آیا رمزارزها برای بانکهای مرکزی یک تهدید محسوب میشوند؟ (قسمت پنجم-آخر)
برای مطالعه قسمت چهارم این مقاله به این لینک مراجعه کنید.
تا زمانی که بانکهای مرکزی همچنان به دنبال سیاستهای پولی پایدار خود باشند، نسبت به احتمال این که بیتکوین در آینده جای آن ها را خواهد گرفت، چندان نگرانی و واهمهای نخواهند داشت
گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF بیان میدارد که برای استفاده همزمان از ارز دیجیتال و سیستمهای مالی قانومند، به کارگیری شیوههای مبارزه با پولشویی (AML) و مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) به صورت عملیاتی باید در دستور کار قرار گیرد. همچنین در اکوسیستم تبادل ارز دیجیتال، باید از اجرای قوانین AML/CFT اطمینان حاصل شود.
هر چند مقررات AML/CFT در خود اکوسیستم ارز دیجیتال قابل پیادهسازی نیست ولی میتوان این قوانین را در زیرساختهایی که آن ها را به ارز مستقل تسعیر میکند اِعمال نمود. مقامات مسئول در حوزه مالیات، به بیتکوین به عنوان «نوعی دارایی که باید مورد اظهار قرار گیرد» نگاه میکنند. در نوامبر سال ۲۰۱۶، اداره مالیات بر درآمد داخلی (Internal Revenue Service) مجاز شد که اطلاعاتی درباره آن دسته از مالیاتدهندگان آمریکایی که تراکنشهایی بر اساس بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال انجام میدهند، مطالبه کند.
بیتکوین تا چه اندازه ایمن است؟
سیستمهای توزیعشده دارای سه ویژگی و امتیاز هستند که ارتقاء سطح امنیت آن ها را به دنبال داشته است. نخست این که آن ها عیبتاب (fault tolerant) هستند زیرا این سیستمها بر مولفههای جداگانه بسیاری متکی میباشند. دوم این که آن ها در برابر حملات مقاومند زیرا به دلیل عدم وجود یک رایانه مرکزی، حمله به آن ها گران و پُرهزینه خواهد بود. سوم این که آن ها ضد تقلب هستند زیرا بزهکاران برای همدستی با یکدیگر و اجرای عملیات و سپس سودآوری از آن، کار بسیار دشواری پیش رو دارند (Buterin 2017).
با وجود این مزایا، چند نقطه ضعف نیز در سیستمهای توزیعشده شناسایی شده است. اولین مورد چیزی است که از آن با نام «حمله ۵۱ درصدی» یاد میشود. تراکنشهای بیتکوین در صورتی معتبر خواهد بود که اکثر رایانههای استخراجکننده تایید کنند که آن تراکنش ها معتبر هستند. با استفاده از حضور ۵۱ درصد استخراج کنندگان/اعتبارسنجها (از لحاظ قدرت هش) میتوان یک حمله هماهنگ شده را عملیاتی نمود. با توجه به تمرکز نسبتاً زیاد بر روی استخراج بیتکوین در گذشته و حال، احتمال وقوع چنین حملاتی عملاً امکانپذیر است (Garratt and Hayes 2014, Buterin 2017).
دومین ریسک امنیتی، به این واقعیت که بیتکوین یک ابزار حامل مانند اسکناس یا طلاست، مربوط میشود. هر فردی که کلید خصوصی مرتبط با یک کیف پول بیتکوین را در اختیار داشته باشد، میتواند محتوای آن را در کنترل خود بگیرد. بر همین اساس اگر یک مالک، این کلیدها را از دست بدهد یا گم کند، وی به طور برگشتناپذیری دسترسی به این داراییها را از دست خواهد داد.
خطر دزدیده شدن کلیدهای اختصاصی یک فرضیه و خیالپردازی نیست. سایت Mt. Gox یک صرافی بیتکوین در توکیو که کلیدهای خصوصی را نیز نگهداری می کرد، در سه سال گذشته دو بار در معرض هک قرار گرفت و طی آن ۸۵۰٫۰۰۰ BTC (معادل ۴۵۰ میلیون دلار در آن زمان) از دارایی آن به سرقت رفت.
از آن زمان، امنیت کیف پولهای بیتکوین ارتقاء یافته و به مکانیزمهایی همچون تایید اعتبار دو مرحلهای و چند امضایی تجهیز گشته است. با همه این تفاصیل، در سال ۲۰۱۶ یک دزدی به ارزش ۱۲۰ هزار BTC (معادل ۶۷ میلیون دلار در آن زمان) از صرافی Bitfinex صورت گرفت.
رفتار بیتکوین بعنوان یک ارز چگونه خواهد بود؟
ارزهای موفق از سه معیار برخوردارند: ۱٫ از آن ها به طور گستردهای به عنوان یک ابزار تبادلی استفاده میشود؛ ۲٫ آن ها در قالب یک واحد حساب خدمت رسانی میکنند؛ ۳٫ آن ها یک منبع باثبات ارزش به شمار میروند. بیشتر ارزهای مستقل، به طور کامل دارای این سه معیارهستند، اما درباره بیتکوین چطور؟
کاربران زمانی یک ابزار تبادلی را بعنوان یک راه پرداخت قبول می کنند که تعداد کافی از افراد دیگر آن را بپذیرند (Lo and Wang 2014). افزایش تعداد کاربران در شبکه به این تمایل دامن میزند.
