قسمت اول این مقاله را می توانید از این لینک مطالعه بفرمایید.
آیا دو سکه از یکی بهتر نیست؟! بازار تنظیم می شود!
تصور کنید که قیمت بیتکوین امروز ۱۰۰دلار است، در صورتی که تقسیم ۷۵%-۲۵% را انجام دهیم به این معنا خواهد بود که شما دو سکه یا کوین دارید، که این یعنی آن ها هر دو باهم ۱۰۰دلار ارزش دارند (۷۰دلار+۲۵دلار). پس من یک محاسبه ساده بر اساس قانون Metcalfe انجام دادم و برآورد نتیجه اینطور نشان داد که ادغام کوین های جدید می تواند ارزشی ۳۳درصد کمتر، پس از هاردفورک داشته باشد و این موضوع بدلیل کم شدن کارآیی شبکه است. البته تمام این برآوردها با این فرض است که همه چیز به خوبی صورت پذیرد. با اتفاقات پیش رو و اخبار و رسانه منفی، باید انتظار افت بیش از این را داشته باشید. دشمنان بیتکوین فرصتی بهتر از این نمی توانند پیدا کنند.
ایجاد دو شبکه، باعث از بین رفتن کارایی و اثرات شبکه (پرداخت کنندگان، خرده فروشان، بازرگانان و غیره) می شود، و قیمت بیتکوین نسبت به اندازه شبکه خطی نیست، در نتیجه ادغام دو کوین، معادل با قیمت مشابه نیست. می توانید این امر را با انشعاب اتر مقایسه کنید.
بیتکوین بارها مرده است، می تواند از هاردفورک جان سالم به در ببرد! حتی اتریوم هم توانست.
بیایید از اول شروع کنیم. اتریوم یک پلتفرم B2B است که مصرف کنندگان و رسانه ها یا نمی دانند و یا اهمیتی نمی دهند. بیتکوین یک دارایی با کلاس ۲۰میلیارد دلار است. بله، بعد از اینکه رسانه ها اعلام کردند که بیتکوین مرده است (بعد از آخرین “حباب”)، بیش از دو سال از ما زمان گرفته شد تا بتوانیم با ساختن تقاضا به صورت طبیعی، قیمت آن را از نو بسازیم. اگر انشعاب بصورت بدی در رسانه ها به تصویر کشیده شود و باعث سردرگمی بشود، احتمالا دوباره به بازه دو ساله ای از حاشیه نشینی و سرازیری خواهیم رفت. با توجه به سایر رقبا، آیا دوباره زمان کافی برای بازگشت خواهیم داشت؟ اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم که هاردفورک مرگِ بیتکوین نیست؛ تکرار شدن (دوبرابر شدن) بیتکوین است. در آن حالت دو بیتکوین داریم و هر دو نمرده اند، شاید یکی بمیرد. کدامیک بیتکوین واقعی است؟ تعداد دشمنانی که بیتکوین دارد را دست کم نگیرید، یک انشعاب تنها به آن ها مهمات مورد نیازشان جهت سردرگم کردن بازار را می دهد.
چه اهمیتی دارد اگر ۳۰درصد از استخراج کنندگان از دور خارج شوند؟
قیمت بیتکوین تابعی از درستی و امنیت شبکه است که از طریق مقدار بسیار زیادی از محاسبات کامپیوتری بدست می آید. قانون Metcalfe می گوید که ارزش شبکه، مربع (به توان دو) شبکه است. با جدا شدن شبکه حتی بصورت ۷۰-۳۰، بی شک امنیت کمتر می شود. درست است، امکان دوباره ساخته شدن وجود دارد، که به قیمت هر کوین بعد از انشعاب بستگی دارد. قدرت هش ممکن است از یک کوین به سمت دیگری کشیده شود. این ها دستگاه هایی بسیار تخصصی هستند، و زمانی که قیمت یک کوین بالاتر برود، باید انتظار داشته باشید که به دنبال آن قدرت هش نیز به سمت همان کوین برود.
در نظر داشته باشید که یکی از بزرگترین شرکت های استخراج یعنی Bitmain در حال سیگنال دهی برای Bitcoin Unlimited است. واضح است که سختی فعلی شبکه بیتکوین (یا همان دیفیکالتی شبکه) رقابت در این بازار را سخت تر و سخت تر می کند، اما بعد از هاردفورک باید تنظیمات دوباره ای بر روی هر دو انشعاب صورت بگیرد، چرا که قدرت هش کاهش یافته است. این موضوع می تواند فرصتی برای شرکت های استخراج بیتکوین فراهم کند تا دستگاه های بیشتری به استخراج کنندگان در هر دو زنجیره بفروشند.
