چرا بیتکوین برای بانکداران اهمیت دارد
چرا بیتکوین برای بانکداران اهمیت دارد
از آلن لین (Alan Lane) بپرسید؛
در ماه اکتبر ۲۰۱۳ رئیس و مدیرعامل «سیلورگیت بانک» در ساحل تپهای «لا هویا» در کالیفرنیا، برای برگزاری نشستی با انجمن بانکداران کالیفرنیا و دپارتمان ایالتی نظارت بر بازرگانی رهسپار ساکرامنتو بود. جان لین اوون (Jan Lynn Owen)، رئیس کمیسیون مربوطه، ضمن مطالعه فهرستی اجمالی از میان تعداد زیادی موضوع و مسئله، درخصوص سیستم نظارتی این دپارتمان، درباره بیتکوین سخن گفت؛ همان واحد پول اینترنتی، سامانه و فناوری پرداختی که به تیتر خبرها تبدیل شده، بحثهای زیادی را شعلهور کرده و در جهان الهامبخش نوآوری شده است. لین گوشهایش را تیز کرد، چون اتفاقاً مجموعه ۶۱۶ میلیون دلاری سیلورگیت نیز حمایت بانکی از یک استارتآپ بیتکوینی را در دست بررسی داشت. لین با یادآوری آن نشست میگوید: «دستم را بلند کردم و گفتم، آیا شخص دیگری هم هست که با مشتریان بالقوه بیتکوینی در حال گفتوگو باشد؟ خیلی از حضار هاج و واج به در و دیوار اتاق چشم دوختند. بسیاری از بانکداران حاضر در جلسه حتی اسم بیتکوین را هم نشنیده بودند… یکی از آنها که یادم نیست چه کسی بود گفت: فکر میکنم اعتبار قانونی بیتکوین را از آن سلب کنند.» لین پاسخ داد: «خب، اگر اعتبارش را از آن بگیرند من حدود ۱۲۰۰ دلار ضرر میکنم، چون این اواخر ۱۰ بیتکوین خریدهام.» سپس یکی از بانکداران حاضر که رفیق لین بود برای این که سربهسرش بگذارد گفت: «آلن، تو نباید این موضوع را رو میکردی. حالا خودت را آماج حمله رگولاتورها قرار دادی.» لین آن بیتکوینها را با پول خودش خریده بود، نه بهخاطر سرمایهگذاری، بلکه بیشتر بهاین خاطر که میخواست بداند این سیستم چگونه کار میکند. همانطور که خود لین میگوید، «اگر به درون (این سیستم) گام نگذارید چگونه میتوانید دربارهاش چیزی یاد بگیرید؟» از زمان دیدار بانکداران کالیفرنیا بهاین سو، بهنظر میرسد کنجکاوی و یادگیری درباره بیتکوین بیشتر و بیشتر از پیش ارزش خود را نمایان کرده است. نشست مشترک سنای امریکا، رگلاتورها، قانونگذاران و ناظران رسمی و حقوقی در ماه نوامبر سال گذشته نشان داد که بیتکوین بهعنوان سیستم پرداختها، کاربردهای قانونی و خلاقانهای دارد. بهتازگی و پس از آن نیز تجارتخانههای نامآشنای این کشور مانند Overstock.com، زینگا و حتی تیم بسکتبال ساکرامنتو کینگز پذیرش پرداختهای بیتکوین را آغاز کردهاند. حتی کاندیداهای سیاسی نیز کمکهای انتخاباتی را از طریق این سیستم دریافت میکنند. با افزایش شمار کاربران بیتکوین تراکنشهای جهانی آن نیز رو به افزایش است. لین میگوید: «اگر بیتکوین به شیوهای معتبر برای معاوضه پول تبدیل شود، آن گاه شرم بر ما بانکداران باد اگر آن را نفهمیم.»
