اسکالپینگ چیست؟ (scalping) معرفی بهترین استراتژی اسکالپینگ
اسکالپینگ یکی از استراتژی های شناخته شده در ترید است و به واکنش های سریع به تغییرات جزیی قیمت اطلاق می شود که در صفحه نمایش قابل مشاهده است.
اسکالپینگ (scalping) یک روش معامله مخصوص علاقهمندان به هیجان است. اگر شما هم جزو کسانی هستید که معمولا به نمودار قیمت به مدت حداقل یک دقیقه خیره میشوید و دوست دارید در مدت زمانی که سرمایهگذار گزارش سودش را میخواند شما وارد یک معامله شوید و از آن خارج شده و سود هم کرده باشید، استراتژیهای اسکالپینگ میتواند به عنوان استراتژی معامله شما به حساب آید.
«تاریخ آخرین بهروزرسانی این مقاله: تیر ۱۴۰۰»
هدف تریدرها در روش اسکالپینگ کسب سود از حرکات کوچک قیمتی است. هدف آنها کسب سودهای بزرگ نیست، بلکه به دنبال کسب سودهای کوچک در دفعات بالا هستند. اگر این معاملهگران کار خود را بهخوبی انجام دهند در بازه طولانیمدت شاهد رشد قابلتوجه سرمایه خود خواهند بود. معاملهگران روش اسکالپ (که معمولاً به نام اسکالپر معروف هستند) معمولاً در معاملات خود از اهرم سرمایه (leverage) و تعیین حد ضرر کمریسک (tight stop loss) استفاده میکنند. اسکالپرها از کدام استراتژی scalping برای ترید استفاده میکنند؟ در این مقاله با ما همراه باشید.
اسکالپینگ (یا معاملات اسکالپ) اصطلاحی است که معمولا به معاملههای با استراتژی کوتاهمدت اختصاص مییابد. در واقع این استراتژی یکی از پرکاربرترین روشها در معاملات روزانه است. این روش شامل افق زمانی کوتاهمدت و تصمیمگیری سریع و مهارتهایی مثل تحلیل تکنیکال قیمت و تسلط به ابزارهای تحلیل نمودار است. به همین خاطر معاملهگران حرفهای بخشی از سرمایه خود را به معاملات روزانه با استراتژی اسکالپینگ اختصاص میدهند.
استراتژی اسکالپ میتواند در بسیاری از بازارهای مالی مورد استفاده قرار گیرد. معاملهگران اسکالپ در بازار سهام، معاملات فارکس (forex) و خرید و فروش رمز ارز، با همین روش فعالیت میکنند.
منظور از اسکالپینگ چیست؟
اسکالپینگ یک استراتژی معامله کردن است که در آن هدف، کسب سود از تغییرات جزئی قیمت است. معاملهگران اسکالپ برای سودهای کلان وارد معامله نمیشوند؛ درعوض هدفشان را کسب سودهای جزئی در تعداد دفعات بالا قرار میدهند.
همچنین معاملهگران اسکالپ معاملات زیادی با افق کوتاهمدت باز میکنند و در تعیین هدف خود تغییرات کوچک قیمتی و محرکهای مقطعی بازار را مدنظر قرار میدهند. ایده محوری در این روش، تجمیع این معاملات کوتاهمدت و کنار هم قرار دادن سودهای کوچک برای بهدست آمدن حجم قابلتوجهی از بازده سرمایه است.
در این معاملات کوتاهمدت تکیه اصلی اسکالپرها برای افزایش بازده تجارت خود، بر روی تحلیل تکنیکال است. از آنجایی که رخدادهای اساسی در طولانیمدت اثر خود را بر بازار میگذارند، معاملهگران اسکالپ بهندرت خود را درگیر تحلیل بنیادی میکنند. البته مسائل بنیادی میتواند در انتخاب سرمایه موردنظر برای معامله موثر واقع شود. سهام یا کوینهایی که به علت برخی خبرها یا رخدادهای اساسی محبوبیت بالایی کسب میکنند، حداقل به شکل مقطعی دارای حجم بالایی از تراکنش و نقدینگی هستند. در همین مواقع است که معاملهگران اسکالپ وارد بازار میشوند تا سود خود را با استفاده از این تغییرات افزایش دهند.
به طور خلاصه، معاملهگران در روش اسکالپینگ بهجای استفاده از تغییرات بلندمدت قیمت از انفجارهای مقطعی قیمت بهره میبرند. استراتژی آنها شاید برای همه مناسب نباشد؛ چراکه نیازمند تسلط و درک عمیقی از ساختار بازار و توانایی تصمیمگیری در زمان بسیار کوتاه (و اغلب تحت فشار) است.