فروش تجهیزات استخراج مانع اقتصادی بزرگیست برای حفظ وضعیت فعلی، بدون افزایش اندازه بلاک؛ مگر اینکه قیمت بیتکوین افزایش یابد که بنده باور دارم این اتفاق نمی افتد مگر آنکه سگویت تصویب شود و این بحث پایان یابد. من ۱۳۰۰ را بعنوان سطح مقاومت کلیدی می دانم و اثبات می شود که همینطور است.
بیتکوین عمدتا بر روی این فرض استوار بود که نیروهای اقتصادی و منافع (علاقه) شخصی می تواند به کنترل امنیت شبکه کمک کند. ما درباره غیرمتمرکز سازی بسیار صحبت می کنیم اما واقعیت این است که سخت افزاری که به بیتکوین قدرت می دهد توسط تعداد انگشت شماری شرکت تولید می شود که کنترل استخرهای استخراج را نیز برعهده دارند که می توانند علیه شبکه مورد استفاده قرار گیرند.
مساله بیتکوین مشکل محصول و مردم است، نه مشکل فنی. یک فورک می تواند آن را حل کند، چرا که در آنصورت هر دو طرف به آنچه که می خواهند می رسند.
به نظر من مساله اصلی دو برابر است. جامعه می خواهد که بیتکوین برای همه افراد همه چیز باشد، Roger می خواهد به تراکنش های ارزان برسد، Core می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی امن و غیرمتمرکز است، و Vinny یک محل ذخیره دارایی می خواد و الی آخر.
ما در بیتکوین مشکل مدیریتی داریم و راهی برای حل کردن مناقشات مگر با مبارزه عمومی درباره آن نداریم. تا زمانی که همگی به یک تفاهم نرسیم، در واقع کاری از پیش نبرده ایم. این موضوع افراد زیادی را از دور خارج کرده و دلیل وجود آلتکوین های فراوان که سعی در جایگزین شدن با بیتکوین را دارند می فهمم.
بیتکوین نمی تواند برای همه افراد همه چیز باشذ، مخصوصا برای مدت طولانی. بیتکوین در حال حاضر نیاز دارد که پایدار، امن و بدون چالش باشد. ما می توانیم به بحث های درون جامعه ای خود ادامه دهیم، اما در حال حاضر من با هر هارد فورکی که باعث ایجاد دو کد مرجع متفاوت با دو برند مختلف بیتکوین شود مخالفم.
شرکت هایی مثل Coinbase، BitPay، Gyft، Bitpesa، Bitgo و بسیاری دیگر، سال های زیادی سرمایه گذاری کرده اند تا باعث پذیرش استفاده کنندگان و فهم بیتکوین شوند. هاردفورک می تواند تمامی این زحمات و سرمایه گذاری ها را تحت تاثیر قرار دهد و باعث محدود کردن پذیرش بیتکوین شود. برخلاف هاردفورک اتریوم، صدها شرکت از بیتکوین استفاده می کنند و این موضوع منجر به از بین رفتن تولید و خلاقیت می شود. تمرکز شرکت ها باید بر روی پیشبرد پذیرفته شدن محصولاتشان باشد و نه مشکلات پروتکل. این بحث ها در حال حاضر هم باعث وارد کردن فشارهایی به جامعه شده است.
من دیدگاه های مختلف را می فهمم و به آن احترام می گذارم، حتی آن هایی که در این مقاله مجال معرفی آن ها را نداشته ام. من معتقدم که تصویب Segwit در حال حاضر برای اینکه بتوانیم به مرحله بعدی در تکامل بیتکوین برسیم و خطرات هاردفورک را از بین ببریم ضروری است. تا به حال انتقادات فراوانی به تیم توسعه Core وارد شده است و آن ها به وضوح، در روابط جامعه و مدیریت نظرات مختلف خوب نیستند، که این امر باعث بر افروخته شدن احساسات در مقابل آن ها و ایجاد مشکلاتی که می بینیم شده است. اما از لحاط فنی، بی شک آن ها بهترین تیم فنی در بیتکوین هستند.
اگر برای لحظه ای تفاوت ها و احساسات خود را کنار بگذاریم، باید قبول کنیم که هاردفورک در حال حاضر بهترین گزینه برای بیتکوین نیست و خواهش می کنم که به سگویت روی بیاورید.
این مقاله سعی در نقد یا تجلیل BU یا Core ندارد. این مقاله از جامعه تنها تقاضا می کند که تفاوت ها را کنار بگذارند و برای جلوگیری از تقسیم غیر قابل جبران، با یکدیگر کنار بیایند.
دیدگاه هایی که در این مقاله ارائه شده اند، متعلق به نویسنده می باشند و لزوماً مربوط به Coiniran نمی باشد و نباید به آن نسبت داده شود.
Source: Vinny Lingham
