تحولی شگرف در بازار های مالی توسط رمزارز هایی نظیر بیتکوین و اتریوم

تحولی شگرف در بازار های مالی توسط رمزارز هایی نظیر بیتکوین و اتریوم

اولا، بزرگ ترین سوال این است: “آیا این قیمت های بالا، حبابی و موقتی هستند؟” پاسخ کوتاه این است: “هیچ کس نمی داند!” ذکر این نکته جالب است که با وجود این همه هیاهو و افزایش قیمت های شدید، کل ارزش بازار رمزارزها در اوج خود کمتر از ارزش بازار شرکت Yahoo است.

رفتار رمزارزها تفاوت های فاحشی با سهام و اوراق قرضه و …. دارد- رمزارزها مستقیما در شبکه های بلاکچین تولید می شوند و خود محصول نهایی و واقعی شبکه هستند. تغییرات قیمت رمزارزها تحت تاثیر دو فاکتور، یکی میزان پذیرش عمومی و دیگری وضعیت و تغییرات شبکه بلاکچین آنها می باشد. تاثیرات شبکه، عاملی است که ذهن انسان ها نمی تواند به پیش بینی دقیق آن بپردازد و اتفاقا مهم ترین فاکتور در پیش بینی رمزارزها همین تغییرات هستند که می توانند قیمت آنها را به صورت تصاعدی و سهمی وار افزایش دهند.

برای درک بهتر محرک های اصلیِ پشت رشد ناگهانی بازار رمزارزها، ابتدا تاثیر آخرین بحران های اقتصادی بر جهان، یعنی بحران سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ را از آن زمان تا کنون بررسی نماییم:

• راهنمای مطالعه نمایش

  دولت ها

  توکن های رمز نگاری شده

  کاربرد پذیری همگانی

  بازار سهام

  جوانان

  پیکربندی سرمایه جهانی

  دارایی بیتکوین

  سیستم مالی جهانی

  ثروت

  زمان

  دولت ها

  با چاپ بی رویه و بی پشتوانه پول، باعث ایجاد تورم و کاهش ارزش آن می شوند. برای ایجاد ثروت باید نوعی از دارایی را پیدا کنید که ارزش مازاد بر ارزش واقعی آن نداشته باشد ولی در گذر زمان ایجاد عایدی کند. به عقیده من، ریسک هایی که باعث تنظیم قیمت سهام و اوراق قرضه می گردند،. ناهمگون و نامتجانس هستند.  درصد سودهای بازار، مگر در موارد خاص، معمولا تک رقمی می باشد.

• توکن های رمز نگاری شده

  با ردیف کردن مشوق های گوناگون، به حدی باعث تشدید تاثیرات شبکه (network effects) شده اند که تا به حال مشابه ان دیده نشده است. برنامه های غیرمتمرکز مدل های جدیدی را برای کسب و کارها ارائه کرده اند، به صورتی که بنگاه ها و شرکت ها، کاربرانشان را به وسیله میکرو-مشوق ها و پاداش هایی که در نظر می گیرند، عملا انها را در ارزش ایجاد شده شریک می کنند. مدلی از کسب و کار که در آن به اولین دارندگان توکن، به عنوان اولین پذیرندگان توکنشان، گسترش پیامشان، خرج کردن کوین ها و تغییر رفتار مصرف کنندگان، از طریق مشوق ها پاداش می دهند. این ویژگی ها، راه کسب و کار را برای مشتریانی که پیش از این مثلا بواسطه Underbanked  (سیستمی که در آن اشخاص و سازمان ها به خدمات مالی و محصولاتی که معمولا توسط بانک ها ارائه می شوند، مثل کارتها ی اعتباری و وام ها دسترسی کافی ندارند.)  محروم از خدمات بودند، باز می کند.

• کاربرد پذیری همگانی

  با استفاده از فناوری بلاکچین انجام می شود. این کاربرد، شیوه طرح ریزی دنیا در دهه های پیشِ رو را بطور اساسی تغییر خواهد داد. ما در حال ایجاد شبکه ها و خدمات اجتماعی با ارز مستقل خود ( مثل Civic) هستیم. اما به جای تورم  شایع و افسار گسیخته، برخلاف دولت هایی که  قادر به چاپ نامحدود پول جدید هستند، اکنون ما با استفاده از رمزنگاری، ثبات بازار انتشار ارز را تضمین می کنیم. در ضمن این کار نقطه مقابل کاریست که دولت ها در طول قرن ها با کسب و کار و جامعه انجام داده اند.

