آموزش ترید، سرمایه‌گذاری و تحلیل بازارترید

راهنمای کامل ترید رمزارزها برای مبتدی‌ها

ترید رمزارزها یعنی خرید و فروش دارایی‌های دیجیتال مانند بیتکوین و اتریوم، به عنوان یک فعالیت پویا و با پتانسیل سوددهی ظاهر شده است. برای مبتدیان، مهم است که بفهمند چه چیزی رمزارز را منحصر به فرد می‌کند، با مفاهیم معمول در ترید مانند دفتر سفارشات، جفت‌های معاملاتی و انواع سفارش آشنا شوند و با نمودارها و ابزارهای تحلیل فنی آشنایی پیدا کنند. این راهنمای جامع، مبتدیان را با این دانش پایه آشنا می‌کند و شما را برای شروع سفر ترید رمزارزها آماده می‌سازد.

راهنمای مطالعه نمایش

تریدینگ یا معامله‌گری چیست؟ (Trading)

معامله‌گری یکی از مفاهیم بنیادی اقتصاد است که شامل خرید و فروش یک سرمایه می‌شود. این سرمایه می‌تواند کالا یا خدمات باشد و خریدار در ازای پرداخت ارزش آن، کالا یا خدمات را از فروشنده دریافت کند. به عبارت دیگر، معاملات می‌توانند شامل مبادلات کالا و خدمات بین دوطرف معامله باشند.

در حوزه بازارهای مالی، سرمایه‌ای که مبادله می‌شود اصطلاحا ابزار تجاری (financial instruments) نامیده می‌شود. این سرمایه‌ها می‌توانند شامل سهام (stock)، اوراق قرضه (bonds)، جفت ارزها (currency pairs) در بازار فارکس، معاملات آتی (future)، سرمایه‌های بازارهای اهرمی (margin products)، رمز ارزها (cryptocurrencys) و بسیاری دیگر از انواع ابزارهای تجاری باشند. اگر این کلمات برای شما ناآشنا هستند نگران نباشید‌؛ ما در ادامه این مقاله تمام مفاهیم را برای شما شرح خواهیم داد.

اصطلاح معامله‌گری معمولا به معاملاتی اختصاص می‌یابد که در بازه کوتاه‌مدت صورت می‌گیرند؛ یعنی زمانی که معامله‌گر در یک بازه کوتاه، چندین‌بار وارد معامله شده و از آن خارج شود. اما به‌هرحال این تعریف گمراه‌کننده‌ای است. درواقع نوع معامله و شرایط آن را استراتژی‌های مختلف معامله‌گری مثل نوسان‌گیری (swing tradingمعاملات روزانه (day trading)، معاملات روندمحور (trend trading) و بسیاری دیگر از روش‌ها، تعیین می‌کند

سرمایه‌گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری، اختصاص‌دادن منابع مالی به یک سرمایه، به‌منظور گسترش منافع مالی‌ست. این فرآیند می‌تواند شامل استفاده از پول برای راه‌اندازی یک کار جدید یا خرید یک زمین و فروش آن با قیمت بالا‌تر باشد. در بازارهای مالی این فرآیند با سرمایه‌‌گذاری در یک ابزار تجاری و امید به فروش آن در قیمت بالاتر تعریف می‌شود.

انتظار بازده هسته اصلی مفهوم سرمایه‌گذاری است (که به آن ROI نیز گفته می‌شود). برخلاف معامله‌گری (trading)، در سرمایه‌گذاری (investment) انتظار بازده بلندمدت‌تر است. هدف یک سرمایه‌گذار رسیدن به بازده در یک دوره طولانی (چندسال تا حتی چنددهه) است. راه‌های بسیاری برای سرمایه‌گذاری وجود دارد اما سرمایه‌گذاران به‌شکل معمول از عناصر بنیادی (fundamental factors) برای یافتن یک موقعیت ایده‌آل استفاده می‌کنند.

باتوجه به ماهیت طولانی‌مدت این حوزه (سرمایه‌گذاری)، سرمایه‌گذاران معمولا نوسانات قیمت در بازه‌های کوتاه‌مدت را درنظر نمی‌گیرند.  به همین خاطر می‌توان گفت سرمایه‌گذاران نسبت به نوسانات بازار، منفعلانه عمل می‌کنند و نگرانی شدیدی راجع به شکست‌های کوتاه‌مدت ندارند.

پیشنهاد مطالعه: هنگام پولبک بازار (Pullback) یا اصلاح قیمت چگونه سرمایه‌گذاری کنیم؟

تفاوت‌های معامله‌گری (Trading) و سرمایه‌گذاری (Investment)

معامله‌گران و سرمایه‌گذاران هردو در پی کسب سود از مبادله در بازارهای تجاری هستند اما روش‌ آن‌ها در رسیدن به این هدف کاملا متفاوت است.

به‌طورکلی سرمایه‌گذاران تلاش می‌کنند بازده سرمایه خود را در یک دوره طولانی‌مدت (از چندسال یا چنددهه) گسترش دهند. ازآنجایی‌که سرمایه‌گذاران افق بلندمدتی برای مبادلات خود درنظر می‌گیرند، طبیعتا اهداف‌شان نیز در زمان طولانی‌تری محقق می‌شود.

از طرف دیگر، معامله‌گران تلاش می‌کنند از نوسانات بازار کسب سود کنند. آن‌ها بارها و بارها وارد معامله شده و از آن خارج می‌شوند و بازده کمتری برای هر معامله درنظر می‌گیرند (چراکه معامله‌گران معمولا همزمان وارد چندین معامله می‌شوند).

کدام برای شما مناسب‌تر است؟ شما می‌توانید بیشتر با بازار و مفاهیم آن آشنا شوید و پس از آن با انجام معامله یا سرمایه‌گذاری تجربه بیشتری کسب کنید. درخلال انجام این کارها می‌‌توانید ارزیابی کنید کدام روش با اهداف تجاری و شخصیت شما سازگاری بیشتری دارد.

پیشنهاد مطالعه: بولران چیست و حرکت صعودی بعدی بازار چه زمانی آغاز خواهد شد؟

تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟ (Fundamental analysis)

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، یک روش برای ارزیابی ارزش یک سرمایه تجاری است. تحلیل‌گران فاندامنتال، اقتصاد و عناصر موثر در تجارت را بررسی می‌کنند تا ارزش واقعی یک سرمایه را مشخص کنند. این عناصر می‌تواند چرخه‌های اقتصاد کلان، وضعیت اقتصاد‌های پیشرو، شرایط صنعت یا روابط دیگر مشاغل با سرمایه موردنظر باشد. معمولا بررسی و تحلیل چنین عناصری در حوزه اقتصاد کلان طبقه‌بندی می‌شود.

پیشنهاد مطالعه: آموزش صفر تا صد تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال

زمانی که یک تحلیل فاندامنتال باتوجه به آنچه گفته شد انجام می‌شود، تحلیل‌گر می‌تواند تعیین کند که سرمایه موردنظر بیش از ارزش واقعیِ خود قیمت دارد یا با قیمتی کمتر از ارزش واقعی درحال عرضه است. سرمایه‌گذاران می‌توانند پیش از تصمیم‌گیری، از نتایج این تحلیل‌ها برای انتخاب سرمایه موردنظرشان استفاده کنند.

در حوزه رمز ارزها، تحلیل فاندامنتال نیازمند زمینه‌ای به‌نام علم تحلیل اطلاعات است که بتواند اطلاعات بلاک چین‌ها را مورد ارزیابی قرار دهد. به شاخص‌های سنجش بنیادی در حوزه رمز ارزها، شاخص‌های آنچین (on-chain metrics) گفته می‌شود. این شاخص‌ها می‌توانند میزان پردازش شبکه بلاک چین، تعداد کسانی که سرمایه موردنظر را برای بازه بلندمدت نگه داشته‌اند، مجموعه آدرس‌ها (کسانی که دارنده‌ی سرمایه موردنظر هستند)، تحلیل تراکنش‌ها و حتی موارد بیشتری را مشخص کنند. باتوجه به اطلاعاتی که از بلاک چین‌های عمومی در دسترس تحلیل‌گران قرار می‌گیرد، آن‌ها می‌توانند عناصر اصلی یک شبکه بلاک چین را ارزیابی کنند و در نهایت یک منظر معتبر درباره آینده سرمایه موردنظر در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهند.

در حالی که تحلیل‌های فاندامنتال در بازارهای سهام و فارکس بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد، در وضعیت کنونی حوزه رمز ارزها کمتر مورد استفاده است. این نوع از سرمایه‌ها به‌قدری  جدید هستند که نمی‌توان به سادگی چهارچوب و استانداردی برای آن‌ها تعیین کرد که ارزش‌شان را به‌دقت مشخص کند. بازار رمز ارزها معمولا به واسطه گمانه‌زنی‌ها و روایات مختلف هدایت می‌شود. به همین خاطر رخداد‌های اساسی تاثیر زیادی بر روند بازار رمز ارزها نمی‌گذارند. با این وجود می‌توان پس از اینکه بازار رمز ارزها نیز به ثبات رسید راه‌هایی برای تحلیل و تخمین ارزش واقعی آن‌ها پیدا کرد.

تحلیل تکنیکال چیست؟ (Technical analysis)

تحلیل تکنیکال با هدف و سازوکار متفاوتی عمل می‌کند. ایده اصلی تحلیل تکنیکال بررسی سوابق حرکات قیمتی برای پی بردن به تغییرات قیمت در آینده بازار است.

پیشنهاد مطالعه: آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال برای تازه‌کارها

تحلیل تکنیکال برای یافتن ارزش واقعی یک سرمایه تلاش نمی‌کند؛ درعوض تاریخچه رفتار معامله‌گران را ارزیابی کرده و سعی می‌کند موقعیت‌های معامله بعدی را باتوجه به سوابق گذشته تعیین کند. این تحلیل می‌تواند شامل تحلیل حرکات قیمتی (price action) و حجم معاملات (volume)، الگوهای نموداری (chart patterns)، نشانه‌های تکنیکی (technical indicators) و ابزارهای دیگر باشد. هدف تحلیل تکنیکال تعیین ضعف و قوت روند بازار در بازه کنونی یا کوتاه‌مدت است.

با توجه به آنچه گفته شد، تحلیل تکنیکال صرفا ابزاری برای پیش‌بینی قیمت در آینده بازار نیست؛ این تحلیل می‌تواند در بحث مدیریت ریسک بسیار مفید واقع شود. از آنجایی که تحلیل تکنیکال می‌تواند یک مدل برای تحلیل ساختار بازار فراهم آورد، معامله‌گران با استفاده از آن می‌توانند در مدیریت معاملات دقیق‌تر عمل کنند. به همین خاطر است که بعضی از تحلیل‌گران تکنیکال را نمی‌توان معامله‌گر به حساب آورد؛ چراکه برخی از آن‌ها صرفا جهت پیداکردن مسیر مدیریت ریسک از این تحلیل‌ها استفاده می‌کنند.

تحلیل تکنیکال در هر یک از بازارهای تجاری کاربرد دارد و در حوزه رمز ارزها نیز به‌شکل گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما آیا واقعا تحلیل تکنیکال مفید است؟ همان‌طور که پیش از این اشاره کردیم، ارزش بازار رمز ارزها معمولا براساس گمانه‌زنی‌ها هدایت می‌شود. همین امر باعث می‌شود بازار رمز ارزها یک موقعیت عالی برای تحلیل‌گران تکنیکال باشد؛ چراکه در فقدان اثرگذاری مسائل فاندامنتال، استفاده از عناصر تحلیل تکنیکال می‌تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.

تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال؛ کدام بهتر است؟

این موضوع کاملا به استراتژی شما در بازارهای تجاری بستگی دارد. در واقع چرا از هردو تحلیل استفاده نکنیم؟ بسیاری از روش‌های تحلیل‌ بازار زمانی بهترین نتیجه را حاصل می‌کنند که ترکیبی از روش‌ها و ابزارهای گوناگون را درنظر گرفته‌اند. از این طریق می‌توانید سرمایه‌های قابل اتکاتری برای سرمایه‌گذاری بیابید. همچنین ترکیب استراتژی‌های مختلف می‌تواند تصمیم‌های تجاری شما را دقیق‌تر و به‌دور از تعصب هدایت کند.

این روش گاهی به‌عنوان استراتژی محل تلاقی (confluence) مطرح می‌شود. معامله‌گرانی که از ترکیب چند تحلیل مختلف استفاده می‌کنند معمولا سود بیشتری از معاملات خود کسب می‌کنند. ایده اصلی آن‌ها این است که موقعیت‌های معامله‌ای که توسط ترکیب چند تحلیل تخمین زده می‌شود قوی‌تر از موقعیت‌هایی است که توسط یک تحلیل پیش‌بینی می‌شود.

پیشنهاد مطالعه: الگوی جهش گربه مرده (Dead Cat Bounce) در تحلیل تکنیکال چیست؟

محرک بازارهای تجاری چیست؟

قیمت یک سرمایه به سادگی از طریق نسبت عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. به عبارتی، قیمت یک سرمایه توسط خریداران و فروشندگان تعیین می‌شود. در عمل، جایی‌که عرضه تقاضا را تامین می‌کند بازار نام دارد. اما چه محرک‌های دیگری می‌تواند روی ارزش بازار‌های تجاری اثرگذار باشند؟

همان‌طور که پیش از این هم اشاره شد، مسائل اساسی روی روند کلی بازار تاثیرگذارند؛ به عنوان نمونه، وضعیت اقتصاد می‌تواند یکی از این عوامل باشد. علاوه ‌بر این، عناصر تکنیکال نیز می‌توانند روند کلی بازار را هدایت کنند؛ به عنوان مثال، مارکت کپ یا ارزش بازار (Market capitalization) یک رمز ارز می‌تواند جزو این عوامل باشد. عوامل دیگری مثل آثار روانی بازار و اخبار جدید هم می‌توانند در روند قیمت‌ها تاثیرگذار باشند.

مواردی که ذکر شد جزو عناصری هستند که باید به آن توجه داشت اما درواقع تعیین‌کننده اصلی قیمت یک سرمایه در هرلحظه، نسبت میان عرضه و تقاضا است.

پیشنهاد مطالعه: رخداد تسلیم بازار (Market Capitulation) در ارزهای دیجیتال چیست؟

روند بازار چیست؟ (Market trend)

روند بازار در واقع برآیند مسیری است که قیمت در یک بازه زمانی طی می‌کند. در تحلیل تکنیکال معمولا روند بازار را با استفاده از تحلیل حرکات قیمتی (price action)، خطوط تعیین‌کننده روند (trend lines) و یا متوسط تغییرات (moving average)، تعیین می‌کنند.

به طور کلی، دو نوع روند برای بازار وجود دارد: صعودی (bull) و نزولی (bear). روند صعودی زمانی رخ می‌دهد که افزایش قیمت به‌طور پیوسته ادامه داشته باشد. به عکس، روند نزولی زمانی رخ می‌دهد که کاهش قیمت به‌شکل پیوسته ادامه یابد. البته بازارهای کم‌نوسان (consolidating) یا محدوده‌ای (sideway) نیز وجود دارند که نمی‌توان روند صعودی یا نزولی خاصی برای آن‌ها تعیین کرد.

روند بازار به این معنا نیست که قیمت همیشه و در هر لحظه براساس روند کلی رفتار می‌کند. به عنوان مثال، یک روند صعودی بلندمدت می‌تواند شامل چندین روند نزولی کوتاه‌مدت باشد. این طبیعت بازار است که همواره دچار نوسان باشد اما روند‌ها تعیین‌کننده برآیند کلی مسیر قیمت‌ها هستند. تمام این‌ها به تایم‌فریمی که با آن کار می‌کنید بستگی دارد. روند بازار در تایم‌فریم‌های بلندمدت اهمیت بیشتری نسبت به روند‌های کوتاه‌مدت دارد.

نکته عجیب درمورد روندها این است که روندها درواقع براساس فهم متعصبانه (hindsight) تعیین می‌شوند. اگر راجع به این ترکیب چیزی نشنیده‌اید، اشاره دارد به لحظه‌ای که افراد خودشان را قانع می‌کنند که پیش‌بینی درستی کرده‌اند و باید به خودشان اعتماد کنند. این اطمینان باعث تصمیم‌ برای ورود به بازار می‌شود و درمجموع می‌تواند روند‌ بازار را تحت‌تاثیر خود قرار دهد.

