آینده بیتکوین در گروی چیست؟ تورم!
بیتکوین برگشته است! اگرچه هنوز تا اوج قیمت خود در سال 2017 فاصله زیادی دارد، اما شواهد نشانمیدهند که روند نزولی بلند مدت برای بیتکوین پایان یافته است.
پیشبینی شکست بیتکوین محقق نشد. علیرغم حبابها و نزولهای مقطعی شدید، اکنون رمز ارزها به یک آلترناتیو جدی برای آینده سیستمهای مالی تبدیل شدهاند. اکنون بیتکوین یک ارز پذیرفته شده است، اما هنوز درصد زیادی از مبادلات روزمره با ارزهای فیات سنتی انجام میشوند. اینکه امروزه قیمت دلاری بیتکوین اهمیت زیادی دارد، نشاندهنده این است که ارزش مرکزی بیتکوین بیشتر از آنکه به کاربرد آن در مبادلات مرتبط باشد، به سفته بازی و یا سوداگری بازیگران آن مرتبط است.
دلایل عدم استفاده وسیع از بیتکوین به عنوان وسیله مبادلات مشخص است. نوسان زیاد قیمت آن. هیچکس نمیخواهد در ازای فروش کالا و خدمات خود ارزی را دریافت کند که ممکن است در عرض چند لحظه بخش قابل توجهی از ارزش خود را از دست بدهد. از سوی دیگر عدهای هم فکر میکنند قیمت بیتکوین در آینده افزایش چشمگیری خواهد داشت، بنابراین راضی نمیشوند تا رمز ارز خود را در ازای خوردن یک پیتزا از دست بدهند!
اصول تئوری مالی میگوید که در یک بازار با بازدهی مناسب، نرخ بازگشت انتظاری بالا نوسانات زیاد را در پیخواهد داشت. شاید هر دو ارز دلار و بیتکوین وسیله مناسبی برای پرداختها باشند، اما اگر اقتصاد ناکارآمد باشد، اوضاع برای هردوی آنها به یک صورت پیش نخواهد رافت.
برخی از اقتصاد دانها گمان میکنند که اوضاع می تواند تغییر کند و بیتکوین یا یک رمز ارز دیگر به عنوان استانداردی برای پرداختهای روزمره جایگزین ارزهای فیات شوند. این یک چرخش سیاسی جدی نیاز دارد. رمز ارزها نمیتوانند با بانکهای مرکزی مرتبط باشند و در مواقع لزوم سیاستهای کنترلی مرود نیاز بر آنها، به سادگی ارزهای فیات، اعمال شوند.
یک احتمال مناسب این است که نیازی نیست کاری صورت گیرد. بالاخره نوسان قیمت بیتکوین تمام میشود، و این باعث خواهد شد که این رمز ارز به ابزار مناسبی برای پرداختهای روزمره تبدیل شود. اقتصاددانهایی نظیر میشگل گوی و گولیوم راچتو مدلی برای بیتکوین در نظر گرفته اند که این اتفاق در آن خواهد افتاد. مشکل مدل آنها این است که بیتکوین در آن باید با سایر ابزارهای پرداختی نظیر سایر رمز ارزها و طلا رقابت کند، چرا که تولید و عرضه آنها همواره اندک خواهد بود. در واقعیت اما بیتکوین باید با ارزهای فیاتی مبارزه کند که هزینه تولید و یا عدم تولید آنها بسیار پایین است.
اقتصاد دانانی نظیر کوپل و چیوو معتقدند که برای اینکه رمز ارزها کاربرد مالی پیدا کنند باید خاصیت تورمی داشته باشند. افرادی که تراکنشها را تایید میکنند، استخراجکنندگان، به عنوان پاداش مشارکت خود بیتکوین تولید شده جدید دریافت میکنند. در آینده با کاهش پاداش استخراج، براساس ایده اولیه بیتکوین، عرضه بیتکوین محدود و محدودتر خواهد شد و کمیابی آن بیشتر میشود. در آینده استخراجکنندگان تنها هزینه تراکنشها را دریافت خواهند کرد و ارز جدیدی تولید نخواهد شد. این برای کوپل و چیوو ایده خوبی به نظر نمیرسد. چراکه برای به صرفه بودن استخراج بیتکوین در آینده باید هزینه تراکنشها افزایش یابد که این کاربران را به انجام کمتر تراکنشها ترغیب خواهد کرد. ایده بهتر تورم خواهد بود. با افزایش تعداد بیتکوینها هزینه تراکنشها و امنیت شبکه بر همه اعضای شبکه اعمال خواهد شد. مثل کاری که دلار یا سایر ارزهای فیات میکنند.
اینها شاید نیازهای واقعی رمز ارزها برای افزایش کاربردپذیری باشند. نرخ بازگشت سرمایه پایین و اهداف تورمی ثابت و کم جذابیت بیتکوین برای نگهداری بلندمدت را کم خواهد کرد و استفاده از آن در مبادلات روزمره را افزایش خواهد داد. رغبت پرداخت کاربران برای محصولاتی چون پیتزا نیز افزایش مییابد و از نوسانات و حبابهای قیمتی هم کاسته خواهد شد. گذر از ایده تولید محدود و ثابت برای جامعه بیتکوین سخت خواهد بود. رمز ارزهای دیگر نظیر زیکش، مونرو و دش این گپ را پر کرده اند. البته که آنها نیز چالشهای خود را خواهند داشت اما کوپل و چییو معتقدند رمز ارزها بر این مشکلات فائق خواهند آمد.
در نهایت، رمز ارزها بیشتر کاربرد پولی خواهند داشت، اگر و تنها اگر شبیه دلار عمل کنند. تورم پایین و قابل پیشبینی!