، اما اگر پروژهای نیازمند اجرای تراکنشها در کسری از ثانیه باشد، بلاکچین گزینه مناسبی برای آن محسوب نمیشود.
پرسش پنجم: پروژه شما نیازمند ثبت اطلاعات گسترده و مختلف در هر تراکنش است؟
اگر پاسخ منفی است میتوانید به پرسش بعدی پاسخ دهید، اما اگر پاسخ مثبت است، فناوری بلاکچین هنوز امکانات لازم برای مدیریت پروژه شما را ندارد.
همانطور که میدانید علیرغم آنکه فناوری بلاکچین بر عدم تمرکز محض بنا شده و دسترسی به اطلاعات برای همه آزاد است، همچنان قوانین حفظ حریم خصوصی و محدودیتهای نشر اطلاعات در اولویت قوانین بینالمللی است. اگر تراکنشهای مرتبط با فعالیت شما به ثبت اطلاعاتی از این دست نیاز دارد، بلاکچین برای پروژه شما مناسب نیست. از طرفی ثبت اطلاعات توصیفی و گسترده با حجم زیاد، مناسب ساختار فعلی بلاکچینها نیست و اعتباربخشی به آن هزینه بالایی دربر دارد.
پرسش ششم: پروژه شما نیازمند نظارت و اعتماد سازمانهای دیگر است؟
اگر پاسخ منفی است میتوانید به پرسش بعدی بروید، اما اگر جواب مثبت است باید بدانید که استفاده از بلاکچین میتواند مسائلی را برای کسبوکار شما ایجاد کند.
برخی از مجموعهها برای دریافت استانداردهای لازم نیازمند ارائه اطلاعات به سازمانهای نظارتی هستند. استفاده از بلاکچین در چنین پروژههایی باعث میشود که اطلاعات به شکل یکپارچه و غیرقابل تغییر دراختیار دیگر سازمانها قرار گیرد. این امر برای بسیاری از توسعهدهندگان خوشایند نیست، چون در این صورت صاحب پروژه باید به سازمانهای دیگر نیز اعتماد کامل داشته باشد.
پرسش هفتم: پروژه شما مرتبط با قراردادهای تجاری یا مبادلات سرمایهای است؟
اگر پاسخ مثبت است میتوانید به پرسش بعدی پاسخ دهید اما اگر جواب منفی است، استفاده از بلاکچین در مدیریت این پروژه نیازمند تحقیق بیشتر است.
در واقع مزیتهای اساسی بلاکچین در مدیریت قراردادها و مبادلات دیجیتال نمایان میشود، هرچند میتوان در حوزههای دیگر نیز از فناوری بلاکچین استفاده کرد. اما میتوان با هزینه کمتر و مسیرهای بهینهتری مشکلات مرتبط با خدمات غیرمبادلهای یا غیرقراردادی را مرتفع کرد.
پرسش هشتم: ثبت اطلاعات از طریق مخاطبان یا مشتریان پروژه شما ضروری است؟
اگر پاسخ مثبت است میتوانید به پرسش بعدی جواب دهید، اما اگر پاسخ منفی است میتوانید برای مدیریت پروژه خود از مسیرهای بهینهتر و ارزانتر استفاده کنید.
مزیت فناوری بلاکچین در تعامل میان اعضای شبکه و ثبت اطلاعات غیرقابل تغییر نمایان میشود. اگر در پروژه شما کاربر یا مشتری نیازی به تعامل یا ثبت اطلاعات در شبکه ندارد، استفاده از بلاکچین صرفا هزینهها را افزایش میدهد و میتوان از فناوریهای دیگری برای مدیریت مجموعه استفاده کرد.
پرسش نهم: اعضای شبکه یکدیگر را میشناسند و به هم اعتماد دارند؟
اگر پاسخ مثبت است باید بررسی کنید که آیا منافع این افراد همسو است یا خیر. در صورتی که منافع افراد همسو باشد، نیازی به استفاده از بلاکچین نیست. اما اگر افراد به یکدیگر اعتماد ندارند یا منافع آنها همجهت نیست، میتوانید به پرسش بعدی پاسخ دهید.
پرسش دهم: میخواهید روی عملکرد کل پروژه نظارت داشته باشید و در صورت نیاز تغییر استراتژی دهید؟
اگر پاسخ مثبت است، پروژه شما میتواند با بکارگیری یک بلاکچین مجوزدار خصوصی بهینه شود. این پروژه یک مورد مناسب برای استفاده از بلاکچین است. اگر پاسخ منفی است به پرسش بعدی پاسخ دهید
پرسش یازدهم: اطلاعات پروژه شما باید در اختیار عموم قرار بگیرد؟
اگر پاسخ منفی است، استفاده از شبکههای مجوزدار خصوصی گزینه مناسبی است. اما اگر پاسخ مثبت است، این پروژه گزینه مناسبی برای بکارگیری شبکههای بدون نیاز به مجوز و عمومی است.
پیشنهاد مطالعه: کاربرد بلاکچین در صنعت بیمه + معرفی شرکتهای فعال
نکته: پاسخ یک پرسش به معنای تایید استفاده از فناوری بلاکچین در یک پروژه نیست. این شروط به شکل عطفی بیان شدهاند، به این معنا که اگر تمام مراحل منتهی به پرسشهای بعدی شد، در نهایت میتوان ویژگیهای آن پروژه را متناسب با فناوری بلاکچین در نظر گرفت.
جمعبندی
سیل عظیم تبلیغات در حوزه بلاکچین و فناوری دفترکل توزیعشده (DLT)، فضایی را بهوجود آورده که واقعیت این صنعت را در پس برخی از خوشبینیهای افراطی پنهان میکند. این امر در نهایت به گسترش معیوب این فناوری منتهی خواهد شد. نتایج استفاده از فناوری بلاکچین بدون در نظر گرفتن شرایط، لوازم و محدودیتهای آن، بازده نهایی را دچار اشکال میکند و همین امر میتواند افق آتی این صنعت را ناخوشایند جلوه دهد.
در این مقاله سعی کردیم با در نظر گرفتن مزیتها و محدودیتهای ساختاری بلاکچین، شرایط مناسب برای ورود به این حوزه و راهاندازی کسبوکار روی بلاکچین را شرح دهیم. آنچه اهمیت دارد فهم ماهیت فناوری بلاکچین است. این فناوری یک ابزار مفید و موثر است اما هدف نیست. فراگیر شدن صنعت بلاکچین باعث شده تا بسیاری از صنایع بدون توجه به کارایی، ساختار مدیریتی خود را تغییر دهند و سعی کنند مستقل از نتیجه، بلاکچین را وارد حوزه کاری خود کنند.
الگوی ارائهشده در این مقاله حاصل بحثهای متعددی است که توسط صاحبان صنایع مختلف در سطح جهان صورت گرفته است. با استفاده از این گراف میتوانید سطح تناسب پروژه مدنظر خود را با فناوری بلاکچین سنجیده و استراتژیهای تجاری خود را بر مبنای روشهای بهینهتر تنظیم کنید. امیدواریم ارائه این مطلب به روشنتر شدن کاربردهای بلاکچین در پروژههای اقتصادی کمک کند.