پیشنهاد مطالعه: شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) چیست؟ چگونه از شاخص ترس و طمع در بازار رمز ارزها استفاده کنیم؟

چرخه در بازار به چه معنا است؟ (Cycle)

شاید شما هم جمله «بازار وارد چرخه شده است» را شنیده باشید. چرخه یک الگو یا روند است که بارها در طول زمان تکرار شده است. به طور کلی چرخه‌های بازار در بازه‌های بلندمدت قابل اتکاتر از شکل‌گیری این چرخه‌ها در بازه کوتاه‌مدت است. همان‌طور که با بررسی نمودار‌های قیمتی بلندمدت یک سرمایه، قادر به تشخیص چرخه‌ها هستید، می‌توانید در نمودارهای یک‌ساعته نیز چرخه‌های کوچک بازار را پیدا کنید.

بازار در ماهیت خودش دارای چرخه است. بررسی چرخه‌ها در بعضی از سرمایه‌ها می‌تواند نتایج بهتری نسبت به دیگر سرمایه‌ها داشته باشد. توجه به این نکته مهم است که ما همواره نمی‌توانیم تعیین کنیم که اکنون بازار در کجای چرخه قرار دارد. تعیین چنین موقعیت‌هایی با محاسبات بسیار دقیق، آن هم پس از شکل‌گیری بخشی از چرخه، امکان‌پذیر است. چرخه‌های بازار به‌ندرت شامل نقاط شروع و پایان مشترک هستند و معمولا در این بخش‌ها تفاوت دارند. همان‌گونه که پیش از این هم اشاره شد، تعیین وضعیت لحظه کنونی در بازارهای مالی کمی دور از انتظار است.

پیشنهاد مطالعه: آموزش روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle) و پیش‌بینی سود و زیان معاملات

ابزار‌ تجاری چیست و به چه معناست؟ (Instrument financial)

به زبان ساده، ابزارهای تجاری همان سرمایه‌های قابل مبادله هستند؛ مثل پول نقد، فلزات گرانبها (طلا و نقره و…)، اسناد مالکیت، مجوز برداشت و پرداخت پول نقد و بسیاری سرمایه‌های قابل مبادله دیگر. ابزارهای تجاری می‌توانند بسیار پیچیده باشند اما در هر حال هرچه باشند و هر کارایی خاصی که داشته باشند، باید قابلیت مبادله داشته باشند.

پیشنهاد مطالعه: مقایسه بیت کوین با طلا و نفت: چه تفاوت هایی وجود دارد؟

ابزارهای تجاری براساس روش‌های گوناگون می‌توانند به دسته‌‌های مختلفی تقسیم شوند. یکی از روش‌های دسته‌بندی ابزارهای تجاری (سرمایه‌ها) تقسیم آن به ابزارهای تجاری نقدی و غیرنقدی (مشتقات) است. همان‌طور که از اسم سرمایه‌های غیرنقدی (مشتقات) مشخص است، این دسته از ابزارهای تجاری خودشان دارای ارزش نیستند و ارزش خود را از جای دیگری تامین می‌کنند (مثل رمز ارزها). همچنین ابزارهای تجاری را به دو دسته مبتنی بر سهام و مبتنی بر اوراق قرضه تقسیم می‌کنند.

اما سوال اینجاست که رمز ارزها در چه دسته‌ای قرار می‌گیرند؟ می‌توانیم از زوایای مختلفی به رمز ارز نگاه کنیم و بر این اساس رمز ارزها می‌توانند در چندین دسته‌بندی مختلف قرار گیرند. ساده‌ترین دسته‌بندی ممکن این است که رمز ارزها سرمایه دیجیتال هستند. با این حال پتانسیل رمز ارزها در ایجاد یک سیستم کاملا نوین اقتصادی و تجاری‌ست که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

از این جهت، رمز ارزها یک سرمایه دیجیتال بسیار جدید هستند. همواره با تکامل اکوسیستم اقتصاد جهان دسته‌بندی‌های جدیدی ظهور می‌کنند که پیش از این امکان‌پذیر نبود. یکی از نمونه‌های این تغییر به‌وجودآمدن صرافی‌های غیرمتمرکز است.

بازار اسپات چیست؟ (Spot market)

بازار اسپات جایی است که معاملات در آن تحت سیستم «تحویل فوری» (immediate delivery) انجام می‌شوند. تحویل (delivery) در این ساختار به معنای مبادله سرمایه با پول نقد است. شاید به‌نظر برسد که این مسئله بدیهی است و تمایزی ایجاد نمی‌کند، اما بسیاری از بازار‌ها وجود دارند که تسویه را بلافاصله انجام نمی‌دهند. به عنوان مثال، در بازارهای آتی (future market) تحویل سرمایه‌ها موکول می‌شود به زمانی در آینده (تاریخ انقضای قرارداد هوشمند).

به عبارتی شما می‌توانید بازار اسپات را به‌عنوان مکانی برای «معاملات نقدی» درنظر بگیرید. چون معاملات در این بازارها در همان لحظه تسویه می‌شوند قیمت لحظه‌ایِ یک سرمایه همان قیمت نقدی آن است.

معاملات مارجین چیست؟ (Margin trading)

معاملات مارجین یک روش معامله است که در آن بخشی از سرمایه به شکل اعتباری تامین می‌شود. در واقع معاملات مارجین نتیجه معامله را (سود یا زیان) چندبرابر می‌کند. حساب مارجین دسترسی معامله‌گران به سرمایه را گسترش می‌دهد و از سوی دیگر باعث کاهش برخی از ریسک‌ها می‌شود. چگونه؟ معامله‌گران با حساب مارجین می‌توانند معامله‌ای با اندازه معاملات قبلی انجام دهند درحالی‌که پول کمتری در صرافی نگه داشته‌اند.

وقتی به حوزه معاملات مارجین ورود کنید حتما کلمه اهرم (leverage) را هم در کنار آن می‌شنوید. مارجین به مقدار سرمایه‌ای که وارد حساب خود کرده‌اید اشاره دارد. اهرم به میزانی که سرمایه و سود و زیان شما افزایش می‌یابد اشاره می‌کند. به عنوان مثال اگر از اهرم ۲x استفاده کنید معامله‌ای که می‌‌توانید وارد آن شوید دوبرابر ارزش پول شماست و سود و زیان آن هم به همین میزان افزایش می‌یابد. اگر از اهرم ۴x استفاده کنید، همه موارد ذکرشده، یعنی حجم معامله، سود و زیان، ۴برابر می‌شود.

اما باید حواس‌تان به نقدینگی خود باشد. هرچه از اهرم قوی‌تری استفاده کنید احتمال نزدیک‌شدن زیان معامله به کل سرمایه اصلی شما (مارجین) بیشتر می‌شود. به عبارتی اگر میزان زیان به حد مارجین برسد معامله به‌شکل خودکار بسته خواهد شد و تمام سرمایه خود را از دست خواهید داد.  بنابراین باید پیش از شروع معاملات مارجین از شرایط و ریسک‌های آن آگاه باشید.

معاملات مارجین در بازار سهام، مواد اولیه و فارکس به شکل گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. همین‌طور استفاده از معاملات مارجین برای تبادلات بیت کوین و دیگر رمز ارزها کاملا مرسوم است. در مدل‌های قدیمی‌تر میزان سرمایه اضافی توسط کارگزاری‌ها به حساب اشخاص اعتبار می‌داد. وقتی وارد بازار‌ رمز ارزها شویم این اعتبار اضافی در ازای پرداخت کارمزد، توسط صرافی‌ها تامین می‌شود. مدل‌ دیگری نیز وجود دارد که در آن سرمایه اضافی توسط دیگر کاربرانِ یک پلتفرم تامین می‌شود. معمولا در این روش نرخ کارمزد تامین سرمایه، متغیر است و توسط بازار آزاد تعیین می‌شود.

پیشنهاد مطالعه: معاملات مارجین ارز دیجیتال به چه معناست؟ (Margin Trading)

بازار مشتقات چیست؟ (Derivative market)

بازار مشتقات جایی‌ست که ارزش سرمایه‌های قابل معامله در آن وابسته به چیز دیگری است. این سرمایه‌ها می‌توانند زیرمجموعه یک سرمایه دیگر یا مجموعه‌ای از سرمایه‌ها باشند. انواع این سرمایه‌ها شامل سهام، اوراق بهادار، کالا، ایندکس بازار و رمز ارزها است.

مشتقات در اصل، قراردادی میان چند شریک است. این سرمایه‌ها قیمت‌شان را از سرمایه‌ای که زیرمجموعه آن قرار دارند کسب می‌کنند. هسته اصلی ایده چنین سرمایه‌هایی همین موضوع است که مشتقات ارزش خود را از سرمایه اصلی کسب می‌کنند. از نمونه‌های مطرح در حوزه مشتقات می‌توان به قراردادهای آتی (future contract)، قرارداد‌های انتخابی (options contract) و سوآپ (swaps) اشاره کرد.

براساس ارزیابی‌ها، بازار مشتقات یکی از بزرگترین بازارهای موجود است. مشتقات می‌توانند برای هر سرمایه و محصولی وجود داشته باشند. حتی مشتقات می‌توانند از خود مشتقات ساخته شوند و ارزش خود را از مشتقات کسب کنند. برخی استدلال می‌کنند که بازار مشتقات در سقوط اقتصادی سال ۲۰۰۸ نیز اثرگذار بوده است.

پیشنهاد مطالعه: بازار مشتقات رمزنگاری چیست؟ (Derivatives)

قراردادهای آتی (Future contract) و قراردادهای پیش‌خرید (Forward contract) به چه معنا هستند؟

قرارداد آتی درواقع نوعی از مشتقات است که به کاربران اجازه می‌دهد قیمت آینده یک سرمایه را تخمین بزنند. این قرارداد شامل توافق طرفین برای تسویه معامله در آینده است که به آن تاریخ انقضای معامله (expiry date) نیز گفته می‌شود. ازآنجایی‌که بحث درباره مشتقات است، این سرمایه می‌تواند زیرمجموعه هر سرمایه‌ای باشد. مثال‌های معمول آن، همان‌طور که پیش از این اشاره شد، سهام، اوراق بهادار، رمز ارزها و… هستند.

تاریخ انقصای قرارداد آتی آخرین روزی است که فعالیت تجاری آن قرارداد خاص ادامه خواهد یافت. در پایان روز انقضا، قرارداد با قیمت لحظه آخر منقضی می‌شود و براساس قیمت ثبت‌شده تسویه می‌گردد. شرایط تسویه از پیش تعیین شده است و می‌تواند به شکل نقدی انجام شود یا به شکل فیزیکی تحویل گردد.

زمانی که تسویه قرارداد فیزیکی است، سرمایه موردنظر مستقیما تحویل می‌گردد. به عنوان مثال، بشکه‌های نفت مستقیما تحویل یکی از طرفین می‌گردد. اما وقتی شرایط تسویه نقدی است، تسویه به‌شکل غیرمستقیم و از طریق تبدیل آن به پول نقد یا رمز ارز انجام می‌شود.

قرارداد آتی مادام‌العمر (Perpetual future contract) چیست؟

سرمایه‌های آتی به کاربران اجازه می‌دهد قیمت آتی سرمایه و محصول موردنظر را تخمین بزنند. اما اگر معامله‌گران بخواهند پس از تاریخ انقصای قرارداد نیز در موقعیت خود باقی بمانند و معامله بسته نشود باید چه‌کار کنند؟ آن‌ها باید وارد قراردادهای آتی مادام‌العمر شوند.

تمایز اصلی قراردادهای آتی مادام‌العمر با قراردادهای آتی معمول این است که این دسته از قراردادها تاریخ انقضا ندارند. در این روش معامله‌گران بدون آنکه نگران اتمام قرارداد خود باشند ‌می‌توانند قیمت‌های آتی را پیش‌بینی کنند.

اما قراردادهای آتی مادام‌العمر مشکلاتی را نیز تولید می‌کنند. به عنوان نمونه اگر قیمت یک سرمایه زیرمجموعه، که تحت یک قرارداد آتی مادام‌العمر معامله شده اختلاف زیادی با قیمت اصلی آن پیدا کند و تاریخ انقضایی هم نداشته باشد در نهایت چه می‌شود؟ چون این دسته از قراردادها تاریخ انقضایی ندارند می‌توانند یک اختلاف شدید و ادامه‌دار را با بازارهای اسپات ایجاد کنند.

به همین دلیل در قراردادهای آتی مادام‌العمر کارمزدی برای دوطرف معامله تعیین می‌شود که باید پرداخت کنند. تصور کنید قیمت یک سرمایه در بازار آتی بالاتر از قیمت آن در بازار اسپات باشد. در این شرایط نرخ پرداخت مثبت می‌شود؛ به این معنا که خریداران بلندمدت باید کارمزد تعیین‌شده را به فروشندگان کوتاه‌مدت پرداخت کنند. این‌کار باعث می‌شود خریداران بلندمدت نیز تصمیم به فروش بگیرند و قیمت بازار آتی به ارزش اصلی سرمایه نزدیک ‌شود. در حالت عکس نیز همین قاعده بازار را متعادل می‌کند؛ وقتی قیمت در بازار آتی پایین‌تر از قیمت در بازار اسپات باشد، نرخ پرداخت منفی می‌شود. در این شرایط فروشندگان کوتاه‌مدت باید کارمزد را به خریداران بلندمدت پرداخت کنند و همین امر باعث می‌شود  فروشندگان وارد معاملات خرید شوند و درنهایت قیمت به قیمت بازار اسپات نزدیک شود.

می‌توان این‌طور خلاصه کرد که وقتی نرخ پرداخت مثبت است معامله‌گران بلندمدت کارمزدی را به معامله‌گران کوتاه‌مدت پرداخت می‌کنند و وقتی نرخ پرداخت منفی است، معامله‌گران کوتاه‌مدت کارمزدی را به معامله‌گران بلندمدت می‌پردازند. استفاده از قراردادهای آتی مادام‌العمر در مبادلات بیت کوین و رمز ارز محبوبیت بالایی دارد.

قرارداد انتخابی یا آپشن چیست؟ (Option contract)

قرارداد آپشن یکی از انواع مشتقات است که به معامله‌گران اجازه می‌دهد یک سرمایه را در آینده و به قیمت مشخصی بخرند یا بفروشند. تفاوت قراردادهای آپشن با قراردادهای آتی این است که در دسته اول، معامله‌گر مجبور به تسویه معامله نیست.

هنگامی که معامله‌گران وارد یک قرارداد آپشن می‌شوند جهت قیمت (روند بازار) را پیش‌بینی می‌کنند. در قراردادهای آپشن دو امکان متفاوت وجود دارد؛ انتخاب روند صعودی یا call option و انتخاب روند نزولی یا put option. انتخاب روند صعودی به این معناست که شما پیش‌بینی می‌کنید قیمت در آینده بالاتر می‌رود و انتخاب روند نزولی به این معناست که تخمین می‌زنید قیمت در آینده پایین خواهد آمد.

مانند دیگر انواع مشتقات، قراردا‌دهای آپشن نیز می‌توانند شامل همه انواع سرمایه‌ شوند. در قراردادهای آپشن می‌توان از استراتژی‌های پیچیده و روش‌های مدیریت ریسک مثل روش پوششی (hedging) استفاده کرد. در حوزه رمز ارزها قراردادهای آپشن می‌توانند برای استخراج‌کننده‌هایی که می‌خواهند منابع بزرگ رمز ارزهای خود را حفظ کنند، بسیار مفید واقع شود. استخراج‌کننده‌ها با این روش می‌توانند از سرمایه‌های خود در برابر اتفاقاتی که می‌تواند دارایی‌ آن‌ها را تهدید کند، محافظت کنند.

پیشنهاد مطالعه: چگونه از معاملات آپشن (Option) یا اختیار معامله کسب سود کنیم؟

بازار فارکس چیست؟ (Forex market)

بازار تبادل خارجی یا فارکس، جایی‌ست که معامله‌گران می‌توانند ارز یک کشور را با ارز کشورهای دیگر مبادله کنند. درواقع فارکس بازاری است که نرخ تبادلات ارز را در سراسر جهان تعیین می‌کند.