• بازار سهام

  تا حد زیادی وابسته به سرمایه های نسبتا اندک، وفرصت های بزرگ IPO ها (عرضه عمومی اولیه) است. حتی زمانی که شرکت ها عرضه عمومی اولیه خود را انجام می دهند، شرکت های سرمایه گذاری پرخطر(VC) وصندوق های خصوصی، سهام این شرکت ها را از قبل و پیش ازعرضه عمومی خریداری کرده اند، که عملا مردم پس از عمومی شدن سهام این  شرکت ها، قادر به سهیم شدن و مشارکت در رشد آنها نیستند. شرکت ها این کار را برای داشتن کنترل در بلند مدت انجام می دهند، اما با گذر زمان و هنگامی که عمومی می شوند، تا حد زیادی خطر سرمایه گذاری کاهش یافته، و شما با این کاهش ریسک، یک بازده متوسط  از آن خواهید داشت.

• جوانان

  در هزاره دوم که در طول بحران مالیِ سال ۲۰۰۸، شاهد اضمحلال پس انداز و دارایی پدر و مادرشان بودند، ازاین نظام مالی اجتناب می کنند. بانک ها به سرعت در تلاش برای جذب قشر جوان هستند، اما محصولات عرضه شده توسط آنها پاسخگوی نیازهای بازار و این نسل نیست. نسل جوانِ مسلط و خبره تکنولوژی (Tech savvy) که معمولا دارای درآمد قابل عرضۀ بالایی هستند، از سرمایه گذاری همه درآمدشان در پروژه هایی که حتی شانس کمی برای ایجاد ثروت واقعی برایشان دارد نیز احساس رضایت می کنند. این ذهنیت جوانانی ست که خواستار ایجاد تکیه گاه های مالی برای خود هستند.

•  پیکربندی سرمایه جهانی

  به سرعت در حال تغییر است. شرکت ها با راه اندازی یک ICO می توانند بدون نیاز به حمایت یک VC (صندوق سرمایه گذاری ریسک پذیر) در عرض چند ساعت و یا چند روز، ده ها  یا صد ها میلیون دلار به دست بیاورند. این پول ها از کجا می آیند؟ بخشی از آن، از میلیون ها جوان، یعنی بچه هایی مسلط به تکنولوژی در سرتاسر جهان تامین می شود. جوانانی که پیش از این هیچ فرصتی برای مشارکت در تکنولوژی پرخطر و پاداش دهنده ای مثل بیتکوین و اتریوم و ارزشی که می تواند برای آنها تولید کند و قادر به تغییر زندگیشان باشد را، نداشتند.

• دارایی بیتکوین

  اکنون مردم درهر گوشه از جهان، قادر به ایجاد دارایی رمزنگاری به ارزش صدها و یا شاید هزاران دلار هستند. این دارایی ها می تواند سود های فراوانی را در پی  داشته باشد، اما آنها به از دست دادن این سرمایه گذاری ها اهمیت نمی دهند، زیرا سود ۵ درصدی، آن هم در طی یک سال را نیز نمی خواهند. امید، خریدی ست که آنها را خوشحال می کند، و خطر را به جان می خرند، زیرا سود ۵ درصدی تغییری در زندگیشان ایجاد نخواهد کرد، اما این سرمایه گذاری امکان دارد بتواند. واقعیت این است که بازده تک رقمی  به افرادی که پول زیادی برای سرمایه گذاری ندارند، کمکی نمی کند. این امر به ذهنیت شما در مورد خرید بلیط بخت آزمایی آن هم در زمانی که حتی پول کافی برای خرید یک سهم از یک شرکت معتبر را ندارید، بستگی دارد.

• با مقدار کافی ازدارایی های رمزنگاری شده  و پرخطر، شما می توانید یک مجموعه دارایی  مطمئن (Efficient Frontier-مجموعه ای از دارایی های بهینه شده که بالاترین بازده مورد انتظار با یک سطح مشخص از خطر، یا کمترین خطر را با سطح معینی از بازده ارائه می دهد) را  ایجاد کنید. و همچنین می توانید در حالیکه هنوز هم این پیشنهاد خوب و برجسته باقی می ماند، بسیاری از خطرات را  نیز حذف کنید. چه مقداراز دارایی های خود را به رمزنگاری اختصاص می دهید، نکته این است که ما به تعداد زیادی شرط بندی پرریسک نیاز داریم  که باید در آن ۱ به ۱۰ یا ۱ به ۵۰ پرداخت و بیشتر از ۱۰۰ به ۱ برداشت شود تا بتوانیم آن را ارزشمند بدانیم. در بعضی از موارد، این کاری ست که قراراست توسط VC انجام شود، اما شکل و ساختار آن مانع این امر می گردد، چراکه در آن، شرکا تنها قادر به سرمایه گذاری های  با ارزش بالا هستند و توانایی شرط بندی های کوچکتر و پخش و گسترش آنها را ندارند.