برای ارزیابی این که آیا یک ارز به خصوص، یک وسیله مبادله یا ابزار تبادلی است یا خیر، میتوان از شاخصهای مختلفی همچون تعداد و ارزش تراکنشها، و نیز تعداد کاربران و خرده فروشان استفاده کرد. با وجود رشد روزافزون تراکنشها، بیتکوین هنوز نقش کوچکی به عنوان یک ابزار تبادلی را ایفا میکند. به عنوان مثال، ارزش بیتکوین کمتر از یک درصد از ارزش کل پرداختهای کارتی در چین است (CPMI 2016b). از حیث ارزش کلی تراکنشها، شبکه بیتکوین تقریباً هم اندازه شبکه شرکت وسترن یونیون (Western Union) میباشد (Tasca 2016).
فقط ۹۰۰۰ بازرگان (خرده فروش) بیتکوین می پذیرند، یعنی بخشی بسیار ناچیز در مقایسه با ۳۷ میلیون فروشگاهی که با ویزا و مسترکارت کار میکنند.
بخش عمده بیتکوین برای خرید کالاها یا خدمات مورد استفاده قرار نمیگیرد بلکه ذخیره میشود (Tasca 2015; Baur, Hong, and Lee 2016). به همین دلیل بیتکوین در سطح گسترده برای اهداف سوداگرانه و نه به عنوان یک وسیله مبادله مورد استفاده قرار میگیرد.
یک ارز -به عنوان یک واحد حساب- در قالب یک شمارنده که برای اندازهگیری کالاها و فعالیتهای اقتصادی کاربرد دارد، مورد استفاده است. برای نشان دادن قیمتها در سوپرمارکتها و رستوران ها و نیز نمایش دستمزدها در قراردادهای کاری استفاده میشود. در اینجا نیز بیتکوین فاقد جاذبه کافی است. بیتکوین – به عنوان یک واحد حساب – تنها در مواردی از قبیل سرمایهگذاریهای مردمی، استارتآپهای فعال در حوزه بلاکچین و یا سایتهای بازی کاربرد دارد.
در سال ۲۰۱۳ ما شاهد کاهش شاخص بهای مصرفکننده بر اساس نوسانات نرخ ارز بیتکوین، و افزایش آن در سال ۲۰۱۴ بودیم (شکل زیر). اگر بیتکوین یک واحد حساب باشد، اثرگذاری آن بر اقتصاد فاجعهآمیز خواهد بود چرا که ارز باید ثبات داشته باشد. این در حالی است که نرخ بیتکوین به شدت نوسان دارد و لذا نمیتوان آن را ارز باثباتی به شمار آورد بلکه آن را «یک دارایی با ریسک بالا» قلمداد میکنند.
در آخر، از آنجا که عرضه بیتکوین به ۲۱ میلیون سکه محدود شده است، یک اقتصاد که تحت ارز بیتکوین عمل میکند، در نهایت در یک محیط ضعیف وجود خواهد داشت (Tasca 2016). بر همین اساس پیشبینی میشود به زودی یک ارز مقلد با یک مکانیزمِ عرضهی بهتر وارد میدان شود و جای بیتکوین را بگیرد. همچنین احتمالاً قیمت بیتکوین سقوط خواهد کرد و این امر، تورم شدیدی را به دنبال خواهد داشت (Rogoff 2016).
نتیجهگیری
بیتکوین نخستین ارز دیجیتالی است که در مقیاس وسیع، نگاه مثبت کاربران، توسعهدهندگان، سرمایهگذاران، بانکهای مرکزی، رگولاتوری ها را به خود جلب کرده است، که بخش عمده این جلب توجه به فناوری منحصر به فرد آن باز میگردد؛ فناوری خاصی که اجازه میدهد پول با هزینهای نسبتاً اندک به صورت همتا به همتا جابجا شود.
هنوز بیتکوین در قالب یک وسیله مبادله، در مقایسه با کانالهای سنتی عملکرد ضعیفی دارد و از آن بیشتر بعنوان یک دارایی برای سرمایه گذاری و سپرده کردن برای آینده استفاده می شود تا وسیله ای برای تبادلات روزانه.
با این حال بیتکوین فاقد مکانیزمهایی برای کاهش قیمتِ ناشی از افزایش تقاضا یا کاهش عرضه است. یعنی پذیرش بیتکوین به عنوان یک ارز آن را میتوان همانند بازگشت به دوران ارزهای مبتنی بر سکههای طلا به شمار آورد. تا زمانی که بانکهای مرکزی همچنان به دنبال سیاستهای پولی پایدار خود باشند، آن ها نسبت به احتمال این که بیتکوین در آینده جای آن ها را خواهد گرفت، چندان نگرانی و واهمهای نخواهند داشت.
دیدگاه هایی که در این مقاله ارائه شده اند، متعلق به نویسنده می باشند و لزوماً مربوط به Coiniran نمی باشد و نباید به آن نسبت داده شود.
Source via piie.com