فهم درست بیتکوین (Bitoin با B برای اشاره به سیستم پرداخت و فناوری بیتکوین بهکار میرود و با b برای اشاره به واحد پول بیتکوین) به معنی نگاه به ورای توانمندیهای آن بهعنوان جایگزینی برای پول است. تصور میشود که روزی این شبکه بتواند بسیار بیشتر از پولهای الکترونیک و بدون مرز برای معاوضه پول مورد استفاده قرار بگیرد (به کاربردهای آن در ارتباط با اسناد مالیکت سهام یا حقوق مالکیت داراییها فکر کنید). اما چشمانداز درازمدت این سیستم برای آینده از نظر صاحبان سرویسهای مالی سنتی که از دیرباز در سازوکارهایشان به اعتماد خود بر واسطههای طرف سوم (third party) متکی بودهاند، گیجکننده و سرسامآور است. تاکنون بیشتر داستانهای خبری درباره بیتکوین به بخشهای جنجالی و ژورنالیستی آن پرداختهاند، از جمله: کاربردهای غیرمجاز این پول در بازارهای سیاه آنلاین؛ بنیانگذار مرموز آن که پیش از ناپدید شدنش در سال ۲۰۱۱ با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو شناخته میشد؛ نرخ پر فراز و نشیب و دیوانهوار آن در معاوضه با دلار و استقبال آدمهای مشهوری مانند دوقلوهای وینکلووس۱ از آن. برآیند دیدگاههای آنلاین و گفتوگوهای توییتری سؤالی را فرارویمان قرار داده است: اینکه آیا بیتکوین ارزش ذاتی دارد؟ این بحث پایانی ندارد. روزنامهنگارانی که در حیطههای مالی قلم میزنند، این پدیده را از روزنهای کوچک مینگرند و بانگ برمیآورند که ارزش بیتکوین مانند حبابی است که بهزودی خواهد ترکید، متنفران حرفهای فضای وبلاگنویسی نیز گرایشهای آزادیخواهانه و پیشبینیهای تقریباً عجیب بیشتر هواداران مشتاق بیتکوین را به سخره میگیرند. اما ناظران خردمندتر شایستگیهای بیتکوین را در این میبینند که سامانهای جهانی است و ناسازگاری ندارد؛ سیستمی که به بسیاری از پرسشهای مقاله منتشر شده از سوی Federal Reserve در سال گذشته، پاسخی درخور و عالی میدهد؛ مقالهای که در آن از همه خواسته شده بود درباره نحوه مدرنسازی زیرساختهای این کشور برای جابهجایی پول نظر بدهند. جیمز وستر، از تحلیلگران محقق در IDC Financial Insights میگوید: «یکی از علتهایی که باعث شد با پرسشهای زیادی روبهرو شویم و از ما سؤال شود که چرا آن نهاد فدرال بر مرمت سیستم کنونی و سنتی پرداخت تأکید دارد، این است که این سیستم در وضعیت فعلی کاستیهایی دارد. اما بهنظر میرسد بیتکوین، تقریباً بهصورت شانسی و تصادفی (بدون برنامهریزی قبلی برای تحقق این هدف خاص) میتواند آن مشکلات را حل کند.» برای مثال، بیتکوین پرداختها را تقریباً بیدرنگ انجام میدهد، چیزی که به گفته همین نهاد فدرال، آرزوی فزاینده کاربران عادی است و عموماً بسیاری از سیستمهای کنونی پرداخت، از آن بیبهرهاند.» جرمی آلیر، مؤسس و مدیرعامل ۲Circle internet Financial، میگوید، این پول حداکثر در ۶۰ دقیقه و اغلب حتی کمتر از آن پرداخت و در حساب مقصد مستقر میشود و روند کار هم بهخوبی انجام میپذیرد. چنین سرعتی بسیار فراتر از سرعت جابهجایی پول با استفاده از تراکنشهای اعتباری و نقدی (credit و debit) در سازوکارهای امروز است. از دید فروشندگان، جابهجایی پول با سامانه بیتکوین حتی بهتر است، زیرا، آنها میدانند که پول را دریافت کردهاند و آن پول کجا است. بیتکوین یکی از خواستههای دیگر بانک مرکزی ایالات متحده (Federal Reserve) را هم برآورده میکند و آن کاهش هزینهها بهویژه برای تراکنشهای برونمرزی است. در سامانه بیتکوین انتقال از یک آدرس بیتکوین به آدرس دیگر رایگان است، مگر اینکه فرستنده بخواهد تراکنش خاصی را داشته باشد و هزینهاش را هم بپردازد که حتی در اینصورت نیز هزینهها بهطور معمول چند پنی بیشتر نیستند و اغلب برای تأیید سریعتر تراکنش دریافت میشوند.
