آسمان آبی: پروژه توییتر برای تبدیل شدن به شبکه اجتماعی غیرمتمرکز چه شد؟
یک مقاله جدید اشاره میکند که اگر اختراع بیتکوین پیش از پیدایش توییتر صورت میگرفت، این شبکه اجتماعی، غیرمتمرکز میشد و بسیاری از مشکلات وجود نداشتند.
به گزارش Decrypt، دقیقا یک سال پیش، جک دورسی، بنیانگذار توییتر آغاز پروژه آسمان آبی را اعلام کرد. این پروژه یک پروتوکل شبکه اجتماعی غیرانتفاعی است که با هدف تمرکز زدایی از توییتر تعریف شد. جک دورسی در آن هنگام از یک تیم پنجنفره خواست تا یک استاندارد غیرمتمرکز موجود را برای رسیدن به این هدف بیابند و یا یک استاندارد را از صفر برای آن بسازند.
حالا بعد از گذشت یک سال، آیا پیشرفتی حاصل شده؟
سکوت توییتر درباره پروژه آسمان آبی
به غیر از جک دورسی که درمجمع Olso Freedom، مأموریت آسمان آبی را مجددا توضیح میدهد، هیچ کس در این باره سخن نمیگوید. این پروژه آخرین بار در ماه مارس به روز رسانی شده و آخرین توییت آنها در ماه آوریل منتشر شده است که مضمون آن این بوده است:
“تیم پروژه در پی تهیه یک مرور جامع درباره اکوسیستم غیرمتمرکز است و امیدوار است بتواند با افراد و پروژههای فعال در این زمینه ارتباط موثری برقرار کند.”
آن چنان که پیداست، مدل غیرمتمرکز توییتر میتواند به زودی اجرایی شود. این بستر شبکه اجتماعی که بسیار هم مورد علاقه ترامپ بود، در ماه جولای مورد حمله هکری گستردهای قرار گرفت که در طی آن حساب توییتر سیاستمداران، میلیاردرها و شرکتهای برجسته مورد سو استفاده قرار گرفت.
بیشتر بخوانیم: توییتر میگوید که گروه هکرها 130 حساب مختلف را نشانه گرفتند
مهاجمان از این حسابها استفاده کردند و مقادیر زیادی بیتکوین را از کاربران درخواست کردند. این رسوایی باعث شد تا در سراسر اینترنت، امنیت توییتر و همچنین اعتبار بیتکوین زیر سوال رود.
جک دورسی که همچنین بنیانگذار شرکت پرداخت Square است، بعد از این اتفاق، برنامهای به نام Square Crypto را راهاندازی کرد. این برنامه، بودجهای را برای پژوهش درباره پروتوکل بیتکوین اختصاص میدهد. برنامه CashApp که متعلق به این شرکت پرداخت است، با داشتن یکی از کمترین کارمزدها، میلیونها کاربر آمریکایی را به دنیای رمزارزها معرفی کرده است.
اگر بیتکوین قبل از توییتر اختراع میشد؟
شکی نیست که جک دورسی میخواهد به سمت اینترنت غیرمتمرکز حرکت کند اما آیا برای این کار دیر نیست؟
این شبکه اجتماعی آنقدر بزرگ شده است که همواره با برخورد متمرکز سیاستگذاران سراسر جهان درباره بحثهایی چون میزبانی محتوا، میانهروی و سانسور مواجه میشود. توییتر در سال 2006 راهاندازی شد و بیتکوین در سال 2008 توسط ساتوشی ناکاموتو اختراع شد. میتوان تصور کرد که اگر بیتکوین قبل از سال 2006 ظاهر میشد، توییتر میتوانست از سقوط در این چاه تمرکز نجات یابد.
در یک کار خلاقانه، Orange Paper، یک شرکت رسانه رمزارز مستقر در چین، جهانی را تصور میکند که در آن، جک دورسی در تلاش برای عدم تمرکز توییتر، از ابتدا مسیر اقتصاد رمزارز بیت کوین را در پیش گرفته که در آن کسب درآمد از شبکه از طریق مشارکت انجام می شود.
ایده Orange Paper این است که توییتر یک پلت فرم بر پایه API نیست بلکه در عوض، یک پروتکل متن – باز است که هر کسی می تواند بر مبنای آن چیزی تولید کند. اولین مزیت یک چنین بستری، قابلیت همکاری و اتصال بین شبکههای اجتماعی است.
بیشتر بخوانیم: پس از فشار برای عدم تمرکز، API جدید توییتر در اختیار برنامهنویسان
کسب درآمد از یک بستر متن – باز
اینجاست که بیتکوین مزیت خود را نشان میهد. کاربران اولیه بیتکوین میتوانستند این ارز دیجیتال را با قیمت بسیار ناچیزی خریداری کنند. به طریقی مشابه، کاربران قدیمی توییتر میتوانستند به خاطر مشارکت و استفاده از آن، پاداش دریافت کنند. اگر پروژه، نظرها را جلب کرده و کاربران بیشتری به آن ملحق شوند، ارزش این پاداشها بیشتر شده و در نتیجه کاربران بیشتری در آن مشارکت خواهند کرد.
این همان نقطهای است که یک شبکه پرداخت با یک شبکه اجتماعی تلاقی دارد. به هر حال، به نظر می رسد پول الکترونیک و شبکههای اجتماعی از ملزومات و خدمات عمومی جامعه انسانی هستند. تجاریسازی شبکه اجتماعی دشوار است و از طرفی پول الکترونیک نیاز به یک کارکرد اجتماعی عمومی دارد.
برای هر شبکه اجتماعی، مهمترین عامل در مسیر موفقیت، وجود اثر شبکه است. به عبارت دیگر، یک کاربر باید بتواند با ورود کاربران دیگر به شبکه، مطلوبیت بیشتری از آن به دست آورد. روشن است که توییتر تا حدی به این مهم دست پیدا کرده اما بهتر است تا مسیر خود را اصلاح کند و میلیونها کاربر خود را به آسمان آبی غیرمتمرکز سوق دهد.