• سیستم مالی جهانی

  برای دهه ها بازارهای سهام و فرصت های سرمایه گذاری را بسیار منطقه ای کرده بود. زمانی که ۲۰ سالم بود و در افریقای جنوبی زندگی می کردم، تنها قادر به سرمایه گذاری در بازار سهام و شرکت های فناوری در کشور خودم بودم. نمی توانستم یک حساب کاربری در ایالات متحده را ایجاد و در سهام یا اوراق بهادار کمپانی هایی مثل یاهو، و یا AOL سرمایه گذاری کنم.  جهان نوین رمزنگاری اینگونه عمل نمی کند. در حال حاضر دارایی های رمزنگاری شده،  منطقه ای نیست و مخاطبینی جهانی دارند، به این معنی که پول بیشتری برای سرمایه گذاری در این چرخه وجود دارد. این دارایی ها از طریق سازوکاری مانند بازار بورس سنتی اداره نمی شود.

• با این وجود قرار نیست که همه چیز ایده ال باشد. به عنوان مثال، پیرامون طرح و برنامه های جعلی و روش کلاهبرداری Ponzi، وهمچنین  شرکت هایی که پول را به افرادی می دهند که ناتوان و عاجز از راه اندازی یک تشکیلات هستند، سوالاتی وجود دارد. به همین دلایل و برای جبران  خسارت های وارده توسط بازنده ها، و همچنین تولید بازده مثبت، برنده ها باید پول بیشتری بپردازند. اگر شما باهوش و با ذکاوت (و ضمنا خوش شانس) باشید، می دانید که پایتان را کجا بگذارید تا خطر کمتری شما را تهدید کند.

• ثروت

  در حال انتقال از نسل های قدیمی تر به نسل جدید است. شواهد نشان می دهد جوانترها به دنبال چیزهای بزرگ و جدید هستند. در حال حاضر این انتقال ثروت، راه خود را به بیتکوین و دیگر سرمایه گذاری ها پیدا کرده است، مواردی که در گذشته توسط افراد کمتر مسلط به تکنولوژی و اشخاصی با دارایی خالص بالا، نادیده گرفته شده بودند.

• زمان

  چیز دیگری که نسل جوانتر دارد، زمان است. آنها برای آموزش رمزنگاری و یادگیری آن، باز کردن حساب های کاربری، نظارت بر دادوستدها و اتاق های گفتگو، و بودن بخشی از این اکوسیستم و همچنین یادگیری فرصت های جدید  نیز وقت دارند. با سرمایه گذاری زمان و انرژی برای جذب همتایانشان در این فضا، آنها بلا فاصله راه خود را یافته و بازارها را با روشی مناسب،  انعطاف پذیر و سودمند تر خواهند کرد.

  در نهایت بیایید تا در این جهان پرآشوب، امید را فراموش نکنیم. بسیاری از ما به داشتن جهانی بهتر امیدواریم. با وجود احتمال شکست حاضریم تا خطر کرده و برای برد تلاش کنیم. ما این کار را به قصد بهتر کردن دنیا برای نسل بعدی انجام می دهیم، این مسئولیت ما در مقابل نسل آینده است. ما دریافتیم انسان های بسیاری با رویاهای مشترکی با ما وجود دارند که به خاطر مرز بندی های قبلی سیستم مالی، هیچ گاه فرصتی برای تغییر جهان پیدا نکردند. جهان پیشین از بین رفته، و این انقلاب جدید مالی است. این راهی سخت و خشن است. امکان دارد این سیستم ازبعضی جهات ناکارآمد به نظر برسد، برخی تسلیم خواهند شد. ولی آنهایی که می مانند و ثابت قدم هستند، پاداش آن را خواهند دید. ما قصد داریم تا همه چیز، از نظام نامه ها تا خدمات اجتماعی و نیز دیدگاه سازمان های دولتی را نسبت به مناسبات ونظام مالی تغییر دهیم. و در پایان اینکه همه این تلاش ها ارزشش را خواهد داشت. من “امیدوارم”.