البته، خرید و فروش بیتکوین در ازای پول قانونی بهوسیله معاوضه آنلاین میتواند هزینههای بیشتری داشته باشد. اما، حتی در اینصورت نیز استفاده از بیتکوین برای انتقال، میتواند ارزانتر از شیوههای پرداختهای سنتی تمام شود. تحلیل آدام شایرو از Promontory Financial Group در سال گذشته، نشان داد که فرستادن یک هزار دلار از ایالاتمتحده به اروپا برای صرفهجویی در هزینه اجاره اقامتگاههای سفری با استفاده از شبکه بیتکوین (و با احتساب درصد دستمزدی که برای این مبادله اخذ میشود) با ۱۵ دلار تمام میشود. این رقم اندک را با هزینه ۵۰ دلاری انتقال برونمرزی پول با استفاده از کارت اعتباری و هزینه ۴۰ تا ۸۰ دلاری آن با شبکههای بینبانکی مقایسه کنید. وستر میگوید: «نمیشود به بیتکوین چشم دوخت و گفت خب، معرکه است.» اگر بیتکوین میتواند در بعضی از این موارد کمکمان کند، پس شاید حتی بتواند بعضی از مشکلات را از سر راه بردارد و آنگاه شاید لازم باشد که دیگر به حرفهایی مانند اینکه بیتکوین حباب است و… پایان دهیم. اما حتی اینگونه تعریف و قدردانیها از مزیتهای سیستم پرداختی بیتکوین هم کافی نیست و قدیمی شده است. توانمندی بیتکوین در پرداختها حتی نیمی از قابلیتهای آن هم نیست و مزیتهای آن را باید بسیار فراتر از اینها دانست. برای اینکه کاملاً مشخص شود چرا بیتکوین مهم است، نباید آن را فقط یک واحد پول و نه فقط یک سیستم پرداخت قلمداد کنید، بلکه باید آن را یک پروتکل بدانید. (هر پروتکل مجموعهای از قوانین برای مبادله اطلاعات بین کامپیوترها در یک شبکه است. کاربردهایی که همه ما میشناسیم و عاشقشان هستیم، روی این پروتکلها شکل گرفتهاند. برای مثال، تار جهان گستر یا WWW روی پروتکل TCP/IP ایجاد شده است؛ پروتکلی که لایه زیرساختی اینترنت را تشکیل میدهد.) قلب بیتکوین شبکه تراکنشی آن است، سیستمی نامتمرکز که بهسرعت و بهصورت عمومی بهروز میشود و جزئیات تاریخ همه تراکنشها روی شبکه را، از زمان پیدایش، در سال ۲۰۰۹ تاکنون، در خود دارد. این شبکه تراکنشی روی یک یا چند سرور محدود نشده است؛ بلکه زندگی خود را روی هزاران کامپیوتر در سراسر جهان پی میگیرد. شاید شما درباره Bitcoin mining یا «بیتکوینکاوی» / «استخراج بیتکوین» چیزهایی شنیده باشید. این اصطلاح نام بیمسمایی است. کاری که در بیتکوین انجام میشود، بیشتر شبیه آن چیزی است که مقامات محلی یک ناحیه انجام میدهند. اما، چون استخراج معدن فرآیندی رقابتی است که درخلال آن هر معدنچی میکوشد ماده معدنی بیشتری را استخراج کند، برای بهدست آوردن بیتکوین از عبارت mining یا معدنکاوی استفاده میشود. کامپیوترهای بیتکوینکاوان در واقع با یکدیگر مسابقه میدهند تا مسئله ریاضی پیچیدهای را حل کنند که برای ثبت تازهترین بلوکهای تراکنشها در Blockchain ۳ لازم است. در این مسابقه که تقریباً هر ۱۰ دقیقه یکبار از نو آغاز میشود، جایزه برنده ۲۵ بیتکوین است که به تازگی صادر یا بهعبارتی ضرب شده است. (همچنین، هزینه ناچیز تراکنشهایی که