ممکن است ارز را یک سرمایه مطمئن به حساب آوریم. حتی استیبل کوین‌ها از نگاه تئوری به ‌خاطر ایمن‌بودن درمقابل نوسانات مطرح شده‌اند. هرچند این تئوری در خیلی از مواقع درست است اما بازار ارزها نیز گاهی نوسانات بزرگی را تجربه می‌کند. ارزش ارزها باتوجه به نسبت عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. علاوه بر این، بازار ارزها می‌تواند تحت‌تاثیر تورم یا دیگر نیرو‌های بازار (معاملات و سرمایه‌گذاری‌ها و مسائل سیاسی مهم در سطح جهانی) واقع شوند.

جفت ارزهای فارکس ممکن است توسط ارگان‌ها و افراد مختلفی تبادل شوند. بانک‌های سرمایه‌گذار، بانک‌های مرکزی کشورها، بنگاه‌های اقتصادی، شرکت‌های بازرگانی، دلال‌های ارز، افراد مستقل و… . علاوه بر این بازار فارکس می‌تواند یک مسیر تبدیل ارز برای معاملات بزرگ بین‌المللی نیز به حساب آید.

بازار فارکس یکی از محورهای اصلی اقتصاد مدرن جهان است و از منظر حجم مبادله و گردش نقدینگی، بزرگترین بازار جهان محسوب می‌شود.

توکن اهرمی چیست؟ (Leveraged token)

توکن‌های اهرمی سرمایه‌های قابل مبادله‌ای هستند که می‌توانند براساس قیمت رمز ارزها برای شما افزایش اعتبار ایجاد کنند؛ بدون اینکه بخواهید حساب خود را به‌عنوان یک حساب اهرمی مدیریت کنید یا نگران ازدست‌رفتن مارجین و بسته‌شدن معامله باشید.

توکن‌های اهرمی یک سرمایه نوین هستند که صرفا به کمک قدرت بلاک چین‌ها به‌وجود آمده‌اند و اولین‌بار توسط صرافی FTX معرفی شدند. این توکن‌ها مورد استقبال قرار گرفتند و در جاهای مختلفی پیاده‌سازی شدند؛ اما ایده اصلی آن همچنان ثابت است: تبدیل‌کردن معاملات اهرمی باز به توکن. اما این گزاره به چه معناست؟

توکن‌های اهرمی در عمل همان قراردادهای آتی مادام‌العمر را در چارچوب توکن‌ها شبیه‌سازی می‌کنند. اگر به یاد داشته باشید اشاره کردیم که مشتقات می‌توانند از مشتقات دیگر هم به‌وجود آیند. توکن‌های اهرمی مثال خوبی برای این مطلب هستند. توکن‌های اهرمی درواقع مشتق‌شده از قراردادهای آتی هستند و ارزش آن‌ها براساس قراردادهای آتی مشخص می‌شود.

استراتژی معامله چیست؟

استراتژی معامله به زبان ساده برنامه‌ای است که معامله‌گران برای انجام معاملات، طبق آن رفتار می‌کنند. انجام معاملات و رسیدن به هدف‌گذاری‌های مالی با یک استراتژی واحد صورت نمی‌گیرد. انتخاب استراتژی مناسب کاملا به شخصیت و اهداف تجاری معامله‌گر وابسته است. اما مستقل از اهداف تجاری، شما باید همواره برنامه خاصی برای معاملات خود داشته باشید تا در مواقع مورد نیاز از تصمیمات احساسی شما جلوگیری کند. این برنامه می‌تواند در تعیین انتخاب سرمایه‌ی مورد مبادله، چگونگی روند معامله و نقاط ورود و خروج از معامله مفید واقع شود. در ادامه‌ تلاش می‌کنیم برخی از این استراتژی‌ها را به اجمال توضیح دهیم.

مدیریت پورتفولیو چگونه انجام می‌شود؟ (Portfolio management)

مدیریت پورتفولیو مجموعه اقداماتی‌ست که در راستای سازمان‌دهی تمام سرمایه‌گذاری‌های یک سرمایه‌گذار انجام می‌شود. پورتفولیو خود مجموعه‌ای از سرمایه‌های گوناگون است.‌ اگر فردی به معامله در بازار رمز‌ ارزها اشتغال داشته باشد، این مجموعه می‌تواند شامل بیت کوین، دیگر ارزهای دیجیتال و توکن‌ها باشد.

در قدم اول باید انتظارتان را از این سبد سرمایه‌گذاری (پورتفولیو) مشخص کنید. آیا شما به دنبال یک سبد سرمایه‌گذاری هستید که از نوسانات بازار در امان باشد؟ یا مجموعه‌ای از سرمایه‌های پرریسک‌تر را انتخاب می‌کنید و انتظار دارید در یک دوره کوتاه به بازده بیشتری دست یابید؟

باید این موضوع را درنظر بگیرید که چگونه و از چه روشی حدا‌کثر بازده مالی را از پورتفولیوی خود به‌دست آورید. بعضی افراد استراتژی‌های منفعلانه را برای مدیریت سبد سرمایه‌گذاری خود انتخاب می‌کنند. این افراد پس از اینکه سرمایه مورد مبادله را انتخاب می‌کنند و وارد معامله می‌شوند، منتظر رسیدن به نقطه مطلوب می‌مانند. برخی دیگر از افراد، استراتژی‌های فعالانه را در معاملات خود به‌کار می‌گیرند. این افراد به شکل پیوسته وارد معاملات شده و از آن خارج می‌شوند و از نوسانات بازار کسب سود می‌کنند.

مدیریت ریسک چیست؟ (Risk management)

مدیریت ریسک یک عنصر حیاتی برای یک تجارت موفق است. برای شناخت این حوزه باید ابتدا به ریسک‌های متفاوتی که امکان دارد با آن‌ها مواجه شوید، آگاه باشید.

ریسک بازار: احتمال ضرری که به واسطه افت ارزش سرمایه‌ی مورد مبادله، دارایی شما را تهدید می‌کند.

ریسک نقدینگی: احتمال ضرری که به واسطه سرمایه‌گذاری در بازارهای نقدی و پیدانشدن خریدار برای سرمایه شما، دارایی شما رو تهدید می‌کند.

ریسک عملکرد: احتمال ضرری که از خطای انسانی، خطای نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری و یا سوءاستفاده کارمندان یک مجموعه از موقعیت‌شان، ناشی می‌شود.

ریسک سیستماتیک: احتمال ضرری که به واسطه خطای برخی از عناصر یک صنعت، برای همه بخش‌ها ایجاد می‌شود. به عنوان نمونه، در سال ۲۰۰۸ اعلام ورشکستی برادران Lehman تاثیر مهمی بر کل اقتصاد جهان گذاشت.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید شناخت ریسک از انتخاب سرمایه‌های مورد مبادله آغاز می‌شود؛ اما در این مسیر باید عوامل داخلی و خارجی موثر در ریسک را نیز درنظر بگیرید. در قدم بعد باید این موضوع را ارزیابی کنید که چقدر با موارد ایجاد ریسک مواجه خواهید شد و در مواجهه با آن باید چگونه رفتار کنید.

با ارزیابی خطرات مذکور و پی بردن به تأثیر احتمالی آن‌ها در موارد گوناگون، می‌توانید آن‌ها را درجه‌بندی کرده و استراتژی‌ها و واکنش‌های مناسب را طراحی کنید. به عنوان نمونه، ریسک سیستماتیک را می‌توان با تنوع سرمایه‌گذاری کاهش داد و با استفاده از تعیین حد ضرر برای معاملات، می‌توان ریسک بازار را به حداقل رساند.

معاملات روزانه چیست؟ (Day trading)

معاملات روزانه یکی از انواع استراتژی‌های معامله است که شامل ورود به معامله و خروج از آن در طول یک روز است. این اصطلاح از بازارهای قدیمی‌تر به یادگار مانده است؛ دوره‌ای که بازارها فقط در محدوده زمانی مشخصی باز بودند و معامله‌گران تا پایان زمان مشخص‌شده از معاملات خود خارج می‌شدند.

همان‌طور که حتما می‌دانید بازار رمز ارزها بسته نمی‌شود و معامله‌گران می‌توانند در همه روز‌ها و در تمام ساعات معاملات خود را انجام دهند. اما همچنان معاملات روزانه به عنوان یک استراتژی در بازار رمز ارزها نیز کاربرد دارد. هرچند بازار همواره باز است اما معامله‌گرانی هستند که فاصله ورود و خروج از معامله آن‌ها کمتر از ۲۴ساعت است.

در معاملات روزانه، معامله‌گران معمولا با تکیه بر تحلیل‌های تکنیکال، سرمایه موردنظر خود را انتخاب می‌کنند. ازآنجایی‌که میزان سود حاصل از معامله در این بازه زمانی کوتاه کم است، معامله‌گران سعی می‌کنند با انجام چندین معامله با سرمایه‌های مختلف، بازده و سود خود را افزایش دهند.

واضح است که استراتژی معاملات روزانه جزو استراتژی‌های فعالانه به‌حساب می‌آید. این روش می‌تواند سود بالایی برای معامله‌گر حاصل کند و از طرفی با ریسک بالایی نیز همراه است؛ به همین خاطر استفاده از این استراتژی به معامله‌گران حرفه‌ای توصیه می‌شود.

پیشنهاد مطالعه: آموزش اصول ترید روزانه ارز دیجیتال (Day Trading)

سویینگ تریدینگ یا نوسان‌گیری چیست؟ (Swing trading)

در این استراتژی هدف معامله‌گران کسب سود با استفاده از روند کلی تغییر قیمت (trends) است. تفاوت نوسان‌گیری با معاملات روزانه، افق زمانی آن‌ است. در روش نوسان‌گیری، یک معامله می‌تواند از چند روز تا چند ماه باز بماند.

در این استراتژی معامله‌گران معمولا به‌دنبال سرمایه‌هایی هستند که کمتر از ارزش واقعی قیمت دارند و احتمال می‌رود قیمت آن‌ها افزایش یابد. درصورت یافتن چنین موقعیتی سرمایه موردنظر را خریداری کرده و وقتی قیمت افزایش یافت می‌فروشند و از این طریق منافع مالی خود را گسترش می‌دهند. همچنین این معامله‌گران می‌توانند سرمایه‌ای را بیابند که بیشتر از ارزش واقعی خود قیمت دارد و در این صورت وارد معامله فروش شوند و با کاهش قیمت، کسب سود کنند.

مانند استراتژی معاملات روزانه، نوسان‌گیر‌ها نیز برای تعیین سرمایه و حدود معامله خود از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. البته از آنجایی که نوسان‌گیرها در بازه زمانی طولانی‌تری معامله می‌کنند، استفاده از تحلیل فاندامنتال نیز می‌تواند موثر واقع شود.

نوسان‌گیری برای معامله‌گران مبتدی بهتر از معاملات روزانه است؛ چراکه بازه زمانی طولانی‌تر، استرس و فشار کمتری را به معامله‌گر تحمیل می‌کند. سرعت عملکرد و تصمیم‌گیری در معاملات روزانه اهمیت بیشتری دارد و به همین واسطه از ریسک بیشتری نیز برخوردار است. اما در نوسان‌گیری این سرعت و به همان نسبت ریسک معامله کاهش می‌یابد.

پیشنهاد مطالعه: توضیح کامل سوئینگ تریدینگ یا نوسان‌ گیری ارز دیجیتال

معاملات پوزیشن چیست؟ (Position trading)

معاملات پوزیشن (یا معامله در راستای روند بازار) یکی از استراتژی‌های بلندمدت است. معامله‌گران در این روش سزمایه موردنظر خود را خریداری می‌کنند و برای یک مدت طولانی (معمولا چندین ماه) نگه می‌دارند. هدف این معامله‌گران فروش این سرمایه در قیمتی بالاتر است.

چیزی که معاملات پوزیشن را از نوسان‌گیری متمایز می‌کند، ایده اصلی ورود به معامله است. معامله‌گرانی که از استراتژی معاملات پوزیشن استفاده می‌کنند، معیار خود را روند کلی بازار در بازه‌های طولانی‌مدت قرار می‌دهند و در همان جهت وارد معامله می‌شوند؛ درصورتی‌که نوسان‌گیرها سعی می‌کنند تغییرات قیمت را پیش‌بینی کنند و ممکن است این پیش‌بینی برخلاف روند اصلی بازار باشد.

جای تعجب ندارد که معامله‌گران پوزیشن برای تحلیل بازار از تحلیل‌های فاندامنتال استفاده می‌کنند؛ چراکه در افق طولانی‌مدت تاثیر رخدادهای اساسی در وضعیت بازار محسوس است و باید پیگیری شود. البته این به معنای عدم استفاده از تحلیل تکنیکال نیست. هنگامی که معامله‌گران پوزیشن برای تعیین ادامه یک روند از تحلیل‌های فاندامنتال استفاده می‌کنند، شاخص‌های تکنیکال می‌تواند در تشخیص احتمال تغییر روند به آن‌ها کمک کند.

همانند نوسان‌گیری، معاملات پوزیشن نیز می‌تواند یک استراتژی مناسب برای مبتدی‌ها باشد. افق زمانی بلندمدت، این امکان را به معامله‌گران می‌دهد که با آرامش بیشتری وضعیت را ارزیابی کنند و راجع به معاملات خود تصمیم‌ بگیرند.

پیشنهاد مطالعه: حفظ موقعیت؛ روشی برای سرمایه‌گذاری و ترید در مارکت رمزارزها

اسکالپینگ (Scalping) چیست؟

در میان استراتژی‌های مورد بحث، اسکالپینگ کمترین افق زمانی را دارد و به‌عنوان سریع‌ترین، شناخته می‌شود. ایده اصلی این روش استفاده از تغییرات بسیار کم قیمت برای کسب سود است. اما به‌خاطر همین میزان کم تغییرات قیمتی و طبیعتا سود پایین هر معامله، تعداد معاملات باید افزایش یابد. در این روش، معاملات می‌توانند از چنددقیقه تا چندثانیه باز باشند. در اکثر موارد از تحلیل تکنیکال به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی تغییرات قیمت، پیداکردن فرصت مناسب (حداقل اختلاف قیمت عرضه و تقاضا) و عوامل موثر دیگر، استفاده می‌شود. باتوجه به افق زمانی بسیار کوتاه‌مدت، میزان سود در حدود کمتر از ۱درصد است؛ اما اسکالپینگ استراتژی تعدد معامله است که امکان بازده بالا را فراهم می‌کند.

پیشنهاد مطالعه: اسکالپینگ چیست؟ (scalping) معرفی بهترین استراتژی اسکالپینگ

اسکالپینگ به‌هیچ‌وجه مناسب معامله‌گران مبتدی نیست. داشتن درک عمیقی از بازار و پلتفرمی که با آن کار می‌کنید در کنار تسلط به تحلیل تکنیکال جزو عناصر حیاتی موفقیت در این حوزه به حساب می‌آید. برای کسانی که به این عناصر آگاهی دارند و می‌توانند از تغییرات بسیار کوچک بازار کسب سود ‌کنند، اسکالپینگ می‌تواند منافع گسترده‌ای به همراه داشته باشد.

پیشنهاد مطالعه: استراتژی‌های اسکالپینگ (Scalping) در ترید رمزارزها

تخصیص و تنوع سرمایه چگونه است؟

تخصیص سرمایه و تنوع سرمایه، اصطلاحی است که معمولا به‌جای یکدیگر استفاده می‌شوند و به یک مفهوم اشاره دارد. حتما قانون معروف «نباید همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد چید» را شنیده‌اید. چیدن همه تخم‌مرغ‌ها در یک سبد یک نقصان جدی را شکل می‌دهد. همین امر راجع به سرمایه و دارایی شما نیز صادق است. سرمایه‌گذاری کل دارایی موجود در یک جای خاص، همواره ریسک بالایی را به شما تحمیل می‌کند. اگر کل دارایی خود را به سهام یک ‌شرکت اختصاص دهید، فروپاشیدن آن شرکت می‌تواند تمام دارایی شما را در یک لحظه از بین ببرد.