پیشنهاد مطالعه: آموزش درک نمودار قیمت بیت کوین و آشنایی با انواع آن
اسکالپرها چگونه پول درمیآورند؟ معرفی انواع اندیکاتور اسکالپینگ
عناصر تکنیکی که معاملهگران روش اسکالپ از آن استفاده میکنند چه هستند؟ حجم معاملات (trading volume)، حرکات قیمتی (price action)، سطوح حمایت و مقاومت (support and resistance levels) و نمودار شمعی (candlestick chart patterns)، همه جزو عناصری هستند که معاملهگران به شکل معمول برای چیدمان استراتژی معامله از آنها بهره میبرند. برخی از ابزارها و اندیکاتورهای اسکالپینگ که معاملهگران این روش برای تحلیل عناصر مذکور از آنها بهره میبرند عبارت است از: متوسط تغییرات (moving average)، شاخص مقاومت نسبی (RSI)، نوارهای بولینگر (Bolinger bands)، حجم معامله یک مقطع خاص نسبت به کل (VWAP) و ابزار فیبوناچی (Fibonacci retracement tool).
اسکالپینگ روش یافتن یک فرصت مناسب برای ورود به بازار و گرفتن بازده موردنظر در یک زمان اندک است. از آنجایی که با عمومی شدن سیگنالها و روشهای معامله، این استراتژی میتواند به یک روش بیفایده بدل شود، بسیاری از معاملهگران اسکالپ به شکل پنهانی کار خود را انجام میدهند. به همین خاطر است که گفته میشود پیش از ورود به بازار با این استراتژی، روشها و ترفندهای خودتان را داشته باشید و آنها را آزمایش کنید.
همانطور که گفته شد، اسکالپرها از تایمفریمهایی با مقیاسهای کوچک استفاده میکنند. به این تایمفریمها اصطلاحا intraday گفته میشود که میتوانند نمودارهای یکساعته، ۱۵دقیقهای، ۵ دقیقهای یا حتی یک دقیقهای باشند. بعضی از معاملهگران اسکالپ حتی ممکن است با نمودارهایی با مقیاس زمانی کمتر از یک دقیقه کار کنند.
نمودارهایی با مقیاس زمانی زیر یک دقیقه، حوزه تجارت رباتهاست؛ چراکه توانایی انسان برای تحلیل اطلاعات در این بازههای زمانی بسیار کمتر از ماشینها و کامپیوترها است. بسیاری از انسانها نمیتوانند در نمودارهایی با مقیاس ۱۵ ثانیه عملکرد خوبی داشته باشند.
اما مسئله دیگری وجود دارد که باید آن را در نظر گرفت. به طور کلی سیگنالهای تایمفریمهای بلندمدت قابل اتکاتر از مدل کوتاهمدت آن است. به همین خاطر معاملهگران اسکالپ نیز ابتدا به تایمفریمهای بلندمدت نگاه میکنند و پس از آن با تمرکز بر یک مقطع بسیار کوتاه، استراتژی معامله خود را مشخص میکنند. این نشان میدهد که داشتن یک منظر کلی از روند طولانیمدت بازار میتواند مفید واقع شود، حتی اگر هدف انجام یک معامله کوتاهمدت باشد.
به هر حال، استراتژیهای معامله و سرمایهگذاری میتواند برای معاملهگران مختلف فرق کند. قانون ثابتی برای اسکالپینگ وجود ندارد اما این اطلاعات میتواند راهنمایی برای تنظیم روش شخصی خودتان باشد.
بهترین استراتژی اسکالپینگ چیست؟
میتوانیم معاملهگران اسکالپ را به دو دسته تقسیم کنیم: معاملهگران شهودی (discretionary traders) و معاملهگران ساختارمند (systematic traders).
معاملهگران شهودی در یک لحظه برای ورود به معامله تصمیمگیری میکنند. آنها همینطور که بازار روند خودش را طی میکند، در یک نقطه به بازار ورود کرده و معاملهای را باز میکنند. این معاملهگران معمولا قواعدی برای ورود به معامله یا خروج از آن دارند، اما ممکن است بدون هیچ قاعدهی از پیش تعیینشدهای هم این کار را انجام دهند. در واقع تصمیم آنها بر اساس شرایط همان لحظه بازار رقم میخورد. به عبارتی معاملهگران شهودی ممکن است فاکتورهای زیادی را درنظر بگیرند اما تصمیمگیری آنها از قانون ثابتی پیروی نکند و بیشتر بر مبنای شهود و تجربه واقع باشد.
اما معاملهگران ساختارمند روش دیگری برای انجام معامله دارند. آنها یک ساختار دقیق و از پیش تعیینشده برای ورود به معامله و خروج از آن دارند. اگر شرایط اصلی و ساختارمندی که این معاملهگران از آن پیروی میکنند فراهم باشد به معامله ورود میکنند یا از آن خارج میشوند. معامله ساختارمند نسبت به معامله شهودی به اطلاعات بیشتری نیاز دارد. معاملهگران ساختارمند خیلی کمتر به شهود خود تکیه میکنند و بیشتر بر اساس اطلاعات و روندهای مشخص عمل میکنند.
در واقع این دستهبندی به سایر معاملهگران با استراتژیهای دیگر نیز قابل تعمیم است. اما تفاوت این دو رویکرد زمانی بیشتر آشکار میشود که وارد استراتژیهای کوتاهمدت شویم. اما از این گذشته، روش شهودی نمیتواند در مقیاسهای بزرگ زمانی همواره مفید واقع شود.