ارسالکنندگان برای جابهجایی سریعتر پولشان پرداختهاند و در بالا بهآن اشاره شد). به همین سبب است که این فرآیند را کاویدن یا استخراج نامیدهاند، زیرا، بیتکوینها با این شیوه به چرخه اضافه میشوند؛ فرآیندی همچون استخراج طلا یا نقره از زمین، البته با این استثنا که معدنچیان بیتکوین برای این منظور بهجای انجام دادن کارهای سخت، از برق و قدرت پردازش تراشهها استفاده میکنند. اما یک پرسش این است که این مسابقه هیچ داوری ندارد، پس چهکسی مشخص میکند که آیا فلان بیتکوینکاو برنده شده است یا نه؟ پاسخ: بیتکوینکاوان دیگر! آنها تنها درصورتی بلوک جدیدی را میپذیرند که همه تراکنشهای آن معتبر باشد (یعنی هیچکس تلاش نکرده باشد بیتکوینی را که آنها ندارند، خرج کند) و آنها با معطوف کردن توجهشان به محاسبه بلوک بعدی پذیرش خود را به همه اعلام میکنند. در این سیستم، رأی اکثریتی جایگزین تصمیمگیری متمرکز میشود. در واقع، ناکاموتو کار ثبت رکوردها را به یک رقابت با انگیزه مالی تبدیل کرد که در آن شرکتکنندگان در هر جایی از جهان که باشند میتوانند به خواست خود از مسابقه بیرون آیند یا به آن وارد شوند. ناکاموتو میخواست کاری کند که هر دو نفر در هر جای زمین بتوانند بهصورت همتا به همتا (P2P) و بدون نیاز به نظارت و داوری یک میانجی یا طرف سوم مطمئن، تراکنش را به انجام برسانند. اگر یک بیتکوینکاو در اوکلند از گردونه کار خارج شود، همتایان او از ایسلند تا استرالیا میتوانند ادامه کار را بهدست بگیرند. آندریاس ام آنتونوپولوس، از تکنولوژیستها و کارآفرینان منطقه خلیج سان فرانسیسکو (Bay Area) که یکی از مشتاقترین تبلیغکنندگان دوآتشه بیتکوین است، میگوید: «نبود یک مرکز واحد برای بیتکوین بهاین معنی است که هیچ هدفی برای حمله وجود ندارد و قدرت در یکجا متمرکز نیست. قدرت بین کل این جامعه پراکنده و توزیع شده است. هیچ اهرمی وجود ندارد که کشیده شود (و بیتکوین را از حرکت باز دارد)، نقطههای خاصی وجود ندارند که آسیبآفرین باشند و این برای همه اطمینانبخش است.» اما، چرا باید مردم به نرمافزاری اعتماد کنند که حتی پدیدآورنده
اش شخصی مرموز و ناشناس است؟ نکته مهم این است که بیتکوین یک سیستم منبع باز است و کد زیرساختی آن نیز در دسترس همگان است. بنابراین، هر کسی میتواند آن را بررسی کند. گاوین آندرسن، دانشمند ارشد بنیاد بیتکوین که رویکرد بنیاد متبوعش در ارتباط با بیتکوین تجاری است، میگوید: «خورهای مثل من میتواند کد منبع آنرا بررسی کند. برای ما مهم نیست چه کسی آن را نوشته است.» او میافزاید: «ریاضیدانی را تصور کنید که به تئوری شخصی استناد میکند که از او متنفر است. شما واقعاً اهمیتی نمیدهید که این ایده از کجا آمده است؛ برای شما خود این ایده اهمیت دارد.» آندرسن میگوید: «در عمر پنج ساله بیتکوین صدها آدم فنی ماهر آن را بررسی کردهاند، هم هکرهای کلاهسپید و هم هکرهای کلاهسیاه این فرصت را داشتهاند تا شانس خود را برای رخنه در آن بیازمایند و هیچکس موفق نشده است.»