این موضوع نه تنها راجع به یک سرمایه خاص، بلکه راجع به یک دسته از سرمایه‌ها نیز صادق است. در رکودهای بزرگ تجاری، کل بازار سهام دچار افت ارزش شدید خواهد شد؛ به عبارتی تمامی سهم‌ها سقوط می‌کنند؛ چراکه تمامی سهم‌ها از جهتی به هم پیوسته‌ و وابسته‌اند.

تنوع سرمایه‌گذاری به این معنا نیست که صدها رمز ارز را در سبد سرمایه‌گذاری خود قرار دهید. تصور کنید حکومت‌ها به یکباره فعالیت صنعت رمز ارزها را ممنوع کنند یا ظهور کامپیوترهای کوانتومی باعث بی‌اعتبارشدن فرآیند رمزنگاری در جهان رمز ارزها شود. هر یک از این اتفاقات می‌تواند تاثیر عمیقی بر تمام حوزه رمز ارزها بگذارد. به عبارتی تمام رمز ارزها مثل تمام سهم‌ها جزو یک دسته قرار می‌گیرند و هر اتفاقی در آن حوزه بر تمامی آن‌ها اثرگذار است.

به همین خاطر وضعیت ایده‌آل آن است که دارایی خود را میان چند دسته مختلف پخش کنند. در این روش اگر یکی از دسته‌ها دچار ضعف شده باشد، بر دیگر دسته‌ها تاثیر نمی‌گذارد. برنده جایزه نوبل، Harry Markowitz، این ایده را به عنوان تئوری پورتفولیوی مدرن مطرح کرد. این تئوری درواقع به ترکیبی از سرمایه‌گذاری‌ها می‌پردازد که در آن نوسان و ریسک به حداقل برسد و منافع مالی به بهینه‌ترین نحو ممکن، تامین شود.

تئوری داو (Dow) چیست؟

تئوری Dow یک پلتفرم تجاری است که از ایده‌های Charles Dow الگو گرفته است. Dow وال استریت ژورنال را بنیان‌گذاری کرد و در شکل‌گیری اولین شاخص‌های سهام آمریکا، که با عنوان میانگین حمل و نقل Dow Jonez (DJTA) و میانگین صنعتی Dow Jonez (DJIA) شناخته شده‌اند، نقش مهمی ایفا کرد.

اگرچه تئوری Dow Jonez به دست خودش گردآوری و تدوین نشد، اما می‌توان مجموعه‌ای از قوانین و قواعد بازار را در دست‌نوشته‌هایش یافت. ما در ادامه به برخی از این قواعد می‌پردازیم.

همه‌چیز قیمت‌گذاری می‌شود: Dow طرفدار نظریه بازار کامل بود. در این نظریه بازار‌ها تمام اطلاعات مربوط به یک سرمایه را در قیمتش منعکس می‌کنند.

روندهای بازار: Dow بخش عمده اعتبار خود را به‌خاطر تئوری دسته‌بندی روند بازار‌های تجاری کسب کرده است؛ همان تئوری‌هایی که اکنون ما برای تحلیل بازار از آن‌ها استفاده می‌کنیم. در این تئوری درباره تفاوت میان روند‌های اولیه، ثانویه و روند‌هایی که بعد از این دو روند ایجاد می‌شوند، بحث شده است.

مراحل روند‌ مقدماتی: Dow معتقد بود روند اولیه از سه مرحله تشکیل شده است: انباشت، شراکت عمومی، افزایش قیمت و توزیع آن.

روابط ایندکس‌ها: Dow معتقد بود یک روند قابل اطمینان نیست مگر در دو یا چند بازار دیگر هم مشاهده و تایید شود.

اهمیت حجم معاملات: Dow معتقد بود که یک روند زمانی قابل اطمینان است که حجم معاملات در آن بالا باشد.

اعتبار روند و واژگونی:Dow  معتقد است که یک روند تا زمانی که تغییر شدیدی (واژگون شدن‌) در آن رخ ندهد همچنان معتبر است.

یادآوری این نکته ضروری است که تئوری Dow مجموعه‌ای از قواعد مطلق و قطعی نیست، بلکه صرفا یک نظریه است. اما این تئوری بسیار تاثیرگذار بوده و امروزه انبوهی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران براساس قواعد تئوری Dow اهداف تجاری خود را محقق می‌سازند.

پیشنهاد مطالعه: نظریه‌ داو (Dow Theory) چیست و چطور از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟

تئوری امواج‌ الیوت (Elliott Waves) چیست؟

تئوری امواج الیوت قواعدی است که توضیح می‌دهد چگونه بازار در حرکاتش از فضای روانی شرکای خود تبعیت می‌کند. هرچند این قواعد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما امواج الیوت به عنوان یک شاخص مستقل مطرح نشده است. اما با این حال این تئوری ابزاری است برای شناخت ساختار بازار. به‌طورکلی الگوی امواج الیوت به عنوان یک الگوی هشت موجی که پشت سر هم قرار می‌گیرند، شناخته می‌شود. هرکدام از این موج‌ها می‌توانند محرک یا اصلاحی باشند. شما می‌توانید در نمودار قیمتی خود ۵ موج محرک در جهت روند اصلی بازار و ۳ موج اصلاحی در خلاف جهت اصلی بازار داشته باشید.

همچنین امواج الیوت دارای ساختار fractal هستند؛ به این معنا که اگر شما یک موج را بزرگنمایی کنید می‌توانید مشاهده کنید که خودش از یک الگوی ۸ موجی تشکیل شده است. همچنین می‌توانید با بررسی تایم‌فریم‌های طولانی‌مدت مشاهده کنید که مجموعه ۸ موجی مقابل شما یکی از امواج یک الگوی بزرگ‌تر است.

نظرات گوناگونی راجع به تئوری امواج الیوت مطرح شده است. برخی منتقدانِ این تکنیک باور دارند این روش کاملا سوبژکتیو است؛ یعنی کاربران این تئوری به هرطریقی که نمودارها را بررسی کنند می‌توانند به دلخواه امواج موردنظر را بیابند و به عبارتی قاعده محدودکننده‌ای که صحت یک تحلیل را تایید و دیگری را رد کند، وجود ندارد.

همان‌طور که راجع به تئوری داو نیز گفتیم، تئوری امواج الیوت نیز شامل قواعد قطعی و مطلق نیست. اما بسیاری از تحلیل‌گران با استفاده از این تئوری در کنار دیگر تئوری‌های تحلیل بازار توانسته‌اند به موفقیت‌های چشم‌گیری دست یابند.

پیشنهاد مطالعه: معرفی نظریه امواج الیوت (Elliott Wave) و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

روش وایکوف (Wyckoff method) چیست؟

روش Wyckoff یک استراتژی معامله‌گری و سرمایه‌گذاری است که در سال ۱۹۳۰ توسط Charles Wyckoff تدوین شده است. کار او یکی از پایه‌های اصلی شکل‌گیری تحلیل تکنیکال مدرن بود.

Wyckoff سه قانون بنیادی را مطرح کرد: قانون عرضه و تقاضا، قانون علت و معلول و قانون تلاش و نتیجه. او همچنین تئوری انسان ترکیبی (composite man) را که مکمل نظریه «شکست روند اولیه بازار» Dow بود را تدوین کرد که در جهان معاملات و بازار‌های مالی خصوصا معاملات رمز ارزی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

از نگاه عملی روش Wyckoff از پنج مرحله تشکیل شده که به ترتیب زیر می‌توان آن را توصیف کرد:

مشخص کردن روند: روند درحال‌حاضر چه وضعیتی دارد و وضعیت آن در آینده چگونه است؟

انتخاب سرمایه قدرتمند: آیا شما در راستای روند بازار حرکت می‌کنید و یا برخلاف آن؟

انتخاب سرمایه با دلایل کافی: آیا دلایل کافی برای ورود به معامله دارید؟ آیا سود حاصل از این معامله ارزش چنین ریسکی را دارد؟

ارزیابی احتمال تغییرات: آیا آزمایش‌های خرید و فروش Wyckoff به حرکات قیمتی آتی اشاره دارد؟  قیمت و حجم معاملات چه افقی را نشان می‌دهند؟ آیا سرمایه موردنظر آماده تغییر است؟

زمان ورود به معامله: وضعیت سرمایه‌های مختلف نسبت به کل بازار چگونه است و چه زمانی بهترین زمان ورود به معامله است؟

روش Wyckoff تقریبا یک قرن پیش تدوین شده است، اما همچنان بسیار پر کاربرد است. حوزه تحقیقات Wyckoff بسیار گسترده است و مواردی که برشمردیم تنها بخشی از تحقیقات اوست. ما توصیه می‌کنیم که آثار او را به شکل جدی‌‌تر مورد مطالعه و بررسی قرار دهید؛ چراکه تسلط به دانش فنی و تحلیل عمیق برای ورود به حوزه بازارهای تجاری ضروری است.

پیشنهاد مطالعه: الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟ آموزش تحلیل وایکوف بیت کوین

استراتژی خریدن و نگه‌داشتن به چه معناست؟

همان‌طور که از اسم این استراتژی پیداست، خریدن و نگه‌داشتن اشاره به خرید یک سرمایه و نگه‌داشتن آن دارد. این روش یک استراتژی بلندمدت و منفعلانه است که سرمایه‌گذار پس از خریداری سرمایه موردنظر آن را رها می‌کند. بهترین مثال در این حوزه، برخی از سرمایه‌گذاران حوزه رمز ارزها هستند که یک رمز ارز را خریداری می‌کنند و برای چندین سال اقدام به فروش آن نمی‌کنند.

این استراتژی برای کسانی که ترجیح می‌دهند فعالیت زیادی نداشته و نگران نوسان‌های بازار نباشند، یک مزیت محسوب می‌شود. از طرفی این روش نیازمند صبوری قابل توجه سرمایه‌گذار است. افرادی که با این استراتژی پیش می‌روند نباید به فروش سرمایه خود فکر کنند یا به آن نیاز داشته باشند.

پیشنهاد مطالعه: هودل (HODL) کردن چیست؟ امن‌ترین استراتژی سرمایه‌گذاری بلندمدت!

سرمایه‌گذاری ایندکس چیست؟ (Index investing)

سرمایه‌گذاری ایندکس را می‌توان نوعی از استراتژی «خریدن و نگه‌داشتن» به‌حساب آورد. همان‌طور که از نام این روش پیداست، سرمایه‌گذاران در این استراتژی تلاش می‌کنند از تغییرات سرمایه در یک ایندکس خاص، کسب سود کنند. آن‌ها می‌توانند این‌کار را با خرید یک سرمایه خاص یا سرمایه‌گذاری در یک صندوق سرمایه‌گذاری، به انجام برسانند.

این استراتژی نیز یک روش منفعلانه است. سرمایه‌گذاران می‌توانند با انتخاب چندین سرمایه، بدون نگرانی از نوسان‌های بازار به بازده طولانی‌مدت سرمایه خود امیدوار باشند.

معاملات کاغذی چیست؟ (Paper trading)

معاملات کاغذی می‌تواند با هر یک از انواع استراتژی‌ها انجام شود، با این تفاوت که معامله‌گر صرفا وانمود می‌کند که خرید و فروشی صورت می‌گیرد و در واقع معامله‌ای انجام نمی‌شود. معاملات کاغذی روشی است که مبتدی‌ها (یا حتی با تجربه‌ها) می‌توانند از آن برای یادگیری یا آزمایش استراتژی‌ها استفاده کنند، بدون آنکه دارایی خود را وارد بازار کنند.

به عنوان نمونه، تصور کنید شما استراتژی خاصی برای کسب سود از نمودار حرکات قیمتی بیت کوین کشف کردید. پیش از آنکه تمام دارایی خود را وارد بازار کنید می‌توانید با معاملات کاغذی استراتژی خود را آزمایش کنید و از نتیجه تحلیل خود آگاه شوید. انجام این‌کار بسیار ساده است. کافی است قیمت ورود به معامله و خروج از آن را بدانید. رابط کاربری ساده‌ای که پلتفرم‌های معامله‌گری در اختیار شما می‌گذارند به سادگی می‌تواند در انجام معامله شما را یاری کند.

مزیت اصلی معاملات کاغذی این است که شما می‌توانید بدون آنکه پولی از دست دهید استراتژی‌های مختلف را آزمایش کنید و اگر چیزی اشتباه باشد، آن را اصلاح کنید. شما می‌توانید با استفاده از این روش سیاست‌های تجاری خود را طوری بهینه‌سازی کنید که ریسک آن به حداقل برسد. البته باید این موضوع را هم درنظر بگیرید که معاملات کاغذی درک محدودی از فضای بازار به شما می‌دهد و با فضای واقعی تفاوت دارد. معاملات کاغذی بدون شبیه‌سازی دقیق می‌تواند اطلاعات اشتباهی راجع به قیمت‌ها و کارمزدها به شما بدهد؛ به همین خاطر باید در انتخاب پلتفرم معاملات کاغذی دقت لازم را داشته باشید.

ورود به معامله‌ی خرید یا وضعیت لانگ به چه معناست؟ (Long position)

وضعیت لانگ به این معناست که سرمایه‌ای با انتظار اینکه قیمتش افزایش می‌یابد، خریداری شود. وضعیت لانگ به‌شکل معمول‌ در بازار مشتقات و فارکس مورد استفاده قرار می‌گرفته، اما امروزه در همه بازارهای مالی کاربرد دارد و خریدن یک سرمایه در بازارهای اسپات و امید به بالارفتن قیمت نیز یک وضعیت لانگ محسوب می‌شود.

وارد معامله‌ی خرید شدن (long position) یکی از مرسوم‌ترین روش‌های سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی است، بخصوص برای کسانی که این‌کار را به‌تازگی شروع کرده‌اند. به‌طورکلی وضعیت‌های لانگ، مثل استراتژی خریدن و نگه‌داشتن، براساس یک پیش‌فرض محوری شکل می‌گیرد، آن‌هم افزایش قیمت سرمایه موردنظر در آینده دور یا نزدیک است. در مثالی که ذکر شد (استراتژی خریدن و نگه‌داشتن)، افق انتظار بلندمدت‌تر است.

بودن در وضعیت لانگ به این معنا نیست که شما صرفا از بالارفتن قیمت کسب سود کنید. به عنوان مثال، می‌توان از توکن‌های اهرمی به‌عنوان مثال نقض نام برد. BTCDOWN توکنی است که قیمت آن در رابطه‌ی معکوس با قیمت بیت کوین تغییر می‌کند. به عبارتی، زمانی‌که قیمت بیت کوین کاهش می‌یابد، قیمت BTCDOWN افزایش می‌یابد و هنگامی که قیمت بیت کوین افزایش می‌یابد، قیمت BTCDOWN کاهش پیدا می‌کند. باتوجه به این امکان، شما می‌توانید در هنگام سقوط قیمت بیت‌کوین وارد یک وضعیت لانگ در BTCDOWN شوید و از بالارفتن قیمت کسب سود کنید.

ورود به معامله فروش یا وضعیت شورت به چه معناست؟ (Short Position)

وضعیت شورت به معنای فروش یک سرمایه با انتظار خرید آن در قیمتی پایین‌تر است. وضعیت شورت ارتباط نزدیکی با معاملات مارجینی دارد. به همین ترتیب این وضعیت می‌تواند درمورد سرمایه‌های غیرنقدی نیز مصداق داشته باشد. در بازار مشتقات نیز وضعیت شورت مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند در بازار‌های اسپات نیز کاربرد داشته باشد. اما سازوکار وضعیت شورت چگونه است؟

وضعیت شورت در بازارهای اسپات معنای سا‌ده‌ای دارد. اجازه دهید با یک مثال این مفهوم را برایتان توضیح دهیم. تصور کنید شما از پیش، مقداری بیت کوین داشتید و به این خاطر که گمان می‌کنید قیمت سقوط کند، سرمایه بیت کوینی خود را در ازای دلار می‌فروشید و انتطار آن را دارید که سرمایه موردنظر را در قیمت پایین‌تر دوباره خریداری کنید. در این حالت شما وارد وضعیت شورت بیت کوین شده‌اید. به عبارتی، ورود به معامله فروش در اوج قیمتی و خریداری آن در کف قیمتی، وضعیت شورت را رقم می‌زند. همان‌طور که گفته شد، این وضعیت ساده و روشن است. اما سازوکار وضعیت شورت در سرمایه‌های غیرنقدی چگونه است؟

شرایط در بازارهای غیرنقدی کمی متفاوت است. در این حوزه شما سرمایه‌ای که تصور می‌کنید دچار افت قیمت خواهد شد را انتخاب کرده و به میزان مشخصی از آن سرمایه را قرض می‌گیرید. این سرمایه می‌تواند سهام، رمز ارز یا دیگر انواع سرمایه باشد. شما بلافاصله پس از گرفتن سرمایه آن را می‌فروشید. اگر روند بازار همان‌طور که شما پیش‌بینی کرده‌اید، تغییر کند و قیمت کاهش یابد، همان مقدار از سرمایه‌ای که قرض گرفته‌اید را در قیمت پایین‌تر دوباره خریداری می‌کنید. حال سرمایه‌ای که قرض گرفته‌اید را پس می‌دهید و از اختلاف قیمت ایجادشده کسب سود خواهید کرد. این اختلاف همان اختلاف قیمتی است که شما از فروش سرمایه و بازخرید آن در قیمت پایین‌تر، ایجاد کرده‌اید.