بعضی از معاملهگران اسکالپ از یک نوع استراتژی استفاده میکنند که اصطلاحا معامله در محدوده یا range trading نام دارد. آنها منتظر میشوند تا یک محدوده قیمتی شکل گیرد و در آن به معامله بپردازند. ایده اصلی استراتژی محدوده قیمتی این است که تا زمانی که محدوده نشکسته یا قیمت از محدوده خارج نشده، حد کف قیمت به عنوان سطح حمایت و حد بالای قیمت به عنوان سطح مقاومت عمل میکند. البته این سطوح چیزی را تضمین نمیکند و احتمال شکستن آن همواره وجود دارد، اما میتواند یک سیستم موفق برای تعیین حدود معامله در استراتژی اسکالپینگ محسوب شود. با اینحال معاملهگران حرفهای مراقب خروج قیمت از محدوده هستند و نقاط حد ضرر خود را با توجه به سطوح حمایت و مقاومت تعیین میکنند.
یکی دیگر از ترفندهای اسکالپینگ استفاده از اختلاف میان قیمت خرید و قیمت فروش است. اگر اختلاف قابلتوجهی میان بالاترین قیمت خرید و پایینترین قیمت فروش بهوجود آید، معاملهگران اسکالپ میتوانند از آن استفاده کرده و سود کسب کنند. باتوجه به آنچه گفته شد، این استراتژی بیشتر برای الگوریتمها و رباتها مناسب است؛ چراکه انسان توانایی کمتری نسبت به ماشینها در یافتن چنین موقعیتهایی دارد. درنتیجه این حوزه با معاملهگران کامپیوتری اشباع شده است و اگر کسی بخواهد به آن ورود کند باید با سرعت و توانایی پردازش کامپیوترها رقابت کند.
معمولا در معاملات اسکالپ از اهرم (leverage) استفاده میشود. باتوجه به اینکه سود معامله و تغییر قیمت در این نوع از معاملات بسیار کوچک است، معاملهگران با استفاده از اهرم، حجم سرمایه خود را به شکل اعتباری افزایش میدهند تا سود حاصله نیز به همین میزان افزایش یابد. به همین خاطر است که اسکالپرها اکثرا از پلتفرمهای معاملاتی margin، قراردادهای آتی (future contracts) یا دیگر اشکال سرمایهگذاری که دارای اهرم هستند استفاده میکنند.
استراتژی اسکالپینگ مناسب چه افرادی است؟
اگر میخواهید بدانید که آیا استراتژی اسکالپینگ برای شما مناسب است یا خیر باید بگوییم این موضوع کاملا به خود شما وابسته است. باتوجه به اینکه کدام روش برای شخص شما بهتر عمل میکند میتوان راجع به اسکالپینگ نیز تصمیم گرفت. بسیاری از معاملهگران دوست ندارند وقتی خواب هستند معاملهای باز باشد، بنابراین استراتژیهای کوتاهمدت را انتخاب میکنند. شاید بتوان گفت معاملهگرانِ روزانه و دیگر معاملهگرانی که از استراتژیهای کوتاهمدت استفاده میکنند، در این دسته قرار میگیرند.
از طرف دیگر معاملهگران بلندمدت دوست دارند مدت زیادی برای ورود به یک معامله و تعیین حدود آن تحقیق کنند و شاید چندین ماه به معاملهای ورود نکنند. آنها صرفا نقطه ورود و خروج از معامله را تعیین میکنند و بعد از آن به تماشای روند بازار مینشینند.
بنابراین اگر میخواهید راجع به استراتژی اسکالپینگ و استفاده از آن تصمیم بگیرید ابتدا باید مشخص کنید که کدامیک از رویکردها درمورد شما بهتر عمل میکند. بههرحال شما نیاز به انتخاب روشی دارید که با شخصیت و قدرت ریسک شما متناسب باشد و بتوانید به شکل ادامهدار از آن کسب سود کنید. طبیعتا میتوانید چندین روش را آزمایش کنید و ببینید کدام روش برای شما موفقتر عمل میکند.
جمعبندی
اسکالپینگ یک استراتژی معمول برای معاملات کوتاهمدت است که در آن هدف، کسب سود از تغییرات جزئی قیمت است. این روش نوعی تکنیک معامله است که نیازمند تسط به قواعد خاص خود، دانش شناخت بازار و توانایی تصمیمگیری سریع دارد. آیا اسکالپینگ یک استراتژی مناسب برای شماست؟ اگر مبتدی هستید لازم است که مدتی از استراتژیهای بلندمدت استفاده کنید، اما اگر تجربه بیشتری دارید، معامله به روش اسکالپینگ میتواند برایتان مناسب باشد. اما مستقل از اینکه شما در چه سطحی هستید و در بازارهای مالی چگونه عمل میکنید، باید همواره مدیریت ریسک را درنظر بگیرید و حد ضرر و حجم معامله را به دقت تعیین کنید.
این مقاله صرفاً برای آموزش اسکالپینگ نوشته شده است و بهمنزلهٔ توصیهٔ سرمایهگذاری یا معامله نیست!