اندرسن در جایگاه توسعهدهنده ارشد هسته نرمافزار بیتکوین میگوید:«درست است که او و بنیاد بیتکوین که در سال ۲۰۱۲ شکل گرفت، بر آن تأثیر میگذارند اما مدل راهبری بیتکوین مانند مدل رهبری خود اینترنت بسیار توزیعشده و بسیار گسترده است.» او میافزاید: «کل این سیستم شلوغ و بینظم است و مانند سیستمهای متمرکز ساختار بالا به پایین ندارد. هیچکسی نیست که ۱۰۰ درصد در رأس آن باشد.» و درست همانطور که چیدمان نامتمرکز اینترنت به تیم برنرزلی اجازه داد تا وب را بدون اجازه کسی پدید آورد، پروتکل بیتکوین نیز این امکان را فراهمآورده است تا در حاشیه blockchain کاربردهای نوآورانهای شکل بگیرند. نمونه سادهای از آن سرویس Proof of Existence است؛ سرویسی برای ثبت رسمی که توسط مانوئل آرائوز، توسعهدهنده نرمافزار در آرژانتین پدید آمده است. این سایت به همه اجازه میدهد تا اثرانگشت رمزنگاریشده و تاریخداری را (که نوعی رشته hash یا درهمریخته است)، از هر سندی به blockchain ضمیمه کند. کاربر میتواند بعدها ثابت کند که آن سند در فلان زمان موجود بوده است، حال آن سند چه یک درخواست مکتوب باشد، چه یک سند مالکیت، پتنت، فیلمنامه، نامه عاشقانه یا هر چیز دیگری. ذخیره این اسناد در blockchain به این معنی است که رکورد ثبتشدهای از آن بهصورت عمومی همیشه و همهجا در دسترس است. البته، برای توضیح دقیقتر موضوع باید افزود، این بهمعنی علنی کردن خود سند نیست. درهمسازی یا hash تابعی یکسویه است؛ اگر همه آنچه که دارید یک hash یا دادههای رمزشده از سند باشد، نمیتوانید آن را مهندسی معکوس کنید تا به دادههای اصلی دست بیابید. اما اگر هر دو را داشته باشید (هم سند و هم hash را) میتوانید ثابت کنید که آن hash خاص متعلق به مجموعه دادههای خاصی است. در واقع کسی که به هر دوی آنها دسترسی دارد، صاحب سند است. حتی کوچکترین تغییرها در این دادهها به پدیدآمدن یک hash یا رشته درهمریخته کاملاً متفاوت منجر میشود. برای مثال، با اعمال تابع SHA-256 (الگوریتم درهمساز رایج در بیتکوین) روی واژه pickle، رشتهای ۶۴ حرفی بهصورت زیر ساخته میشود:۶d08a4e630e4aa0d5cd873e65aea0a23df42de61073ecb49ef17158fe6a9dcea. اما، اگر به آخر این واژه حرف s را بیافزایید رشته درهمریخته شما بهصورت زیر درمیآید که رشتهای با همان تعداد حرف است اما بسیار متفاوت از مورد نخست خواهد بود:۳۶۱۴e3639c0a98b1006a50ffe5744f054cf4499592fe8ef1b339601208e80066
پانویس
۱- منظور از دوقلوهای وینکلووس (Winklevoss twins)، کامرون و تایلر وینکلووس، ورزشکاران حرفهای رشته قایقرانی، کارآفرین و مؤسس ConnectU (پیشتر HarvardConnection) است که ارائه دادخواست آنها علیه مارک زاکربرگ، مؤسس فیسبوک، و ادعای اینکه او ایده فیسبوک را از ConnectU ربوده است، مشهورشان کرد.
منبع: امریکن بانکر نویسنده: مارک هوک اشتاین ماهنامه شبکه ترجمه: علی حسینی