به عنوان نمونه، وضعیت شورت بیت کوین را در یک بازار غیرنقدی درنظر بگیرید. فرض کنید ما نیاز داریم یک بیت‌ کوین قرض بگیریم (به اندازه یک بیت کوین به ما اعتبار اختصاص داده شود). بلافاصله آن را به ازای ۱۰۰۰۰دلار می‌فروشیم. حال ما ده‌هزار دلار پول داریم. فرض کنید قیمت طبق پیشی‌بینی ما کاهش یابد و به ۸۰۰۰دلار برسد. در این شرایط ما یک بیت کوین را به قیمت ۸۰۰۰دلار خریداری می‌کنیم. با پس‌دادن سرمایه موردنظر، اختلاف دوهزار دلاری باقی‌مانده، سود ما از این معامله فروش محسوب می‌شود (البته کارمزد معامله و قرارداد نیز از این میزان کسر می‌شود).

اوردر بوک یا دفتر سفارشات چیست؟ (Order Book)

فهرست سفارشات (یا به عبارتی عمق بازار) فهرستی است از سفارشات ثبت‌شده (خرید و فروش) در یک سرمایه مشخص که به‌شکل لحظه‌ای آپدیت می‌شود. این فهرست معمولا سفارشات خرید را در یک طرف و سفارشات فروش را در سمت دیگر به‌شکل ستونی به نمایش می‌گذارد و وضعیت تجمعی (نسبت عرضه و تقاصای کل در لحظه) را نیز با یک نمودار نشان می‌دهد.

در بسیاری از مواقع فهرست سفارشات ممکن است میزان نقدینگی جذب‌شده توسط سرمایه موردنظر را نیز نمایش دهد. هرچقدر میزان نقدینگی مذکور بالاتر باشد، عمق بازار بیشتر است. باتوجه به این موضوع می‌توان گفت که بازاری با نقدینگی بالا، می‌تواند حجم گسترده‌تری از نقدینگی را جذب کند، بدون آنکه قیمت تغییر قابل‌توجهی داشته باشد. با این حال اگر بازار موردنظر نقدی باشد، ورود حجم بسیار بزرگی از نقدینگی می‌تواند روی قیمت اثرگذار باشد.

پیشنهاد مطالعه: توضیح کامل اوردر بوک یا دفتر سفارش (Order Book)

سفارش بازار چیست؟ (Market Order)

سفارش بازار درواقع همان سفارش خرید یا فروش در بهترین قیمت لحظه‌ای است. اساسا سریع‌‌ترین راه ورود به بازار یا خروج از آن، ثبت یک سفارش خرید یا فروش است. زمانی که شما یک سفارش خرید یا فروش را تنظیم می‌کنید، درواقع می‌گویید: «من مایلم در این لحظه در بهترین قیمت ممکن وارد معامله شوم».

سفارش بازار شما در فهرست سفارشات قرار می‌گیرد تا تمام سفارشات انجام شود. به همین خاطر است که معامله‌گران بزرگ (نهنگ‌ها) می‌توانند تاثیر قابل‌توجهی بر قیمت سرمایه موردنظر بگذارند. یک سفارش بازار حجیم می‌تواند جریان نقدینگی را در فهرست سفارشات تغییر دهد. چگونگی این وضعیت را در بحث‌های آتی توضیح خواهیم داد.

پیشنهاد مطالعه: آموزش انواع سفارش‌ در بازار ارز دیجیتال برای تریدرهای حرفه‌ای!

نوسانات محدود (Slippage) در معاملات به چه معناست؟

این نوسانات یکی از عناصری است که هنگام ثبت‌ سفارش باید از آن آگاه باشید. وقتی می‌گوییم ثبت‌ سفارش در بهترین قیمت ممکن در این لحظه، به معنای ثبت در فهرست سفارشات است و تا تمام سفارشات اجرایی نشود نوبت به اجرایی‌شدن سفارشات شما نیز نمی‌رسد. هرچند این زمان ممکن است بسیار کوتاه باشد، اما در همین زمان کوتاه نیز تغییرات قیمتی رخ می‌دهد. ممکن است تفاوت قابل‌توجهی میان قیمتی که ثبت کرده‌اید و قیمتی که سفارش‌تان اجرایی می‌شود، وجود داشته باشد. به این شکاف قیمتی نوسانات محدود یا Slippage گفته می‌شود.

به عنوان نمونه، تصور کنید شما قصد دارید وارد یک معامله خرید (وضعیت لانگ) آلت کوین به ارزش ۱۰ بیت کوین شوید. درهرحال آلت کوین، به نسبت، حجم بازار کوچکتری دارد و سطح نقدینگی در این بازار پایین‌تر است. اگر شما تحت یک سفارش، خرید خود را تنظیم کنید، این سفارش وارد فهرست سفارشات شده و تا زمانی‌که تمام ۱۰ بیت کوین تبدیل به سرمایه موردنظر نشود، این سفارش اجرایی نمی‌شود. در بازارهای نقدی شما می‌توانید این میزان را بدون تغییر قابل‌توجهی در قیمت مبادله کنید. اما در این مورد فقدان نقدینگی به این معناست که سفارشات فروش در آن لحظه به اندازه ۱۰ بیت کوین نیست و سفارش موردنظر باید تا تکمیل‌شدن سفارشات در حالت تعویق بماند. این زمان تعویق می‌تواند با تغییر قیمت نیز همراه باشد که به آن نوسانات محدود یا Slippage گفته می‌شود.

درواقع پس از اینکه سفارش ۱۰ بیت کوینی شما به انجام رسید مشاهده خواهید کرد که میانگین قیمت‌هایی که برای خرید آلت کوین پرداخت کرده‌اید، بالاتر از قیمت مورد انتظارتان است. به همین خاطر باید در هنگام معامله در بازارهای کوچک با نقدینگی پایین‌تر، از نبود سفارش کافی و در نهایت تغییر قیمت آگاه باشید.

سفارش محدود چیست؟ (Limit Order)

سفارش محدود، یک سفارش خرید یا فروش است که در قیمت مشخص یا قیمتی بهتر از آن اجرایی می‌شود. این قیمت تعیین‌شده قیمت محدود (Limit Price) نامیده می‌شود. سفارش محدود خرید در یک قیمت مشخص یا قیمتی پایین‌تر از آن اجرایی می‌شود. عکس آن، سفارش محدود فروش در قیمت تعیین‌شده یا قیمتی بالاتر از آن اجرایی می‌شود. وقتی که شما یک سفارش محدود را ثبت می‌کنید، درحقیقت اعلام می‌کنید که مایل به خرید یا فروش در قیمت تعیین‌شده یا قیمتی بهتر از آن هستید و در غیراین‌صورت وارد معامله نخواهید شد.

استفاده از سفارشات محدود این امکان را در اختیار شما قرار می‌دهد که کنترل بیشتری بر ورود و خروج خود از بازار داشته باشید. درواقع این امکان تضمین می‌کند که شما هیچ‌وقت با قیمتی متفاوت از انتظارتان وارد معامله نخواهید شد. این سفارشات سوی دیگری نیز دارد. ممکن است قیمت به حد موردنظر شما نرسد و سفارش شما به کل اجرایی نشود. این سازوکار در بسیاری از مواقع ممکن است باعث شود یک فرصت خوب را برای ورود به معامله از دست بدهید.

تصمیم‌گیری درباره اینکه چه مواقعی از سفارش بازار استفاده شود و در چه مواقعی از سفارش محدود، به عهده معامله‌گر است. بعضی از معامله‌گران ممکن است صرفا از یکی از این دو نوع استفاده کنند. از طرفی برخی دیگر از معامله‌گران بسته به موقعیت و چرخه بازار از هر دو امکان برای ورود به معامله استفاده می‌کنند. نکته مهم این است که نسبت به ساختار و چگونگی عملکرد انواع سفارشات آگاه باشیم تا بتوانیم در مواقع لازم تصمیم درست را اتخاذ کنیم.

پیشنهاد مطالعه: توضیح کامل لیمیت اوردر (Limit Order) یا سفارش محدود در ارز دیجیتال

حد ضرر (Stop-Loss) چیست و چه کاربردی دارد؟

حالا که با سفارش محدود و سفارش بازار آشنا شده‌اید اجازه دهید درباره حد ضرر یا Stop-Loss صحبت کنیم. حد ضرر امکانی است که قابلیت فعال‌شدن بر روی سفارش محدود و سفارش بازار را دارد. این سازوکار هنگامی فعال می‌شود که قیمت به میزان مشخص و ازپیش‌تعیین‌شده‌ای  برسد. این قیمت را قیمت توقف (Stop Price) می‌نامیم.

هدف اصلی تعیین حد ضرر، محدودکردن ضرر حاصل از یک معامله است. هر معامله‌ای باید محدوده‌ای داشته باشد و خارج از آن محدوده عمل نکند. این محدوده‌ها سطوح قیمتی هستند که شما باید در هنگام ثبت‌ سفارش خود، آن‌ها را نیز تعیین کنید. اگر روند بازار طبق پیش‌بینی شما جلو نرفت، این سطوح ضرر شما را محدود می‌کنند. به عبارتی شما تعیین می‌کنید که حاضرید چه میزان ضرر را متحمل شوید و براساس آن سطوح موردنظر را برای فعال‌شدن مکانیسم خروج از معامله، تعیین می‌کنید. این سطوح همان حد ضرر یا Stop-Lossها هستند.

حد ضرر چگونه عمل می‌کند؟ همان‌طور که اشاره شد، حد ضرر می‌تواند هم در سفارشات محدود مورد استفاده قرار گیرد، هم در سفارشات بازار. به همین خاطر از این دو نوع سفارش با عنوان‌های Stop-Limit و Stop-market نیز یاد می‌شود. نکته مهم آن است که بدانید تا وقتی که قیمت به حد ضرر تعیین‌شده توسط شما نرسد، مکانیسم خروج از معامله رخ نخواهد داد. زمانی که قیمت به حد تعیین‌شده رسید این مکانیسم فعال می‌شود؛ خواه سفارش موردنظر سفارش محدود باشد یا سفارش بازار.

نکته‌‌ای را باید در ذهن داشته باشید؛ ما می‌‌دانیم که سفارشات محدود صرفا در قیمتی مشخص یا بهتر از آن اجرایی می‌شوند، نه در هیچ قیمت دیگری. اگر شما از امکانات یک سفارش محدود به‌عنوان حد ضرر خود استفاده کنید و بازار دچار نوسانات قیمتی شدید شود، امکان دارد قیمت از حد تعیین‌شده‌ی شما به‌سرعت عبور کند و مکانیزم سفارش محدود فعال نشود و درنهایت ضرر قابل‌توجهی را متحمل شوید. به همین خاطر تعیین حد ضرر در سفارشات بازار ایمن‌تر است؛ چراکه بازار در هر شرایطی قرار بگیرد، مکانیسم حد ضرر به محض رسیدن قیمت به سطح تعیین‌شده فعال می‌شود و معامله را می‌بندد.

ایجادکننده (Maker) و دریافت‌کننده (Taker) چیست؟

اگر یک سفارش جدید ثبت ‌کنید، چنانچه سفارش‌تان بلافاصله اجرایی ‌نشود و وارد فهرست سفارشات ‌گردد، شما یک ایجادکننده (Maker) هستید. تازمانی‌که سفارش شما موجب افزایش نقدینگی فهرست سفارشات یک سرمایه می‌شود، درحقیقت شما یک ایجادکننده‌ی نقدینگی محسوب می‌شوید.

سفارشات محدود به‌طورکلی جزو سفارشات ایجادکننده به‌حساب می‌آیند. به عنوان نمونه تصور کنید یک سفارش محدود خرید را در یک قیمت مشخص (که طبیعتا بالاتر از قیمت لحظه‌ای بازار است) ثبت کرده‌اید. تا زمانی که سفارش شما اجرایی نشود، باتوجه به اینکه قیمت تعیین‌شده بالاتر از قیمت بازار است، شما سطح قیمت را در فهرست سفارشات افزایش داده‌اید.

باتوجه به مطالب گفته شده، اگر سفارش‌تان بلافاصله پس از ثبت شدن، اجرایی شود، شما یک دریافت‌کننده (Taker) هستید. درواقع سفارش شما در این حالت وارد فهرست سفارشات نمی‌شود و بلافاصله با یکی از سفارشات ازپیش‌موجود در فهرست سفارشات جفت شده و اجرایی می‌شود. تا زمانی که شما میزانی از نقدینگی را از فهرست سفارشات کم می‌کنید، یک دریافت‌کننده هستید. سفارشات بازار همواره جزو سفارشات دریافت‌کننده به‌حساب می‌آیند.

بسیاری از صرافی‌ها کارمزدهای متفاوتی برای این دو نوع از سفارشات درنظر می‌گیرند تا از این طریق کاربران را به بالابردن نقدینگی (ایجادکنندگی) تشویق کنند. از این گذشته صرافی‌ها همواره به‌دنبال جذب تعداد بالایی از معامله‌گران هستند؛ چراکه نقدینگی بالا، خود عامل جذب نقدینگی است. در چنین سیستمی ایجادکننده‌ها کارمزد کمتری از دریافت‌کننده‌ها پرداخت می‌کنند؛ چون ایجادکننده‌ها معامله‌‌گرانی هستند که نقدینگی صرافی را افزایش می‌دهند.

اختلاف قیمت خرید و فروش (Bid-Ask Spread) چیست؟

اختلاف قیمت خرید و فروش، تفاوت قیمت بالاترین سفارش خرید (bid) و پایین‌ترین سفارش فروش (ask) در یک بازار مشخص است. درواقع همواره اختلاف معناداری بین بالاترین قیمتی که یک فروشنده قصد دارد سرمایه خود را بفروشد و پایین‌ترین قیمتی که یک خریدار قصد دارد سرمایه مذکور را بخرد، وجود دارد.

اختلاف قیمت خرید و فروش، راهی‌ست برای ارزیابی میزان نقدینگی بازار. اختلاف کم میان قیمت خرید و فروش نشان‌دهنده حجم بالای نقدینگی در بازار موردنظر است. همچنین، اختلاف قیمت خرید و فروش می‌تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی عرضه و تقاضا در بازار، درنظر گرفته شود. در این حالت عرضه توسط پایین‌ترین قیمت فروش بازنمایی ‌می‌شود و تقاضا توسط بالاترین قیمت خرید.

هنگامی که شما یک سفارش بازار خرید را ثبت می‌کنید، بلافاصله پایین‌ترین سفارش فروش موجود به شما تعلق می‌گیرد و سفارش‌تان اجرایی می‌شود. به عکس، وقتی که یک سفارش بازار فروش را ثبت می‌کنید، بالاترین سفارش خرید موجود به شما تعلق می‌گیرد و سفارش‌تان اجرایی می‌شود.

نمودار شمعی (CandleStick) چیست؟

نمودار شمعی یک بازنمایی گرافیکی از قیمت یک سرمایه است که در قالب یک بازه زمانی خاص نمایش داده می‌شود. این نمودار از تعدادی ستون شمع‌مانند تشکیل شده که هرکدام وضعیت قیمت را در محدوده زمانی تایم‌فریم، مشخص می‌کنند. به عنوان نمونه در تایم‌فریم یک‌ساعته، هرکدام از شمع‌ها وضعیت بازار را در آن یک‌ساعت بازنمایی می‌کنند. به همین ترتیب در تایم‌فریم یک‌روزه، هرکدام از شمع‌ها وضعیت قیمت سرمایه موردنظر را در یک‌ روز بازنمایی می‌کنند. در تصویر زیر نمودار شمعی قیمت بیت کوین در تایم‌فریم یک‌روزه را مشاهده می‌کنیم.

هر کندل (شمع) در این نمودار از چهار بخش تشکیل شده است؛ قیمتی که کندل در آن آغاز شده (open)، بالاترین قیمت در بازه زمانی تشکیل کندل (high)، پایین‌ترین  قیمت در بازه زمانی تشکیل کندل (low) و قیمتی که کندل در آن به پایان می‌رسد (close).

نمودار شمعی یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل اطلاعات بازارهای تجاری است. سابقه نمودارهای شمعی به قرن هفدهم بازمی‌گردد اما در اوایل قرن بیستم توسط پیشتازان حوزه تجارت مثل Charles Dow، بازتعریف شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد. درحال‌حاضر نمودار شمعی یکی از راه‌های مرسوم برای ارزیابی بازار بیت کوین و تحلیل تکنیکال این بازار به حساب می‌آید.

پیشنهاد مطالعه: آموزش درک نمودار قیمت بیت کوین و آشنایی با انواع آن

الگوهای نمودار شمعی (Candlestick Chart Pattern) کدامند؟

فرض اصلی تحلیل تکنیکال، پیش‌بینی حرکات آتی قیمت براساس حرکات پیشین آن است. نمودار شمعی چگونه می‌تواند در حوزه تحلیل تکنیکال مفید واقع شود؟ ایده اصلی تحلیل تکنیکال براساس نمودار شمعی، یافتن الگوهایی است که می‌تواند در انتخاب سیاست‌های تجاری، راه‌گشا باشد.

الگوها در نمودار شمعی به معامله‌گران کمک می‌کند تا در تحلیل ساختار بازار و تشخیص روند اصلی بازار، دقیق‌تر عمل کنند. این الگوها همچنین در تعیین سطوح اصلی بازار (سطوح حمایت و مقاومت) یا نقاط چرخش روند، مورد استفاده قرار می‌گیرند. این مناطق در نمودار قیمت جزو مناطقی هستند که فعالیت تجاری در آن‌ها افزایش می‌یابد.

علاوه بر این، الگوهای نمودار شمعی یک راه عالی برای مدیریت ریسک به حساب می‌آید. چگونه؟ الگوهای نمودار شمعی می‌تواند به‌شکل دقیقی قیمت هدف و محدوده‌ی اعتبار این پیش‌بینی را مشخص کند. این امکان به معامله‌گران اجازه می‌دهد با دقت و کنترل بیشتر، سرمایه‌گذاری‌های خود را سامان دهند. به همین خاطر استفاده از الگوهای نمودار شمعی در بازار فارکس و رمز ارزها مرسوم است. الگوهای مختلف نمودار شمعی شامل الگوی پرچم، ستاره، مثلث، چکش و.. است که برای توضیح آن‌ها باید در مقاله‌ای مجزا به این موضوع بپردازیم.

پیشنهاد مطالعه: آشنایی با انواع نمودارهای قیمت بیت‌کوین در تحلیل تکنیکال

خط روند (Trend Line) چیست؟

خط روند یکی از ابزارهای پرکاربرد برای معامله‌گران و تحلیل‌گران تکنیکال بازار است. این خطوط، خطوطی هستند که نقاط مهم بازار را به هم وصل می‌کنند و این نقاط، نقاطی هستند که از منظر قیمتی تاثیرگذار محسوب می‌شوند. ایده اصلی رسم‌کردن خطوط روند بر نمودارهای قیمتی، یافتن روند کلی حرکات قیمتی است. از این راه معامله‌گران می‌توانند به روند کلی و ساختار بازار آگاه شوند.

برخی معامله‌گران صرفا برای شناخت ساختار بازار از خط روند استفاده می‌کنند؛ اما برخی دیگر با تحلیل خطوط روند و برخورد‌های نمودار قیمتی به این خطوط، برای خلق ایده‌های تجاری قابل اجرا در بازار تلاش می‌کنند. خطوط روند می‌توانند بر روی هر نموداری و در هر تایم‌فریمی رسم شوند و مورد استفاده قرار بگیرند. البته مانند هر ابزار تحلیلی دیگری، خطوط روند نیز در تایم‌فریم‌های بلندمدت قابل اتکاتر از همین خطوط در تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت است.

یکی دیگر از وجوه خط روند که باید آن را درنظر گرفت، قدرت آن است. از منظر تئوریک نمودار قیمتی باید دو تا سه بار با خط روند برخورد داشته باشد تا آن خط معتبر محسوب شود. هرقدر نمودار قیمتی بیشتر با خط روند برخورد داشته باشد، خط معتبرتری خواهد بود.

پیشنهاد مطالعه: معامله‌گران چطور روند تحلیل روند قیمت در بازار رمزارز را انجام می‌دهند؟

سطح حمایت (Support) و سطح مقاومت (Resistance) چیست؟

حمایت و مقاومت یکی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم مرتبط با معامله‌گری و تحلیل تکنیکال بازار هستند. حمایت، سطحی است که قیمت در آن به کف می‌رسد. به عبارتی سطح حمایت، سطحی است که در آن میزان تقاضا افزایش می‌یابد و خریداران با ورود خود به بازار ، قیمت را بالا می‌برند. مقاومت، سطحی‌ست که قیمت در آن به سقف می‌رسد. سطح مقاومت منطقه‌ای است که در آن عرضه افزایش می‌یابد و با ورود فروشندگان به بازار قیمت کاهش می‌یابد.

درواقع خطوط حمایت و مقاومت سطوحی هستند که در آن میزان عرضه یا تقاضا به‌شکل قابل‌توجهی افزایش می‌یابد و روند حرکات قیمتی را تغییر می‌دهد. با این حال عوامل متعددی می‌تواند بر خطوط حمایت و مقاومت تاثیرگذار باشد. ابزارهای تحلیلی شامل خطوط روند، متوسط تغییرات قیمت، باندهای بولینگر، الگوی فیبوناچی و حتی وجوه روانشناسانه، می‌توانند در تعیین خطوط حمایت و مقاومت مفید واقع شوند. به همین خاطر ممکن است معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خطوط حمایت و مقاومت متفاوتی را در پیشبرد ایده‌های تجاری خود درنظر بگیرند.

پیشنهاد مطالعه: توضیح کامل خط حمایت و مقاومت در ارز دیجیتال

ماهیت اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال چیست؟

اندیکاتورها یا نشانگرهای تکنیکال شاخص‌هایی را که مرتبط با ابزارهای تجاری است، محسابه و تدوین می‌کنند. این محاسبات می‌تواند بر اساس قیمت، حجم معاملات، اطلاعات آن-چین، شاخص‌های اجتماعی و دیگر اندیکاتورها، صورت پذیرد.

همانطور که در فصول قبل نیز اشاره کردیم، فرض اصلی تحلیل تکنیکال پیش بینی حرکات آتی قیمت بر اساس سابقه پیشین حرکات قیمتی است. به همین خاطر معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، از مجموعه‌ای از اندیکاتورها برای شناخت پتانسیل‌های بازار و تعیین نقاط ورود به معامله و خروج از آن، کمک می‌گیرند.

اندیکاتورهای تکنیکال به چندین روش طبقه بندی می‌شوند. اندیکاتورها می‌توانند شامل اندیکاتورهای روند آتی (Leading Indicators)، اندیکاتورهای تایید الگو (Lagging indicators) و اندیکاتورهای رخداد‌های حال حاضر (coincident Indicators) باشند.

برخی از دیگر روش‌های طبقه بندی اندیکاتورها را بر اساس شیوه ارائه اطلاعات آن‌ها طبقه بندی کنند. دسته‌ای از اندیکاتورها انباشتی (Overaly) محسوب میشوند که اطلاعات ارائه شده توسط آن‌ها صرفا بر اساس قیمت نیست و عوامل دیگر را نیز در محاسبه دخیل می‌کنند. دسته دیگری از اندیکاتورها، اندیکاتورهای نوسانی (Oscillator) هستند که تغییرات ارزش سرمایه را در بازه حداقل تا حداکثر، ارزیابی می‌کنند.

همچنین اندیکاتورهایی وجود دارند که صرفا یه وجه از بازار را مورد ارزیابی قرار می‌دهند. اندیکاتور سرعت تغییرات (Momentum Indicator) یکی از این نوع اندیکاتورها است که همانطور که از نام آن پیدا است، سرعت تغییرات قیمت در یک بازار را محاسبه و ارزیابی می‌کند.

حال سوال اینجا است که کدام یک از این اندیکاتورها بهترین ابزار برای تحلیل تکنیکال محسوب می‌شوند؟ پاسخ ساده‌ای برای این سوال وجود ندارد. معامله‌گران ممکن است از انواع مختلف اندیکاتورها استفاده کنند و معیار انتخاب‌شان به استراتژی‌های تجاری که اتخاذ کرده‌اند، وابسته است. اما معامله‌گران پیش از هر انتخابی باید به ماهیت و کاربرد اندیکاتورها آگاه باشند.

اندیکاتور‌ روند آتی (Leading) و اندیکاتور تایید الگو (Lagging)

همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای مختلف کیفیت‌های گوناگونی هم دارند و هر کدام برای هدف خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرند. اندیکارتورهای روند آتی به ارزیابی رخداد آینده می‌پردازد، در صورتی که اندیکاتورهای تایید الگو، برای ارزیابی و تایید رخدادهای پیشین، مفید است. پس سوال اینجا است که چه زمانی باید از کدام اندیکاتور استفاده کنیم؟

اندیکاتورهای روند آتی معمولا برای تحلیل‌های کوتاه مدت و میان مدت مورد استفاده قرار می‌گیرد. زمانی که تحلیل‌گران شکل گیری یک روند را پیش بینی می‌کنند برای تایید گمان‌شان راجع به تغییرات قیمت به ابزارهای آماری و محاسباتی مختلفی از جمله اندیکاتورهای روند آتی رجوع می‌کنند. در حوزه اقتصاد استفاده از این اندیکاتورها برای پیش بینی دوره ‌های رکود، مفید فایده است.

اگر تاثیر اندیکاتورهای روند آتی را در حوزه معامله‌گری و تحلیل تکنیکال در نظر بگیریم، این ابزار می‌تواند کیفیت پیش بینی‌های شما را ارتقا دهد. البته که هیچ اندیکاتوری قابلیت پیش بینی آینده را ندارد، اما در تدقیق پیش بینی‌های صورت گرفته، موثر است.

اندیکاتورهای تایید الگو (Lagging) برای تایید رخدادها و روندهایی که اتفاق افتاده‌اند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. در نگاه اول شاید این اندیکاتورها بیهوده به نظر آیند، اما این دسته از اندیکاتورها بسیار مفید و کارا هستند. اندیکاتورهای تایید الگو می‌توانند وجوهی از بازار که از نظر دور مانده، مورد تاکید قرار دهند. به همین خاطر از این ابزار معمولا برای تحلیل‌های بلند مدت استفاده می‌شود.

اندیکاتور تغییرات سرعت (Momentum Indicator) چیست؟

هدف اندیکاتور تغییر سرعت، محاسبه و نشان دادن سرعت تغییرات بازار است. اما منظور از سرعت تغییرات بازار چیست؟ به زبان ساده می‌توان این مفهوم را به عنوان سرعت تعییرات قیمت در نظر گرفت. در واقع اندیکاتور تعییرات سرعت، نرخ افزایش و کاهش قیمت را اندازه می‌گیرد. به همین خاطر از این اندیکاتور در تحلیل‌های کوتاه مدت استفاده می‌شود و برای معامله‌گرانی مناسب است که قصد دارند از نوسانات شدید و ناگهانی بازار کسب سود کنند.

هدف این معامله‌گران ورود به بازار در مواقعی است که سرعت تغییرات قیمت بالا می‌رود و همچنین خروج از بازار در مواقعی که نوسانات رو کاهش بگذارد و بازار به شرایط پایدار برسد. به طور معمول اگر میزان نوسانات بازار کم باشد، روند اصلی بازار تعییرات قیمت را در یک محدوده کوچک نگه می‌دارد. وقتی که تنش بازار بالا می‌رود حرکات قیمت نیز شدت می‌یابد و از این محدوده خارج می‌شود. این درست همان زمانی است که معامله‌گران مذکور می‌توانند وارد بازار شده و از این نوسانات کسب سود کنند.

بعد از اینکه حرکات قیمتی شدید به پایان رسید و بازار شرایط پایدار خود را به دست آورد، معامله‌گران این حوزه از بازار خارج و شده به دنبال سرمایه دیگری با تغییرات قیمتی بالا می‌گردند تا همین استراتژی را بار دیگر روی یک سرمایه جدید پیاده سازی کنند. به همین خاطر اندیکاتور تغییرات سرعت به شکل گسترده‌ای توسط معامله‌گران روزانه، اسکالپینگ و کوتاه مدت، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

حجم معاملات (Trading Volume) چیست؟

اندیکاتور حجم معاملات را شاید بتوان یکی از اصلی‌ترین اندیکاتورهای موجود در نظر گرفت. این اندیکاتور شمار واحدهای معامله شده از یک سرمایه را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد. در واقع این اندیکاتور نشان می‌دهد که چه میزان از یک سرمایه در یک بازه زمانی مشخص توسط معامله‌گران دست به دست شده است.

برخی اندیکاتور حجم معاملات را به عنوان مهم‌ترین اندیکاتور تحلیل تکنیکال در نظر می‌گیرند. “حجم مهم‌تر از قیمت است” یکی از جملات معروف در جهان معامله‌گری است. معامله‌گران این حوزه معتقدند حجم بالای معاملات، خود می‌تواند به عنوان اندیکاتور روند اتی عمل کند و پیش از هر رخداد بزرگ قیمتی، آینده سرمایه را پیش بینی کند.

با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات، معامله‌گران می‌توانند اعتبار و استحکام خط روند موجود در بازار را ارزیابی کنند. اگر نوسانات شدید بازار با حجم بالای معاملات همراه شود، می‌توان به حرکات قیمتی اتکا کرد و بر اساس آن تصمیم‌گیری کرد. البته این رویکرد تا حدی منطقی و بدیهی است، چرا که با افزایش فعالیت معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، حجم معاملات نیز بالا می‌رود. با این حال اگر در شرایطی نوسانات شدید با حجم معاملات بالا همراه نباشد، روند شکل گرفته در بازار معتبر نیست، یا به عبارتی ضعیف است.

سطوح قیمتی با سابقه حجم بالای معاملات نیز می‌توانند موقعیت خوبی برای ورود به معامله یا خروج از ان باشند. با توجه به اینکه احتمال دارد روندهای پیشین خود را تکرار کنند، احتمال افزایش فعالیت معامله‌گران در این سطوح قیمتی نیز وجود دارد. همچنین سطوح حمایت و مقاومت هم معمولا باید باعث افزایش حجم معاملات می‌شوند و اعتبار سطح مورد نظر را تایید کنند.

اعتبار نسبی ایندکس (RSI) چیست؟

RSI اندیکاتوری است که سرمایه‌هایی که بالاتر از ارزش خود خریداری شده‌اند یا پایین‌تر از ارزش خود فروخته شده‌اند را نشان می‌دهد. در واقع RSI نشانگری است که نرخ تغییراتی که برای قیمت رخ داده است را ارزیابی کرده و نمایش می‌دهد. نشانگر RSI بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می‌کند و اطلاعات خود را به صورت یک نمودار خطی نمایش می‌دهد. در تصویر زیر ایندیکاتور RSI را برای نمودار بیت کوین مشاهده می‌کنیم.

اعتبار نسبی ایندکس (RSI) چیست؟

چه ایده‌ای در پس اندازه‌گیری سرعت تعییرات قیمت است؟ اگر همزمان با افزایش سرعت تعییرات، قیمت نیز افزایش یابد، روند صعودی شکل گرفته معتبر و قابل اتکا است. در طرف مقابل اگر همزمان با کاهش سرعت تغییرات، قیمت افزایش یابد، روند صعودی شکل گرفته، نامعتبر و ضعیف محسوب می‌شود. در این شرایط ممکن است روند معکوس شود.

اجازه دهید تفسیر سنتی اندیکاتور RSI را بررسی کنیم و ساز و کار آن را ارزیابی کنیم. زمانی که اندیکاتور RSI زیر ۳۰ قرار بگیرد، ممکن است سرمایه مورد نظر پایین‌تر ارزش واقعی فروخته شود. از سوی دیگر اگر اندیکاتور RSI در محدوده بالای ۷۰ قرار بگیرد، به این معنی است که احتمالا سرمایه مورد بیشتر از ارزش واقعی خریداری می‌شود.

با این حال نتایج اندیکاتور RSI را باید با دقت و وسواس بیشتری تفسیر کرد. چرا که در شرایط غیر معمول بازار اعدادی که اندیکاتور RSI نمایش می‌دهد به حالات حدی خود می‌‌رسند (نزدیک صفر یا ۱۰۰)، در حالی که روند بازار با همان حالت پیشین مسیر خود را طی می‌کند.

اندیکاتور RSI یکی از ساده‌ترین و قابل فهم‌ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است. همین مزیت، این اندیکاتور را به بهترین ابزار تحلیل بازار برای مبتدی‌ها بدل کرده است.

متوسط تغییرات (Moving Average) چیست؟

متوسط تغییرات که آن را به اختصار با MA نشان می‌دهیم، حرکات قیمتی را به شکل ساده‌تری نمایش می‌دهد و تشخیص روند بازار را آسان‌تر می‌کند. از آنجا که این اندیکاتور بر اساس اطلاعات قیمت‌های پیشین عمل می‌کند، ابزار خوبی برای پیش بینی مسیر قیمت در آینده نیست. به همین خاطر متوسط تغییرات (MA) جزو اندیکاتور‌های تایید الگوی پیشین (Lagging) قرار می‌گیرد.

متوسط تغییرات انواع گوناگونی دارد. دو گونه از مرسوم‌ترین انواع این اندیکاتور، متوسط تغییرات ساده (SMA) و متوسط تغییرات نمایی (EMA) هستند. اما تفاوت میان آن‌ها چیست؟

متوسط تغییرات ساده (SMA) از طریق گرفتن داده‌های n دوره قبل و بدست آوردن میانگین قیمتی آن‌ها بدست می‌آید. برای نمونه متوسط تغییرات ۱۰ روزه، متوسط قیمت ده روز گذشته را محاسبه می‌کند و آن‌ها را با یک نمودار نمایش می‌دهد. در تصویر زیر متوسط تغییرات قیمت ۲۰۰ هفته‌ای بیت کوین که با یک نمدار خطی به رنگ قرمز مشخص شده است را مشاهده می‌کنید.

متوسط تغییرات (Moving Average) چیست؟

متوسط تغییرات نمایی (EMA) کمی پیچیده‌تر است. در این اندیکاتور از فرمول‌های بیشتری برای محاسبه متوسط تغییرات استفاده شده که باعث می‌شود در محاسبه میانگین وزن بیشتری را به قیمت‌های اخیر اختصاص دهد. در نتیجه متوسط تغییرات نمایی، به‌سرعت نسبت به رخدادهای جدید بازار حساسیت نشان می‌دهد. در صورتی که در متوسط تعییرات ساده، تاثیر اتفاقات اخیر قیمتی بر نمودار کلی نیازمند زمان بیشتری است.

همانطور که اشاره شد متوسط تغییرات (MA) یک اندیکاتور تایید الگوی (Lagging) است. هر چه دوره‌ای که میانگین قیمتی در آن محاسبه می‌شود طولانی‌تر باشد میزان حساسیت این میانگین نسبت به قیمت‌های جدید کمتر می‌شود. به عنوان نمونه یک متوسط تغییرات ۲۰۰ روزه با سرعت کمتری نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان می‌دهد تا یک متوسط تغییرات ۱۰۰ روزه. گذشته از این مسائل، متوسط تغییرات قیمت در پیدا کردن روند اصلی بازار به شما کمک می‌کند.

متوسط تغییرات همگرا-واگرا (Moving Average Convergence Divergence) چیست؟

متوسط تغییرات همگرا واگرا که به اختصار آن را با MACD نشان می‌دهیم، یک نشانگر است که از متوسط همگرا و واگرا استفاده می‌کند تا سرعت تغییرات بازار را نشان دهد. از آنجایی که این اندیکاتور نیز قیمت‌های پیشین را دنبال می‌کند جزو دسته Lagging محسوب می‌شود.

MACD از دو خط مجزا تشکیل می‌شود. خط MACD و خط سیگنال. ممکن است معامله‌گران با مشاهده روابط میان این دو خط از خط MACD استفاده کنند. تقاطع این دو خط معمولا نشان از یک نکته مهم درباره متوسط تعییرات است. در این شرایط اگر خط MACD بالای خط سیگنال قرار بگیرد می‌تواند به عنوان شکل ‌گیری یک روند صعودی (بازار گاوی) تفسیر شود. از طرف دیگر اگر خط MACD پایین تر از خط سیگنال قرار بگیرد، می‌توان این وضعیت را نشان از روند نزولی (بازار خرسی) در نظر گرفت. MACD یکی از محبوب‌ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که می‌تواند سرعت تغییرات قیمت در بازار را ارزیابی کند. در تصویر زیر اندیکاتور MACD را مشاهده می‌کنید که با توجه به نمودار قیمت بیت کوین رسم شده است.

متوسط تغییرات همگرا-واگرا (Moving Average Convergence Divergence) چیست؟

ابزار اصلاح فیبوناچی (Fibonacci) چیست و چگونه عمل می‌کند؟

ابزار اصلاح فیبوناچی یک اندیکاتور محبوب است که بر اساس سری اعداد فیبوناچی عمل می‌کند. این اعداد ۱۳ قرن پیش توسط یک ریاضیدان ایتالیایی به نام Leonardo Fibonacci کشف شد.

امروزه اعداد فیبوناچی بخشی از اندیکاتورها را تشکیل می‌دهند و تحلیل فیبوناچی یکی از محبوب‌ترین تحلیل‌های موجود است. این تحلیل با استفاده از نرخ تغییرات اعداد فیبوناچی و تبدیل کردن آن‌ها به درصد، به ارزیابی تغییرات قیمتی می‌پردازد. این درصدها در نهایت در قالب یک نمودار نمایش داده می‌شوند و از این طریق معامله‌گران می‌توانند سطوح حمایت و مقاومت احتمالی را تشخیص دهند. نرخ تعییرات فیبوناچی به ترتیب زیر است:

  1. ۰%
  2. ۶%
  3. ۲%
  4. ۸%
  5. ۶%
  6. ۱۰۰%

در حالی که ۵۰ درصد جزو نرخ‌های فیبوناچی نیست، بسیاری از معامله‌گران در استفاده از تحلیل فیبوناچی ۵۰ درصد را در نظر می‌گیرند. علاوه بر این ممکن است نرخ‌هایی خارج از محدوده ۰ تا ۱۰۰ نیز مورد استفاده قرار گیرد. برخی از نرخ‌های معمول در این حیطه ۱۶۱.۸%، ۲۶۱.۸% و ۴۲۳.۶% است. در تصویر زیر نرخ‌ تعییرات فیبوناچی را بر روی نمودار قیمت بیت کوین مشاهده می‌کنید.

ابزار اصلاح فیبوناچی (Fibonacci) چیست و چگونه عمل می‌کند؟چگونه معامله‌گران می‌توانند از سطوح اصلاحی فیبوناچی استفاده کنند؟ باید ابتدا یک محدوده که تمایل دارید در آن به معامله بپردازید را مشخص کنید. معمولا معامله‌گران دو نقطه قیمتی مهم را در نمودار انتخاب می‌کنند و در فاصله بین این دو نقطه از صفر تا ۱۰۰ علامت گذاری می‌کنند و نرخ‌های فیبوناچی را در آن مشخص می‌کنند. در این شرایط سطوحی که نرخ‌های فیبوناچی مشخص کرده‌اند می‌تواند نقطه ورود به معامله، و یا خروج از آن را مشخص کند. همچنین نرخ‌های فیبوناچی به شما کمک می‌کند حد ضرر معامله خود را تعیین کنید.

ابزار اصلاحی فیبوناچی یک اندیکاتور بسیار مفید و فراگیر است و در بسیاری از استراتژی‌های معامله‌گری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پیشنهاد مطالعه: آموزش فیبوناچی در تحلیل تکنیکال رمز ارزها

RSI تصادفی (Stochastic RSI) چیست؟

RSI تصادفی یکی از انواع RSI است. همانند RSI هدف RSI تصادفی نیز مشخص کردن خرید بالاتر از ارزش واقعی و فروش کمتر از ارزش واقعی، در یک سرمایه است. اما بر خلاف RSI که بر اساس قیمت تعیین می‌شود، RSI تصادفی بر اساس داده‌های RSI تعیین می‌شود. در بسیاری از ابزارهای نموداری، وضعیت RSI تصادفی با عددی بین ۰ تا ۱ مشخص می‌شود.

RSI تصادفی اگر در مقادیر حدی خود (نزدیک ۰ یا ۱) قرار بگیرد می‌تواند در تحلیل وضعیت بازار مفید واقع شود. با این حال به علت سرعت و حساسیت بالای این اندیکاتور، امکان تولید سیگنال‌های اشتباه وجود دارد و در چنین شرایطی تفسیر صحیح، کار ساده‌ای نیست.

تفسیر سنتی RSI تصادفی شبیه به تفسیر RSI است. وقتی که نرخ RSI تصادفی در بالای ۰.۸ قرار گرفت به معنای خرید به قیمتی بیش از ارزش واقعی است و وقتی نرخ RSI تصادفی کمتر از ۰.۲ شد، به معنای فروخته شدن در قیمتی کمتر از ارزش واقعی سرمایه است. با این حال ذکر این نکته مهم است که سیگنال‌های حاصل از RSI تصادفی نباید معیار ورود به معامله یا خروج از آن قرار بگیرد. چون این سیگنال‌ها فقط بخشی از اطلاعات بازار را در اختیار ما می‌گذارند و بخش‌های دیگر نیز دارای اهمیت هستند. به همین خاطر است که اکثر ابزارهای تحلیل تکنیکال در کنار دیگر روش‌های تحلیلی مفید و کارا هستند.

باند بولینگر (Bollinger Bond) چیست؟

باندهای بولینگر توسط John Bollinger مطرح شد و به همین نام نیز شناخته می‌شود. باندها یا نوارهای بولینگر نوسانات بازار را ارزیابی می‌کنند. در بازارهای اسپات در مواقعی که سرمایه‌ها با قیمتی بیش از ارزش واقعی خریداری می‌شوند، یا با قیمتی کمتر از ارزش واقعی فروخته می‌شوند، از نوارهای بولینگر استفاده می‌شود. این اندیکاتور از ۳ خط یا نوار مجزا تشکیل می‌شود. یک خط متوسط تغییرات قیمت SMA (به عنوان خط میانی)، خط بالایی و خط پایینی. این خط‌ها در نمودار قیمت و در امتداد حرکات قیمتی کشیده می‌شوند. ایده محوری، تغییر فواصل میان این خط‌ها در نوسانات بازار است. فواصل پهن و فواصل باریک. در تصویر زیر نوار‌های بولینگر را مشاهده می‌کنید که بر نمودار قیمت بیت کوین رسم شده است:

باند بولینگر (Bollinger Bond) چیست؟

اجازه دهید وارد تفسیر نوارهای بولینگر شویم. هر چه قیمت به نوار بالایی نزدیک شود احتمال اینکه قیمت خرید بالاتر قیمت واقعی باشد قوت می‌گیرد. هر چه قیمت به نوار پایین نزدیک شود احتمال اینکه قیمت فروش پایین‌تر از قیمت واقعی سرمایه باشد قوت می‌گیرد.

نکته‌ای که باید یادآور شویم آن است که قیمت معمولا در بین نوارهای بولینگر حرکت می‌کند، اما ممکن است از این نوارها عبور کند در بالا یا زیر آن‌ها قرار بگیرد. آیا در چنین شرایطی باید وارد معامله خرید یا فروش شویم؟ خیر، این وضعیت فقط نشان می‌دهد که قیمت از حد تغییرات متوسط عبور کرده و به سمت یکی از حدهای قیمتی در حرکت است.

ممکن است معامله‌گران از نوارهای بولینگر برای پیش بینی سد‌های بازار استفاده کنند، که به عنوان سد نوارهای بولینگر (Bollinger Bonds Squeeze) شناخته می‌شود. این اصطلاح به شرایطی اشاره می‌کند که نوسان قیمت کم است و نوارهای بولینگر به هم نزدیک می‌شوند و قیمت را در یک محدوده کوچک محصور می‌کنند. از آنجایی که فشار در این محدوده افزایش می‌یابد، قیمت نهایتا از آن خارج می‌شود و به سمت نوسانات شدیدتر سوق پیدا می‌کند. اما با توجه به اینکه قیمت می‌تواند به سمت بالا یا پایین حرکت کند، باید آن را خنثی در نظر بگیریم (نه صعودی، نه نزولی). به همین خاطر لازم است از ابزارهای تحلیلی دیگری مثل سطوح حمایت و مقاومت نیز در کنار این ابزار استفاده شود.

متوسط حجمی قیمت (Average Price Weighted-Volume) چیست؟

همانطور که پیش از این نیز مطرح شد، بسیاری از معامله‌گران حجم معاملات را به عنوان مهم‌ترین اندیکاتور موجود در تحلیل بازار در نظر می‌گیرند. اما آیا اندیکاتور دیگری نیز وجود دارد که بر پایه حجم معاملات شکل گرفته باشد؟

اندیکاتور “متوسط حجمی قیمت” یا به اختصار VWAP، حجم معاملات را با حرکات قیمتی ترکیب کرده است. در عمل، این اندیکاتور متوسط قیمت را در یک دوره مشخص با تاکید بر حجم معاملات در این دوره نمایش می‌دهد. این عنصر اضافه (حجم معاملات) باعث شده اندیکاتور مذکور بسیار مفیدتر از اندیکاتور متوسط قیمت باشد. چرا که متوسط حجمی قیمت، سطوحی از قیمت که بیشترین حجم معامله را ثبت کرده‌اند، به شما نشان می‌دهد.

معامله‌گران چگونه از VWAP استفاده می‌کنند؟ VWAP معمولا به عنوان معیاری برای تعیین وضعیت فعلی بازار در نظر گرفته می‌شود. با توجه به این موضوع، اگر قیمت بالاتر از خط VWAP قرار گیرد، می‌توان روند اصلی بازار را صعودی در نظر گرفت. همچنین اگر قیمت پایین‌تر از خط VWAP قرار گیرد، می‌توان روند اصلی بازار را نزولی در نظر گرفت. از منظر کاربردی VWAP شباهت‌هایی با اندیکاتور متوسط قیمت دارد. اما همانطور که خواهیم دید، تفاوت اصلی در اینجا است که VWAP حجم معاملات را نیز در ارزیابی خود لحاظ می‌کند.

علاوه بر این، اندیکاتور VWAP می‌تواند در تعیین مناطقی از بازار که در آن‌ها حجم نقدینگی بالا است، مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از معامله‌گران از قرار گرفتن نمودار قیمتی در بالا یا پایین خط VWAP به عنوان سیگنال استفاده می‌کنند. با این حال معامله‌گران با دخیل کردن دیگر شاخص‌های تحلیلی در تعیین استراتژی تجاری خود، ریسک موجود در پیش بینی‌ها را کاهش می‌دهند.

اندیکاتور پارابولیک سار (Parabolic SAR) چیست؟

اندیکاتور سهمی سار یا به اختصار SAR (Stop And Reversal) برای تعیین روند اصلی بازار و احتمال معکوس شدن آن، مورد استفاده قرار می‌گیرد. وضعیت SAR به نقطه‌ای اشاره می‌کند که معاملات خرید باید بسته و معاملات فروش باز شوند.

اندیکاتور سهمی SAR در نمودار قیمت با تعدادی نقطه که پشت سر هم قرار گرفته‌اند، نمایش داده می‌شود. این نقاط می‌توانند بالای نمودار قیمت یا زیر آن قرار گیرند. به طور کلی اگر این نقاط در زیر نمودار قیمت قرار گیرند نشان‌‌دهنده یک روند صعودی در بازار هستند. در سوی دیگر اگر این نقاط در بالای نمودار قیمت قرار گیرند، نشان‌دهنده یک روند نزولی در بازار هستند. تغییر روند زمانی اتفاق می‌افتد که امتداد نقاط از یک سوی نمودار قیمت به طرف دیگر آن برود.

تصویری که در زیر مشاهده می‌کنید، امتداد نقاط سهمی SAR بر نمودار قیمت بیت کوین است:

اندیکاتور پارابولیک سار (Parabolic SAR) چیست؟

اندیکاتور سهمی سار می‌تواند امکان تسلط بر روند‌های بازار را برای معامله‌گران فراهم کند. همچنین این اندیکاتور ابزار مناسبی برای تشخیص نقاط تغییر روند بازار است. برخی از معامله‌گران از این اندیکاتور برای تعیین حد ضرر در معاملات خود، کمک می‌گیرند. این اندیکاتور در طول تغییرات بازار حرکت می‌کند و این اطمینان را به سرمایه‌گذاران می‌دهد که روند بازار به چه شکل خواهد بود و چگونه از سرمایه و سود خود محافظت کنند.

قابل اطمینان‌ترین وضعیت اندیکاتور SAR در شرایطی است که بازار دارای یک روند قدرتمند باشد. در خلال دوره‌هایی که قیمت در یک محدوده محصور است، این اندیکاتور می‌تواند سیگنال‌های اشتباهی درباره نقاط تغییر روند تولید کند.

ابر ایچیموکو (Ishimoku Cloud) چیست؟

ابر ایچیموکو یک اندیکاتور است که بسیاری از اندیکاتورها را در یک نمودار ترکیب کرده است. در میان اندیکاتورهایی که از آن‌ها صحبت کردیم، ابر ایچیموکو یکی از کامل‌ترین آن‌ها است. در یک نگاه اجمالی شاید درک ساختار این اندیکاتور و مکانیسم عملکردش ساده نباشد. اما در عمل، استفاده از این اندیکاتور آنطور که به نظر می‌رسد سخت نیست و بسیاری از معامله‌گران از آن استفاده می‌کنند. چرا که سیگنال‌های بسیار دقیقی از آن بدست می‌آید.

همانطور که اشاره شد، ابر ایچیموکو فقط یک اندیکاتور نیست، بلکه مجموعه‌ای از اندیکاتورها است. مجموعه‌ای که شامل سرعت تغییرات قیمت، سطوح حمایت و مقاومت و روند اصلی بازار می‌شود. این اندیکاتور با محاسبه پنج میانگین مجزا و نمایش دادن آن در قالب یک نمودار می‌تواند چنین دست‌آوردی را ارائه دهد. همچنین این اندیکاتور با نموداری که ارائه می‌دهد، می‌تواند سطوح احتمالی و آتی حمایت و مقاومت را مشخص کند.

در حالی که میانگین‌های محاسبه شده در این اندیکاتور دارای نقش اساسی در تحلیل بازار هستند، اما خود توده نمایش داده شده در نمودار ایچیموکو قسمت اصلی را تشکیل می‌دهد. به طور کلی اگر قیمت در بالای توده قرار گیرد، می‌توان روند بازار را صعودی در نظر گرفت و اگر قیمت در زیر ابر قرار گیرد، می‌توان روند بازار نزولی در نظر گرفت.

چگونه معامله رمزارز‌ها را آغاز کنیم؟

اگر قصد آغاز معامله‌گری در حوزه رمز ارزها را دارید، نکاتی هست که باید آن‌ها را در نظر داشته باشید. در ابتدا نیاز به مقداری نقدینگی دارید که با آن وارد معامله شوید. اگر پس‌اندازی ندارید، یا قصد دارید با پولی که نباید آن را از دست بدهید، وارد معامله شوید، این تصمیم می‌تواند صدمات قابل‌توجهی به زندگی شما وارد کند. تجارت کار ساده‌ای نیست و اکثر کسانی که بدون تجربه وارد این حوزه می‌شوند، سرمایه خود را از دست می‌دهند. شما باید بدانید که ممکن است پولی که وارد معامله کردید به‌سرعت از بین برود و هرگز نتوانید ضرر به‌وجودآمده را جبران کنید. به همین خاطر است که توصیه می‌شود با مبالغ کمتری کار خود را آغاز کنید.

یکی از مسائل مهم دیگری که باید پیش از ورود به معامله راجع به آن فکر کنید، استراتژی کلی ترید است. راه‌های بسیاری برای کسب سود از بازارهای تجاری وجود دارد. بسته به تلاش‌تان و زمانی که قادرید برای این‌کار صرف کنید، می‌توانید یک استراتژی مناسب را برای رسیدن به اهداف تجاری خود انتخاب کنید.

نکته آخر اینکه بسیاری از معامله‌گران وقتی در بهترین وضعیت خود قرار دارند که معامله‌گری، منبع درآمد اصلی‌‌شان نباشد. در این شرایط مدیریت‌کردن احساسات فردی ساده‌تر از زمانی است که بقای فرد وابسته به نتیجه معاملات است. بی‌توجهی به احساسات، یکی از عوامل موفقیت معامله‌گران حرفه‌ای است و تحقق چنین عاملی در شرایطی که زیست فرد وابسته به درآمد حاصل از معامله است، کار دشواری‌ست. بنابراین اگر قصد فعالیت در این حوزه را دارید باید به آن به‌عنوان یک شغل فرعی نگاه کنید و به یاد داشته باشید که با مبالغ کم کارتان را آغاز کنید.

پیشنهاد مطالعه: اصول مقدماتی برای خرید و سرمایه‌ گذاری در بیت کوین در ایران

ژورنال‌ معاملاتی چیست و آیا باید از آن استفاده کنیم؟

ژورنال معاملاتی مجموعه‌ اسنادی است که فعالیت تجاری شما را نشان می‌دهد. آیا باید این اسناد را حفظ کنید؟ بله، شما می‌توانید در یک صفحه اکسل ساده یا خرید اشتراک یک سرویس اختصاصی، این اطلاعات را برای خود حفظ کنید.

زمانی که فعالیت تجاری شما در بازار گسترده می‌شود، نگه‌داشتن این اسناد می‌تواند مفید واقع شود. برخی از معامله‌گران معتقدند بررسی این گزارش‌ها عامل سود‌آوری پیوسته در تجارت است. علاوه بر این‌ اگر سوابق فعالیت‌تان در بازار را حفظ نکنید چگونه ضعف و قوت عملکرد خود را می‌سنجید؟ بدون داشتن ژورنال معاملاتی ایده‌ای راجع به عملکرد خود در بازار نخواهید داشت.

توجه داشته باشید که سوگیری‌ها و تعصبات می‌تواند اثر چشم‌گیری بر تصمیم‌گیری‌های تجاری شما بگذارد و ژورنال معاملاتی می‌تواند در تعدیل آن‌ها مفید واقع شود. چگونه؟ شما نمی‌توانید با اعداد بحث کنید! به عبارتی اعداد جای شک و شبهه باقی نمی‌گذارند. نتیجه عملکرد شما در قالب اعداد به شما ارائه می‌شود و اگر عملکرد خوبی نداشته باشید به وضوح می‌توانید آن را مشاهده کنید. با بررسی ژورنال معاملاتی خود می‌توانید بر نحوه عملکرد هر استراتژی نظارت کنید و بهترین آن‌ها را بیابید.

پیشنهاد مطالعه: شناخت انواع استراتژی‌های ترید رمز ارزها

چگونه باید حجم معامله را تعیین کنیم؟

یکی از وجوه مهم تجارت، مدیریت ریسک است. در واقع برخی از معامله‌گران معتقدند مدیریت ریسک مهم‌ترین وجه تجارت در بازار است. به همین دلیل سنجش حجم یک معامله باید با استفاده از فرمول‌های استاندارد انجام گیرد. ما در این بخش توضیح خواهیم داد که چگونه این کار را انجام دهید.

ابتدا باید تعیین کنید که حاضرید چند درصد از حساب خود را برای یک معامله در ریسک قرار دهید. میزان ریسک استاندارد ۱درصد است. آیا  این گزاره به این معناست که باید با ۱درصد از سرمایه خود وارد معامله شوید؟ خیر. ریسک ۱درصد به این معناست که اگر قیمت به حد ضرر (Stop-Loss) تعیین‌شده توسط شما رسید، مقدار سرمایه ازدست‌رفته بیشتر از یک‌درصد حساب شما نباشد.

شاید این عدد به‌نظر کم باشد اما این اطمینان را برای شما حاصل می‌کند که اگر تعدادی از معاملات با ضرر بسته شد، حساب‌تان با مشکل مواجه نشود و بتوانید کارتان را ادامه دهید. برای اینکه این تعریف را به‌کار گیرید لازم است بتوانید حد ضرر خود را به شکل دقیق تعیین کنید. بسته به نوع استراتژی، شما برای هر معامله این‌کار را انجام خواهید داد. فرض کنید وارد معامله‌ای شدید و حد ضرر را ۵درصد پایین‌تر یا بالاتر از نقطه ورودتان قرار دادید. درنهایت اگر معامله شما با ضرر متوقف شد، این ۵درصد باید معادل ۱درصد موجودی کل حساب‌تان باشد.

فرض کنید موجودی حساب شما ۱۰۰۰ تتر است. به ازای ریسک ۱درصد برای هر معامله و تعیین حد ضرر ۵درصد از نقطه ورود، حجم معامله چقدر باید باشد؟

۲۰۰ = ۰.۰۵/۰.۰۱ × ۱۰۰۰

به عبارتی اگر بخواهیم با تعیین حد ضرر ۵درصدی، در نهایت ۱درصد از موجودی کل کم شود، باید با ۲۰۰ تتر وارد معامله شویم. شاید این فرایند به‌نظر زمان‌بر بیاید، اما انجام این کار جزو عناصر بنیادی ورود به یک معامله است.

پیشنهاد مطالعه: ایده‌های رمزارزی برای کسب درآمد دلاری!

آیا برای کسب اطلاعات در حوزه معاملات، باید به گروه‌هایی پیوست که حق اشتراک دریافت می‌کنند؟

خوشبختانه خیر. اطلاعات موثق به شکل رایگان در سراسر فضای اینترنت وجود دارد، پس چرا از آن‌ها کمک نگیریم؟ همچنین این کار باعث می‌شود معامله‌گری را تمرین کنید و از اشتباهات‌تان درس بگیرید و در نهایت بهترین سبک معامله‌گری را انتخاب کنید. ثبت‌نام در یکی از گروه‌های آموزشی و پرداخت حق اشتراک، می‌تواند ابزار خوبی برای یادگیری باشد اما باید مراقب تبلیغات تقلبی و کلاه‌بردارها باشید. ساختن یک سری نتایج تقلبی از معاملات برای جذب مشتری بیشتر و درنهایت سود بیشتر، کار بسیار ساده‌ای است.

باید به این موضوع فکر کرد که چرا یک معامله‌گر موفق، قصد تاسیس یک گروه آموزشی دارد؟ خب شاید پاسخ دهید به این خاطر که همیشه درآمد اضافی خوشایند است. اما واقعیت این است که اگر آنقدر خوب عمل می‌کند چه نیازی به این کار دارد؟

با این حال معامله‌گران موفقی نیز هستند که گروه‌های معتبری شکل می‌دهند، حق اشتراک دریافت می‌کنند و در ازای آن، خدمات اضافه‌تری شامل اطلاعات بازار را در اختیار مشترکین خود قرار می‌دهند. اما باید بسیار مراقب باشید که پول خود را به چه کسی می‌دهید؛ چراکه گروه‌های زیادی وجود دارند که هدف‌شان کلاه برداری از معامله‌گران تازه‌کار است.

پیشنهاد مطالعه: چگونه از برنامه‌های فاست ارز دیجیتال درآمد دلاری داشته باشیم؟ (Crypto Faucet)

پامپ و دامپ (Pump and Dump) چیست؟

پامپ و دامپ طرحی است که در آن ارزش یک سرمایه را با دادن اطلاعات غلط و واهی افزایش می‌دهند و پس از اینکه ارزش دارایی کسانی که سرمایه را به قیمت ارزان خریدند، افزایش یافت (پامپ)، دارایی خود را به یکباره می‌فروشند (دامپ).

پامپ و دامپ طرحی است که استفاده از آن در بازار رمز ارزها، مخصوصا زمانی که روند بازار صعودی‌ست، بسیار شایع است. در این دوره بسیاری از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بی‌تجربه وارد بازار می‌شوند. این افراد بهترین و ساده‌ترین گزینه برای کسب سود به حساب می‌آیند. این طرح بسیاری از مواقع در بازارهای کوچک رمز ارزی رخ می‌دهد. باتوجه به اینکه در بازاری با نقدینگی پایین قیمت به راحتی تغییر می‌کند، این بازارها بهترین موقعیت برای اجرای چنین طرح‌هایی توسط افراد سودجو محسوب می‌شوند. در بازارهای سنتی افرادی که اقدامات‌شان در جهت اجرای چنین طرح‌هایی به اثبات برسد مجرم شناخته شده و به پرداخت جریمه‌های سنگین محکوم می‌شوند.

پیشنهاد مطالعه: چگونه از دارایی‌های خود در برابر پامپ و دامپ رمزارزها دفاع کنیم؟ 

آیا باید به دنبال رمزارزهای رایگان یا ایردراپ‌ها (airdrop) باشیم؟

 شاید؛ اما بسیار مراقب باشید. عرضه رمز ارز رایگان (airdrop) یکی از راه‌های شناساندن یک رمز ارز به مجموعه گسترده‌ای از افراد است. این عرضه، یکی از راه‌هایی است که می‌توان مطمئن بود کل سرمایه موجود به شکل متمرکز در اختیار افراد محدودی نیست. مجموعه متنوعی از دارندگان رمز ارز برای شکل‌گیری یک شبکه سالم ضروری است.

پیشنهاد مطالعه: ایردراپ (Airdrop) چیست؟ معرفی انواع ایردراپ رمز ارزها

به‌هرحال این موضوع را در نظر داشته باشید که چیزی به‌نام غذای رایگان وجود ندارد؛ مگر اینکه خیلی خوش‌شانس باشید. آنچه که به‌طور معمول رخ می‌دهد این است که عرضه‌کنندگان این رمز ارزها از شما درخواستی هم دارند. اما آن‌ها در ازای عرضه رمز ارز رایگان از شما چه می‌خواهند؟

یکی از درخواست‌های معمول که در ازای گرفتن رمز ارز رایگان از شما می‌شود، اطلاعات شخصی شماست. آیا اطلاعات هویتی شما ۱۰ تا ۵۰ دلار ارزش دارد؟ انتخاب این موضوع با خودتان است؛ اما راه‌های بهتری برای کسب درآمدی در این حد وجود دارد، بدون اینکه بخواهید اطلاعات هویتی و امنیتی خود را در خطر قرار دهید. به همین خاطر است که باید هنگام ثبت‌نام برای دریافت airdrop بیشتر مراقب باشید.

پیشنهاد مطالعه: چگونه ایردراپ دریافت کنیم؟ معرفی سایت‌های دریافت ایردراپ رایگان

جمع‌بندی

همانطور که وارد عرصه ترید ارزهای دیجیتال می‌شوید، به یاد داشته باشید که یادگیری یک فرآیند مداوم است. بازارها می‌توانند غیرقابل پیش‌بینی باشند و بازارهای ارزهای دیجیتال نوسان دارند. با این حال، با یادگیری مداوم، شما در راه تبدیل شدن به یک تریدر بهتر با هر تجربه تجاری عملی که به دست می‌آورید، هستید. همیشه تحقیق، آموزش و مدیریت ریسک را در نقشه ترید خود در اولویت قرار دهید. در مورد آخرین تحولات در فضای رمزارزها مطلع باشید، راهنمای کامل ترید رمزارزها را به خاطر بسپارید، به اصلاح مهارت‌های خود ادامه دهید و استراتژی‌های خود را در صورت نیاز تطبیق دهید.

منبع
1
https://coiniran.com/?p=65885
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
دیدگاه خود را با کوین ایران به اشتراک بگذارید!x